Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (8 milliseconds)
English
Persian
controlled rectifier
یکسوکننده تنظیم پذیر
Other Matches
self controlled
خوددار
controlled
مهار شده
controlled
کنترل شده
self-controlled
خوددار
controlled inventory
موادکنترل شده اقلام بررسی شده
controlled interception
رهگیری کنترل شده
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
controlled exercise
تمرین کنترل شده
controlled inventory
اقلام ذخیره کنترل شده
controlled exercise
مانور کنترل شده
controlled environment
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
controlled effects
جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
controlled effects
اثرات کنترل شده
controlled economy
اقتصاد تحت کنترل
controlled company
شرکتی که تحت کنترل شرکتی باشد
controlled mosaic
موزاییک کنترل شده
controlled mosaic
موزاییک تنظیم شده
display controlled
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
controlled war
جنگ پیش تنظیم
controlled war
جنگ محدود
controlled sampling
نمونه گیری کنترل شده
controlled reprisal
انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
controlled port
بندرکنترل شده
controlled port
بندر نظامی کنترل شده
controlled pattern
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
controlled passing
عبور ومرور کنترل شده
controlled passing
عبور کنترل شده
controlled net
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
controlled burning
اتش زنی واپاده
controlled burning
اتش زنی کنترل شده
remote-controlled
دستگاهکنترلازراهدور
radio-controlled
وسیلهایکهبوسیلهسیگنالهایرادیوییکارکند
close controlled
همکاری نزدیک
close controlled
رهگیری بروش کنترل نزدیک
controlled economy
اقتصادارشادی
controlled variable
متغیر کنترل شده
controlled airspace
فضای هوایی کنترل شده
controlled airspace
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
controlled area
منطقه ممنوعه
controlled atmosphere
جو واپاده
controlled atmosphere
اتمسفر کنترل شده
controlled atmosphere
هواسپهر واپاده
controlled atmosphere
گاز محافظ
controlled area
منطقه کنترل شده
controlled stick steering
دسته دنده خودکار
controlled stick steering
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
controlled thermonuclear reaction
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
silicon controlled restifier
یکسو کننده کنترل شده سیلیکانی
remote-controlled points
نقطهکنترلازراهدور
automatically-controlled door
درکنترلخودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
controlled access road
راه با ورودی محدود
solenoid controlled valve
سوپاپ الکترومغناطیسی
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
raven's controlled projection test
ازمون فرافکنی کنترل شده ریون
rectifier
یکسوساز راستگر
rectifier
وسیله اصلاح
rectifier
اسباب تقطیر
rectifier
یکسوکننده
rectifier
راستگر
rectifier
اصلاح کننده
rectifier
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
rectifier
یکسوساز
rectifier
دوقطبی الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
rectifier
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
rectifier
یکسو ساز
rectifier
یکسو کننده
crystal rectifier
دیود
crystal rectifier
دو قطبی بلورین
direction rectifier
یکسوکننده سمتی
plate rectifier
یکسوسازاندی
electrolytic rectifier
یکسوسازی الکترولیتی
electronic rectifier
یکسوکننده الکترونی
electronic rectifier
یکسوساز الکترونی
field rectifier
یکسوساز میدان
pool rectifier
لامپ مایع
pool rectifier
یکسوکننده مایعی
contact rectifier
یکسوکننده مجاورتی
rectifier efficiency
بازده یکسوکننده
arc rectifier
یکسو کننده جیوهای
bridge rectifier
یکسو کننده پلوار
vibrating rectifier
یکسوکننده لرزشی
three phase rectifier
یکسو ساز سه فازه
commutating rectifier
یکسوکننده جابجاگری
silicon rectifier
یکسو کننده سیلیسیمی
electrolytic rectifier
یکسوکننده الکترولیتی
selenium rectifier
یکسوکننده سلنیمی
selenium rectifier
یکسو کنندهء سلنیومی
rectifier meter
سنجه با یکسوکننده
arc rectifier
یکسوکننده قوسی
plate rectifier
یکسوساز صفحه
linear rectifier
یکسوکننده خطی
measuring rectifier
یکسوکننده سنجش
ideal rectifier
یکسوکننده ایده ال
bridge rectifier
یکسوکننده بریج
grid rectifier
یکسوساز شبکه
vapor rectifier
یکسو کننده جیوهای
metal rectifier
یکسوساز خشک
pendulum rectifier
یکسوساز اونگی
multiphase rectifier
یکسوساز چند فازه
meter rectifier
یکسوساز دستگاه اندازه گیری
ignition rectifier
یکسوساز بخار جیوهای باالکترودهای اتش زنه
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions
این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
welded contact rectifier
یکسو کننده نقطهای جوش شده
grid current rectifier
یکسوکننده جریان شبکه
surface contact rectifier
یکسوکننده سطحی
burnout of a crystal rectifier
سوختن یکسوکننده دیودی
half wave rectifier
یکسوسازیکراهه یکسوساز نیم موج
grid current rectifier
اشکارساز شبکه
battery charging rectifier
باتری پر کن
argon bulb rectifier
یکسو کننده ارگنی
gas filled rectifier
یکسوکننده گازی
full wave rectifier
یکسوکننده تمام موجی
aluminium cell rectifier
یکسوکننده با پیل الومینیمی
half wave rectifier
یکسوکننده نیم موجی
single phase rectifier
یکسوکننده یک فازه
point contact rectifier
یکسو کننده نقطهای
mercury vapor rectifier
یکسوساز بخار جیوه
dry plate rectifier
یکسو ساز خشک
dry disc rectifier
یکسو ساز خشک
mercury arc rectifier
یکسوکننده جیوهای
crystal video rectifier
یکسوکننده بلورین ویدئو
copper oxide rectifier
یکسوکننده مس- اکسید
constant potential rectifier
یکسو کننده با ولت ثابت
hot chathode rectifier
یکسوکننده با کاتد گرم
alternating current rectifier
یکسوکننده
half wave rectifier
یکسوکننده نیم موج
mercury vapor rectifier tube
یکسو کننده جیوهای
high inverse voltage rectifier
یکسوکننده با برگشت قوی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com