English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
core storage انباره چنبرهای
core storage انبار چنبرهای
core storage انباره هستهای
Other Matches
core مرکزی
core ماهیچه
core مغزه
core رشته سیم هسته وسط سیم
core برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
core 1-حافظه مرکزی کامپیوتر. 2-روش ذخیره سازی غیر فرار در کامپیوترهای قدیمی
core بخش هدایت مرکز یک کابل
core درون
core مغز
core هسته
core مغز ودرون هرچیزی
core نمونه مواد حفاری
core مغزی
core هسته مرکزی مفتول
core وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
core هسته سنگ
core هسته یا دیوارهستهای
core چنبره
armature core هسته ارمیچر
core nail سوزن هسته
core memory حافظه هستهای
core matrix ماتریس چنبرهای
core loss اتلاف اهن
reactor core هستهرآکتور
apple core تخمدان سیب
core of the earth هسته زمین
core oven کوره هسته
air core بی هسته
core pin خار هسته
core plane صفحه چنبره ها
core print تکیه گاه ماهیچه
core sand ماسه ریخته گری
bobbin core هسته سیم پیچ
radiator core هستهرادیاتور
clay core مرکزخاکرس
core barrel لوله نمونه بردار
concrete core نمونه استوانهای بتن
single core هادی تک رشتهای
coil core هسته بوبین
single core کابل یک رشتهای
core sample نمونه استوانهای
core box قالب ماهیچه
core drill مته نمونه بردار
core drilling نمونه برداری با مته
core dump روگرفت حافظه
core gap چاک هسته
cable core سیم کابل
wire core مغزی سیمی
core hole سوراخ هسته
core iron اهن هسته
core loss اتلاف هسته
core binder ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
impervious core هسته نفوذناپذیر
extendeo core حافظه چنبرهای توسعه یافته
magnet core هسته اهنربا
magnet core هسته مغناطیسی
ferrite core جمبره فریتی
ferrite core ماده مغناطیسی کوچک که بار الکترومغناطیسی را نگه می دارد در هسته حافظه
ferrite core به کار می رفت
laminated core هسته متورق
it is rotten at the core ازدرون خراب است
four core cable کابل چهاررشتهای
hard core زیرسازی جاده
hard core پی جاده
hard core مصالح تخریب
hard core مصالح اوار
iron core هسته اهن
hollow core هسته مجوف
core memory حافظه چنبرهای
impervious core هسته ناتراوا
magnet core هسته
four core cable کابل چهار سیمه
core transformer مبدل هسته دار
solenoid core هسته سولنئید
watertight core هسته اب بندی
three core cable کابل سه رشتهای
coil core هسته سیم پیچ
transformer core هسته ترانسفورماتور
magnetic core هسته مغناطیسی
magnetic core چنبره مغناطیسی
core baking oven کوره خشک کننده
core blowing equipment تجهیزات دمیدن هسته
single core cable کابل یک رشتهای
single core cable کابل یک سیمه
toroid magnetic core هسته مغناطیسی چنبرهای
concrete core wall دیوار با هسته بتنی
closed magnetic core هسته مغناطیسی بسته
rubble hard core مصالح تخریب
rubble hard core مصالح اوار
magnet core aerial آنتن با هسته آهنربایی
core molding machine دستگاه ریخته گری هسته
magnetic core memory حافظه چنبرهای مغناطیسی
rosin core solder لحیم با مغز کولوفان
air core transformer ترانسفورماتور با هسته هوایی
iron core transformer مبدل با هسته اهنی
iron core coil پیچک با هسته اهنی
iron core choke پیچک با هسته اهنی
smooth core armature ارمیچر با هسته صاف
air core chuke پیچک با هسته هوایی
spilt core type transformer ترانسفورماتور انبری
storage هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage ذخیره کردن
storage تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage می نیست
storage حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage هر رسانه ذخیره سازی داده
storage وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage مشابه 9641
storage مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage انبار کردن
storage مخزن
storage اندوزش
storage انبارش
storage انباره
storage ذخیره سازی انبار کالا
storage دیسک برای ذخیره داده
storage انبار
storage نگهداری
storage خزانه
storage ذخیره کردن ذخیره
storage ذخیره سازی
storage circuit مدار ذخیره
storage cell سلول انباره
storage battery اکولاموتور
storage cell یاخته انباره
storage cell پیل باتری
storage capacity گنجایش انباره
storage cell باتری
storage capacity فرفیت انباره
storage bunker دخیره
protected storage انباره محفوظ
pushup storage انباره بالا فشردنی
read only storage انباره فقط خواندنی
real storage حافظه حقیقی
real storage انباره واقعی
regenerative storage انباره باززا
seasonal storage مخزن فصلی
secondary storage انباره ثانویه
secondary storage حافظه ثانویه
secondary storage انباره ثانوی
semiconductor storage حافظه نیمه هادی
sequential storage انباره ترکیبی
serial storage انباره نوبتی
protected storage انباره محافظت شده
protected storage حافظه محافظت شده
program storage انباره برنامه
storage bunker انبار
storage buffer میانگیر انباره
storage block بلوک ذخیره
storage battery باتری بارشدنی
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
storage battery انباره
storage battery باتری انبارهای
storage array ارایه انباره
storage area ناحیه انبارش
storage allocation تخصیص حافظه
storage allocation تخصیص انباره
static storage انباره ایستا
serial storage انباره سری
wet storage تر داری
weekly storage مخزن هفتگی
volatile storage حافظه فرار
volatile storage انباره فرار
virtual storage انباره مجازی
vault storage محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
useable storage ذخیره مفید
virtual storage حافظه مجازی
temporary storage انباره موقتی
temporary storage حافظه موقت
temporary storage می نیست
temporary storage فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
temporary storage ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
terabit storage بیلیون بیت حافظه
tape storage انباره نواری
wet storage بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
winter storage مخزن زمستانه
working storage حافظه کاری
addressable storage حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressable storage حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
storage tray سینیذخیره
storage space فضایذخیره
storage door دروسایلذخیرهای
storage compartment قسمتذخیره
scenery storage چشماندازانبار
cold storage سردخانه
working storage انباره کاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com