Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
control statement
جمله کنترلی
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
Search result with all words
job control statement
جمله کنترل کار
job control statement
جمله کنترل برنامه
Other Matches
statement
بیانیه دستور
statement
پاسخ
statement
گفته
statement
رای
statement
عبارت
statement
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
1-دستور برنامه که یک برنامه را هدایت میکند
statement
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statement
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
statement
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement
خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
r. between two statement
مغایرت بین دوافهار
I/O statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
in p of my statement
برای اثبات گفته خودم
IF statement
عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
IF statement
Gise کار دیگر را
IF statement
Then این کار را انجام بده
IF statement
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
dd statement
statement definition data
d. of a statement
تکذیب گفته ایی
dd statement
دستور تعریف داده
statement
نظر
statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statement
افهار
statement
تذکر
statement
شرح
statement
بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
statement
اعلام کردن
statement
بیانیه
statement
افهاریه
statement
صورت وضعیت
statement
صورت حساب
statement
بیان وضعیت
statement
شرح توضیح
statement
اعلامیه
statement
تقریر
statement
گفته بیانیه
statement
حکم
statement
بیان
statement
قطعنامه
statement
به مجموعهای از مابارات دستوری
statement
ابلاغ
statement
بیانیه افهاریه
statement
ادعاء تصریح
statement
کشف صورتحساب
statement
تقریر صورتمجلس
statement
شماره انتساب شده
statement
صورت
statement
صورتحساب اعلامیه
statement
افهار صورت حساب
common statement
حکم اشتراک
statement number
شماره حکم
statement label
برچسب جمله
statement number
شماره دستور
receipt statement
اعلامیه ورود
arithmetic statement
دستورمحاسباتی
statement label
برچسب حکم
comment statement
حکم توضیحی
compound statement
جمله مرکب
receipt statement
رسید
conditional statement
دستور شرطی
continue statement
حکم ادامه
conditional statement
حکم شرطی
an absurd statement
حرف بی معنی یا مزخرف
arithmetic statement
حکم حسابی
assignment statement
حکم گمارشی
assignment statement
جمله جایگزینی
assignment statement
عبارت گمارشی
assignment statement
حکم انتساب دستورانتساب
problem statement
حکم مسئلهای
call statement
حکم فرا خوانی
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
statement of defence
لایحه دفاعیه
statement of charge
اعلام اتهامات
statement of charge
مشخص کردن جرایم فرم تقاضای خسارت
statement of affairs
وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
statement of a claim
افهار نامه
an absurd statement
افهار نا معقول
provisional statement
صورت وضعیت موقت
declarative statement
حکم افهاری
financial statement
صورت مالی گزارش مالی
financial statement
صورت وضعیت مالی
execute statement
دستور اجرایی
execute statement
حکم اجرایی
executable statement
حکم اجرا پذیر
dimension statement
حکم اعلان بعد
data statement
حکم دادهای
declarative statement
حکم اعلانی
declarative statement
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
declarative statement
عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر
declarative statement
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declaration statement
جمله تعریفی
goto statement
دستورالعملی در یک زبان سطح بالا
imperative statement
حکم امری
programming statement
حکم برنامه نویسی
procedural statement
حکم رویهای
premium statement
صورت اضافه ارزش سهام
nonexecutable statement
حکم غیرقابل اجرا
nonexecutable statement
جمله غیر اجرایی
nonexecutable statement
دستورالعمل اجراناپذیر
negation of statement
انکار یا تکذیب گفتهای
narrative statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
monthly statement
صورت وضعیت ماهیانه
loss statement
صورت سود و زیان
job statement
حکم برنامه
executable statement
جمله اجرایی
in proof of his statement
برای اثبات گفته خود
declaration statement
حکم اعلانی
bank statement
صورت حساب بانکی
action statement
دستورالعمل اقدام
bank statement
صورتحساب بانکی
statement with debate
بیانیه با بحث پیوسته
statement on the debate
بیانیه در مورد بحث
representation
[statement]
نظر
representation
[statement]
پاسخ
representation
[statement]
رای
multi statement line
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
We go a step even further and make the statement that . . .
یک گام فراتر می گذاریم ومی گوئیم ...
summary of monthly statement
خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
data definition statement
حکم تعریف داده ها
input/output statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
general average statement
صورت یا اعلامیه خسارت کلی
data definition statement
دستورتعریف داده ها
annual financial statement
گزارش مالی سالانه
control
نظارت کردن
to keep under control
تحت نظارت نگه داشتن
control
نظارت
control
کنترل کردن مهار کردن
control
کنترل کردن فرمان
control
بازرسی کردن
control
کنترل
control
نظارت و ممیزی کردن
control
توپزن دقیق
self control
کف نفس
self control
مسک نفس
self control
خودداری
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
self-control
خودداری
self-control
خودگردانی
control
مهار
self-control
خویشتنداری
I cant help it. It is beyond my control.
دست خودم نیست
control
فرمان
self control
قوه خودداری
control
اختیار
control
بازرسی
control
کنترل کردن
control
بازدید
control
واپاد
control
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control
نظارت کردن تنظیم کردن
control
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control
بازرسی نظارت جلوگیری
control
کنترل بازبینی
control
کاربری
material control
کنترل مواد
ignition control
کنترل احتراق
image control
کنترل تصویر
input control
کنترل ورودی
minor control
کنترل ضعیف
monetary control
کنترل پولی
fire control
دستگاه کنترل اتش توپخانه
minor control
کنترل کم
mixture control
کنترل مخلوط
shading control
پیچ فام
hue control
پیچ فام
manual control
کنترل دستی
manpower control
کنترل نیروی انسانی
lateral control
کنترل در عرض جبهه
level control
کنترل سطح
lift control
کنترل اسانسور
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
lighting control
کنترل روشنایی
light control
کنترل نور
inventory control
کنترل موجودی
light control
کنترل روشنایی
line control
کنترل خط
intensity control
کنترل شدت
intensity control
پیچ رنگ
indirect control
کنترل غیرمستقیم
linearity control
نافم خطی
load control
تنظیم با بار خارجی
loop control
کنترل حلقه زنی
lever control
کنترل اهرمی
magnetci control
کنترل فرمان مغناطیسی
lateral control
کنترل جانبی
decentralized control
کنترل غیر تمرکزی
esi control
control Index ExternallySpecified کنترل با فراست
exchange control
کنترل ارز
exchange control
نظارت ارز
exchange control
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
exchange control
جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
exchange control
کنترل ارزی
experimental control
کنترل ازمایشی
external control
کنترل خارجی
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
field control
کنترل میدان
error control
کنترل خطا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com