Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (6 milliseconds)
English
Persian
cream of the crop
<idiom>
انتخاب عانی
Other Matches
crop
محصول
crop
حاصل دادن چینه دان
crop
سرقیچی کردن
crop
چیدن سرشاخه زدن
crop
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crop
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
to crop up
ناگهان رخ دادن- اب خوردن
in crop
کاشته
in crop
سبز
crop
گیسو را زدن سرشاخه زدن
crop
چیدن
to crop up or out
روامدن
to crop up or out
درصطح پدیدارشدن
crop up
<idiom>
اتفاقی پدیدارشدن
neck and crop
باسر
riding crop
عصایاسبسواری
green crop
علیق سبز
green crop
علف تازه
eton crop
موی کوتاه زنانه
crop rent
اجاره محصول
neck and crop
سراسیمه
rotation of crop
کشتگرد
standing crop
محصول سرپا
to crop out fotth
پدیدار شدن
crop elevator
سرشاخهبالارونده
cash crop
محصول فروشی
cash crop
فرآورد فروشی
cash crop
فرآورد نقدینهساز
cash crop
محصولی که برای فروش فرآوری میشود
crop mark
در نرم افزار DTP علامتهای چاپ شده که لبه کاغذ یا تصویر را نشان میدهند و امکان برش دقیق می دهند
crop end saw
اره مخصوص قطع کردن بخشهای اضافی شمش
crop end
سرقیچی
crop end
بخشهای اضافی شمش که قبل از نوردکاری چیده میشود
crop ecology
بوم شناسی کاشتی
crop ecology
اکولوژی زراعی
crop eared
مو زده
root crop
محصولات دارای ریشههای خوراکی
crop eared
گوش بریده
cream
میله پرش
cream
ضربه محکم به توپ
cream
کرم رنگ سرشیر بستن
cream
زبده
cream
کرم، خامه، سرشیر
cream
هر چیزی شبیه سرشیر
cream
سرشیر
cream
کرم
with cream
با خامه
Cream
<adj.>
<noun>
رنگ کرم
clotted cream
نوعیخامهکهدرجنوبغربیانگلیستولیدمیشود
cream cracker
نوعیبیسکوئیت
sour cream
خامه ترش
with single cream
با کرم یا خامه کم
with double cream
با کرم یا خامه زیاد
cream caramel
کرم کارامل
cream tea
مرباو...
double cream
خامهزیاد
face cream
کرم صورت
single cream
خامهپرچرب
cream cheese
پنیری که با شیر خامه دارتهیه شود
cream coloured
خامهای
raw cream
خامه
cream of lime
دوغاب اهک غلیظ
scalded cream
سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
cream coloured
خامهای رنگ شکری
cream of tarter
طرطیر
cream separator
خامه گیر
ice cream
بستنی
cream of tartar
کرم تارتر
cold cream
یکجور مرهم
cream tea
نوعیعصرانهمتشکلازچای
cream jug
جایخامه
whipping cream
خامهی پر چربی
vanishing cream
کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
ice cream bar
بستنی چوبی
[غذا و آشپزخانه]
cream-colored wool
پشم شکری
[این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
ice cream freezer
فرف بستنی سازی
ice cream maker
بستنیساز
The ice-cream has not set yet.
بستنی هنوز سفت نشده
The cream wont keep tI'll tomorrow .
خامه تا فردا خراب می شود
ice-cream soda
یکنوعدسر
ice cream container
بستنیساز
ice cream container
مخزن
ice cream scoop
ملاقهبستنی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com