Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (8 milliseconds)
English
Persian
copy quantity
مقدارکپی
Other Matches
quantity
مبلغ
quantity
حد
quantity
قدر اندازه
quantity
کمیت
quantity
چندی
quantity
مقدار
quantity
تعداد زیاد
quantity
تعداد یا شماره چیزی
copy
تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
to copy
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
copy
رونوشت
copy
کپی برداری
copy
کپیه کردن رونویسی کردن
copy
سواد
copy
بدل سازی کردن
copy
کپیه
copy
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy
نسخه برداری
copy
جلد
copy
نسخه
copy
نگهبان مخابراتی
copy
رونویس کردن
copy
استنساخ کردن
copy
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copy
کپی
copy
نمونه
copy
نمونه ساختن
pseudoscalar quantity
کمیت شبه عددی
pulsating quantity
کمیت ضربانی
quantity allowance
تخفیف کلی
quantity allowance
تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
peridic quantity
کمیت تناوبی
quantity control
کنترل کمیت
physical quantity
کمیت فیزیکی
oscillating quantity
کمیت نوسانی
unknown quantity
مقدارمجهول یانامعلوم کسیکه کردارش رانتوان پیش بینی کر د
the quantity of a vowel
کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
magnetic quantity
کیفیت مغناطیسی
conserved quantity
کمیت پایسته
[فیزیک]
vector quantity
کمیت برداری
mean value of periodic quantity
میانگین کمیت دورهای
observable quantity
کمیت مشاهده پذیر
scalar quantity
کمیت عددی
sinusoidal quantity
کمیت سینوسی
quantity controls
کنترلهای کمی
quantity demanded
مقدار تقاضا شده
quantity of money
مقدار پول
quantity of supply
مقدار عرضه
quantity rebate
تخفیف عمده فروشی
quantity supplied
مقدار عرضه شده
quantity surveryor
براوردکننده مقادیر
scalar quantity
کمیت نردهای
scalar quantity
کمیت اسکالر
r.m.s. value of a periodic quantity
جذر متوسط مربعهای کمیتهای دورهای
quantity of leisure
مقدار ساعات بیکاری
scalar quantity
کمیت غیر برداری
quantity discount
مقدار تخفیف
quantity discount
میزان تخفیف
quantity discount
تخفیف کلی
quantity discount
تخفیف عمده فروشی
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
quantity of capital
مقدار سرمایه
quantity of demand
مقدار تقاضا
quantity of labor
مقدار کار
rated quantity
مقدار اسمی
electrical quantity
مقدار الکتریسیته
alternating quantity
کمیت متناوب
an infinite quantity
بی نهایت
scalar quantity
اسکالر
[فیزیک]
[ریاضی]
dimensionless quantity
کمیت بدون بعد
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
quantity of leisure
مقدار فراغت
scalar quantity
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
batch quantity
کمیت گروهی
contract quantity
حجم قرارداد
certificating of quantity
گواهی کمیت
certificate of quantity
گواهی مقدار
infinite quantity
مقدار بی نهایت
quantity surveyor
براورد کننده مقادیر
conserved quantity
کمیت ثابت
[فیزیک]
quantity surveyor
ارزیاب کمیت مواد
partial quantity
زیرمجموعه
[ریاضی]
quantity surveyors
براورد کننده مقادیر
quantity surveyors
ارزیاب کمیت مواد
certificate of quantity
گواهی کمیت
cheap copy
بدل قلابی
pirate copy
نسخه غیر قانونی چاپ شده
soft copy
نسخه غیر چاپی
pirate copy
نسخه سرقت شده
She is a bit too copy .
خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
true copy
رونوشت مطابق با اصل
tape copy
پیام ضبط شده روی نوارضبط
copy for private use
نسخه برای استفاده شخصی
straightforward copy
کپیه عین اصل
The painting is only a copy.
این نقاشی فقط کپی
[از اصل]
است.
examined copy
نسخه بررسی شده
certified copy
رونوشت گواهی رسمی شده
soft copy
نسخه غیر ملموس
tape copy
پیام نوار شده
be a carbon copy
<idiom>
دقیقا مثل دیگری بودن
back copy
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
fair copy
نسخه درست
copy editing
ویرایش کپی
copy holder
گیره کاغذ
copy milling
الگوتراشی
copy plot
تکثیر از روی نسخه اصلی
copy protect
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
copy protect
یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
copy protection
جلوگیری از اعمال کپی
copy protection
محافظت از کپی
copy protection
حفافت دربرابر کپی
dead copy
اخبارچیده شده
copy book
دفتر کپیه
cetified copy
سواد مصدق
cetified copy
رونوشت مصدق
carbon copy
رونوشت کاربنی
carbon copy
ورق کاربن
carbon copy
رونوشت
carbon copy
کپی نسخه غیراصل
abdominos'copy
شکم بینی
attested copy
رو نوشت مصدق
backup copy
نسخه پشتیبان
backup copy
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
certified copy
سواد مصدق
certified copy
رونوشت مصدق
dead copy
اخبارکهنه
copy fitting
مطابقت کپی
make a copy of
سواد برداشت
make a copy of
رونوشت برداشتن
presentation copy
نسخه قدیمی
office copy
رونوشت مصدق
hard copy
نسخه ملموس خروجی چاپی
hard copy
نسخه چاپی
foul copy
مسوده
foul copy
چرک نویس
copy machining
الگوتراشی
exact copy
رونوشت عین
authorization to copy
اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
quantity equation of exchange
یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
phase of a sinusoidal quantity
فاز کمیت سینوسی
symmetrical alternating quantity
کمیت متناوب متقارن نامتوازن
quantity theory of money
نظریه مقداری پول
quantity theory of money
نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود
quantity theory of money
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
input energizing quantity
اندازه تحریک ورودی
economic order quantity
حد مطلوب سفارش
damped sinusoidal quantity
کمیت سینوسی میرنده
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
blind carbon copy
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
copy output mode
روکشخروجیکپی
press copy book
دفتر کپیه
He's a carbon copy of his father.
کپی پدرش است.
rough or foul copy
چرک نویس
blind copy receipt
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
camera ready copy
کپی اماده تکثیر
fair or clean copy
پاکنویس
copy of his letter is here with enclosed
رونوشت نامه وی ضمیمه است
copy letter book
دفتر کپیه
live copy paste
کپی الصاق مستقیم
hard-copy output
نسخه
[خروجی]
چاپی
quantity theory of money and prices
نظریه مقداری پول و قیمت
demand versus quantity demanded
تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
time constant of an exponential quantity
ثابت زمانی یک کمیت نمایی
colour hard copy device
اسباب نسخه چاپی رنگی
to run to a quantity
[to run into a sum]
بر مبلغی
[مقداری]
بالغ شدن
[یا بودن]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com