English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (7 milliseconds)
English Persian
continue statement حکم ادامه
Other Matches
to continue دنباله داشتن
continue ادامه دادن
continue دنبال کردن
continue ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
to continue ادامه دادن
to continue one's progress پیشرفت خودرا ادامه دادن همواره جلو رفتن
continue your studies تحصیلات خودرادنبال کنید
continue to be valid به قوت خود باقی بودن
continue port/starboard چرخش به سمت چپ یا راست را ادامه دهید
statement رای
in p of my statement برای اثبات گفته خودم
statement بیانیه دستور
statement گفته
statement عبارت
statement 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement 1-دستور برنامه که یک برنامه را هدایت میکند
statement نظر
IF statement عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
IF statement Gise کار دیگر را
IF statement Then این کار را انجام بده
IF statement عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
r. between two statement مغایرت بین دوافهار
statement پاسخ
dd statement دستور تعریف داده
dd statement statement definition data
d. of a statement تکذیب گفته ایی
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
I/O statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
statement دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statement دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
statement افهار
statement اعلام کردن
statement بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
statement شرح
statement تذکر
statement افهار صورت حساب
statement بیانیه
statement افهاریه
statement بیان
statement حکم
statement گفته بیانیه
statement تقریر
statement اعلامیه
statement شرح توضیح
statement بیان وضعیت
statement صورت حساب
statement صورت وضعیت
statement ادعاء تصریح
statement ابلاغ
statement کشف صورتحساب
statement تقریر صورتمجلس
statement به مجموعهای از مابارات دستوری
statement قطعنامه
statement صورت
statement شماره انتساب شده
statement صورتحساب اعلامیه
statement عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statement خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement بیانیه افهاریه
statement دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
nonexecutable statement حکم غیرقابل اجرا
receipt statement رسید
monthly statement صورت وضعیت ماهیانه
narrative statement عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
provisional statement صورت وضعیت موقت
programming statement حکم برنامه نویسی
procedural statement حکم رویهای
negation of statement انکار یا تکذیب گفتهای
nonexecutable statement دستورالعمل اجراناپذیر
problem statement حکم مسئلهای
premium statement صورت اضافه ارزش سهام
nonexecutable statement جمله غیر اجرایی
statement label برچسب حکم
statement label برچسب جمله
statement on the debate بیانیه در مورد بحث
representation [statement] نظر
receipt statement اعلامیه ورود
representation [statement] رای
statement with debate بیانیه با بحث پیوسته
representation [statement] پاسخ
statement of service خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
statement of defence لایحه دفاعیه
statement of charge مشخص کردن جرایم فرم تقاضای خسارت
statement of charge اعلام اتهامات
statement of affairs وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
statement of a claim افهار نامه
statement number شماره دستور
statement number شماره حکم
loss statement صورت سود و زیان
bank statement صورت حساب بانکی
comment statement حکم توضیحی
common statement حکم اشتراک
conditional statement حکم شرطی
conditional statement دستور شرطی
control statement جمله کنترلی
control statement حکم کنترل دستور کنترل
compound statement جمله مرکب
data statement حکم دادهای
call statement حکم فرا خوانی
assignment statement حکم انتساب دستورانتساب
assignment statement عبارت گمارشی
bank statement صورتحساب بانکی
action statement دستورالعمل اقدام
an absurd statement افهار نا معقول
an absurd statement حرف بی معنی یا مزخرف
arithmetic statement حکم حسابی
arithmetic statement دستورمحاسباتی
assignment statement حکم گمارشی
assignment statement جمله جایگزینی
declaration statement حکم اعلانی
declaration statement جمله تعریفی
declarative statement نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
execute statement حکم اجرایی
execute statement دستور اجرایی
financial statement صورت وضعیت مالی
financial statement صورت مالی گزارش مالی
goto statement دستورالعملی در یک زبان سطح بالا
imperative statement حکم امری
in proof of his statement برای اثبات گفته خود
job statement حکم برنامه
executable statement جمله اجرایی
declarative statement حکم اعلانی
declarative statement حکم افهاری
declarative statement نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
dimension statement حکم اعلان بعد
executable statement حکم اجرا پذیر
declarative statement عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
job control statement جمله کنترل کار
data definition statement دستورتعریف داده ها
annual financial statement گزارش مالی سالانه
job control statement جمله کنترل برنامه
data definition statement حکم تعریف داده ها
general average statement صورت یا اعلامیه خسارت کلی
We go a step even further and make the statement that . . . یک گام فراتر می گذاریم ومی گوئیم ...
summary of monthly statement خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
input/output statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com