English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (7 milliseconds)
English Persian
contour strip cropping کشت نواری برروی خطوط میزان
Other Matches
cropping اراستن
cropping چیدن
double cropping کشت مضاعف
double cropping کشت دوگانه
contour محیط مریی دوره میزان منحنی
contour پست و بلندی
contour نمای کرانی
contour حدفاصل
contour نقاشی کردن طراحی کردن
contour فرم
contour خط فاصل درنقشههای رنگی
contour عوارض زمین
contour خط کناره نما
contour خط واصل
contour شکل دادن
contour منقابل
contour ضد
contour شکل
contour طرح پیشخوان
contour هیکل
contour کانتور
contour محیط مرئی
contour saw با طرح اره کردن
contour نقشه برجسته
contour بدنه
contour فرم دادن
depth contour تک ژرفا
depth contour پربند عمق
intermediate contour میزان منحنی واسطه
contour feather قسمتبرجستهیپر
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
contour electrode الکتروددوره دار
contour grind سنگ سمباده پروفیل
contour electrode الکترود پروفیلی
contour bund بند در امتداد خط تراز
contour analysis تجزیه و تحلیل کرانهای
contour lines خطوط میزان منحنی
bathymetric contour خط عمق سنجی
contour template مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
contour interval فاصله خطوط واصل
contour map طرح کانتوری
contour interval فاصله میزان منحنی
contour grinder دستگاه سنگ پروفیل
contour line منحنی تراز
contour line خط میزان منحنی
contour line خط جانبی
contour lines منحنی تراز
contour lines خط هم ارتفاع
contour map نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
contour map نقشه برجسته
depth contour خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
contour line خط برجستگی زمین
contour map نقشه میزان منحنی دار
contour map نقشه عوارض نما
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
bathymetric contour میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
approximate contour میزان منحنی تقریبی
contour bands بندهای دور گرد
contour milling machine دستگاه فرز پروفیل
index contour line میزان منحنی اصلی
strip لخت کردن
strip کشیدن یا انداختن توپ از دست حریف
strip بند
strip باند فرود
strip نوار مین گذاری باند فرود موقتی
strip نوارسردوشی
strip سطح پیست شمشیربازی
strip تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
strip پاک کردن
strip محروم کردن از
strip قطعه باریک
strip نوار
strip باریکه
strip چاک دادن تهی کردن
strip کندن
to strip something off کندن [پوست]
to strip something off درآوردن [ملافه از لحاف]
to strip something off کندن پوست [میوه]
strip برهنه کردن
to strip something off کندن پوست [درخت]
strip نخ را با دست از قرقره ماهیگیری کشیدن
strip لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
strip نمایش که یک خط از متن را نشان دهد
strip حذف داده کنترل از پیام دریافتی و باقی گذاشتن اطلاعات مربوطه
strip ماده طولانی نازک
flooring strip کفپوش
wide strip نوار پهن
titling strip قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
strip sodding پوشش نواری چمنی
strip mosaic نوار موزاییک عکس هوایی
strip fuse فیوز نواری
strip footing شالوده نواری
strip footing شالودههای نواری
friction strip نوارآتشزن
strip mall مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
strip lighting نوعیسیستمروشنایی
strip club باشگاهرقصStriptease
strip alert اماده باش روی باند فرود
strip alert اماده باش 5 دقیقهای
comic strip کارتون
comic strip فیلمهای نقاشی شده
air strip باند فرودگاه
air strip باند فرود یاپرواز
film-strip نوار فیلم
fuse strip نوار بسیار باریک ذوب شونده فیوز
fuse strip فیوز نواری
felt strip نوار نمدی
drag strip مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
central strip جداکننده جهات
air strip فرودگاه
central strip نوار میانی
film strip نوار فیلم
shutdown strip منطقه بعد از خط پایان که رانندگان از سرعت خود می کاهند
photographic strip نوار عکاسی
photographic strip باند عکاسی
phosphor strip نوار فسفر
mine strip نوار مین
mine strip باند مین گذاری
landing strip باند فرود
mica strip باریکه میکا
landing strip باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
to strip the paint off the wall رنگ را از دیوار [با خراش] کندن
strip mining [American E] استخراج معدن روباز
continuous strip camera دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
continuous strip imagery عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
narrow strip mill نورد نوار باریک
wide strip mill دستگاه نورد نوار پهن
magnetic strip card کارت نوار مغناطیسی
hot strip mill مسیر نورد گرم
opencast strip mine قالببازخطمعدن
strip chart recorder ثبات نوار کاغذی
hot rolled strip باریکه نورد شده داغ
fusible metal strip نوار فلزی ذوب شونده
To undress . to strip one self naked . لخت شدن
fuse mounting strip نوار باریک فیوز
continuous strip photography عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
sprung strip metal insulation نوارفلزی
sprung strip metal insulation عایقفنری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com