Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (2 milliseconds)
English
Persian
critical deformation
تغییر شکل بحرانی
Other Matches
deformation
دگر شکلی
deformation
بد شکلی
deformation
دگرشکلی
deformation
تغییر شکل
deformation
تغییر شکل فیزیکی درساختمان
deformation
بدشکلی
deformation
کجی
deformation
عیب
deformation
زشتی
deformation
دگردیسی
biaxial deformation
خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
bulk deformation
تغییر شکل حجمی
deformation work
عملیات مربوط به تغییر شکل
deformation polarizability
قطبش پذیری تغییر شکل
deformation energy
انرژی تغییرشکل
deformation energy
کار تغییر شکل
shearing deformation
تغییر شکل برشی
permanent deformation
تغییر شکل دایمی
angular deformation
تغییر شکل زاویهای
elastic deformation
تغییر شکل ارتجاعی
vertical deformation
تغییر شکل قائم
triaxial deformation
تغییر شکل سه محوری
total deformation
مجموع تمام تغییر شکلها
tangential deformation
تغییر شکل مماسی
relative deformation
تغییر شکل نسبی
rate of deformation
سرعت تغییر شکل
radial deformation
تغییر شکل شعاعی
plastic deformation
تغییر شکل خمیری
linear deformation
تغییر شکل خطی
field deformation
تغییر شکل میدان
imposed deformation
تغییر شکل اعمال شده
permanent deformation
تغییر شکل پایا
local deformation
تغییر شکل موضعی
instantaneous elastic deformation
تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
asymmetric local deformation
تغییر شکل موضعی بی تقارن
resistance to plastic deformation
مقاوم در برابر تغییر شکل
plastic metal deformation
تغییر شکل خمیری فلز
deformation due to tangential force
تغییر شکل مربوط به عامل مماسی
deformation due to moisture and tempratu
تغییر شکل ناشی از رطوبت وحرارت
self critical
انتقاد کننده از خود
critical value
ارزش بحرانی
critical
بحرانی
critical
وخیم
critical
خطرناک
critical
وخیم انتقادی قابل تامل
critical
واقع درمرحله انتقال
critical
حساس
critical
حیاتی بحرانی
critical
مهم
critical
انتقادی
critical
وخیم نکوهشی
critical
منتقدانه
critical
شاخص
critical speed
سرعت بحرانی
critical temperature
دمای بحرانی
critical temperature
درجه حرارت بحرانی
critical coupling
کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
critical resistance
مقاومت بحرانی
critical resistance
مقدار مقاومت بحرانی
Critical Regonalism
منطقه ی بحرانی
critical region
ناحیه بحرانی
critical ratio
بهر شاخص
critical pressure
فشار بحرانی
critical position
پوزیسیون حساس
critical pollution
الودگی بحرانی
critical values
مقادیر شاخص
critical valve
مقدار بحرانی
critical path
مسیر بحرانی
mission critical
که شرکت شما به آن بستگی دارد
mission critical
برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
critical activity
فعالیت بحرانی
critical altitude
ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
critical altitude
ارتفاع بحرانی
critical amplification
تقویت بحرانی
critical angle
زاویه بحرانی
critical area
ناحیه بحرانی
critical assembly
ترتیب بحرانی
critical concentration
میزان تمرکز بحرانی
critical coupling
تزویج بحرانی
critical velocity
سرعت بحرانی
critical point
نقطه بحرانی
critical damping
میرائی اپریودیک
critical frequency
فرکانس بحرانی
critical item
اقلام حیاتی اقلام مهم
critical height
ارتفاع بحرانی
critical height
بلندی بحرانی
critical intelligence
اطلاعات مهم
critical intelligence
اطلاعات حیاتی
critical isotherm
هم دمای بحرانی
critical isotherm
منحنی هم دمای بحرانی
critical item
اماد حساس
critical region
منطقه بحرانی
critical frequency
فرکانس مرزی
critical frequency
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
critical damping
میرائی بحرانی
critical date
مدت زمان بحرانی
critical damping
خفیدگی بحرانی
critical density
چگالی بحرانی
critical depth
عمق بحرانی
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
critical facility
تاسیسات حساس
critical facility
تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
critical flow
جریان بحرانی
critical limit
حد بحرانی
critical current
شدت بحرانی
critical materials
اقلام حیاتی و مهم
critical path
مسیربحرانی
critical region
ناحیه شاخص
critical materials
تجهیزات مهم
critical period
دوره بحرانی
critical mass
جرم بحرانی
critical mass
توده حساس
critical mass
توده مهم
critical point
نقطه بحرانی
critical magnitude
اندازه بحرانی
critical point
نقطه فرود در پرش با اسکی
critical period
دوره شاخص
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
critical path analysis
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path analysis
منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
critical path analysis
تحلیل مسیر بحرانی
critical path method
سی پی ام
critical heat flux
شارحرارتی بحرانی
critical raynold's number
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
critical build up resistance
مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
thermal critical point
نقطه توقف
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
critical degree of polymerization
درجه بحرانی بسپارش
critical backing pressure
فشار حد خلاء بحرانی
critical grid bias
ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
critical grid current
جریان بحرانی شبکه
critical angle of attack
زاویه حمله بحرانی
critical angle of attack
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical angle of attack
زاویه حمله
critical anode distance
فاصله بحرانی اندی
critical closing speed
سرعت بحرانی پایین
critical cooling rate
میزان سرد کنندگی بحرانی
critical mach number
عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
critical wave legth
طول موج بحرانی
critical path method
روش مسیر بحرانی
critical infinte cylinder
قطر بحرانی استوانه
critical grid current
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
critical grid voltage
ولتاژ بحرانی شبکه
critical heat flux
چگالی جریان شبکه
critical grid current
شدت بحرانی شبکه
critical flicker frequency
بسامد شاخص در سوسو زدن
critical molecular mass
جرم مولکولی بحرانی
critical incidents technique
شیوه رویدادهای شاخص
critical voltage parabola
شلجمی مقدار ولت قطع
critical heat flux ratio
نسبت شار حرارتی بحرانی
Things are coming to a critical juncture .
کارها دارد بجاهای با ریک می کشد
These talks are crucial
[critical]
to the future of the peace process.
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com