Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
critical grid current
شدت بحرانی شبکه
critical grid current
جریان بحرانی شبکه
critical grid current
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
Other Matches
critical grid bias
ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
critical grid voltage
ولتاژ بحرانی شبکه
critical current
شدت بحرانی
grid current characteristic
منحنی مشخصه جریان شبکه
grid current characteristic
منحنی مشخصه شبکه
grid current detection
یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه
grid current limiting
محدود کردن جریان شبکه
grid current damping
میرایی جریان شبکه
grid current tester
ازمایش کننده جریان شبکه
grid current rectifier
یکسوکننده جریان شبکه
grid current rectifier
اشکارساز شبکه
grid current modulation
مدولاسیون جریان شبکه
grid current starting point
نقطه راه اندازی جریان شبکه
critical
وخیم
critical
بحرانی
critical
انتقادی
critical
خطرناک
critical
وخیم نکوهشی
critical
منتقدانه
critical
حیاتی بحرانی
critical
مهم
critical
حساس
critical
شاخص
critical
وخیم انتقادی قابل تامل
self critical
انتقاد کننده از خود
critical
واقع درمرحله انتقال
critical value
ارزش بحرانی
critical height
ارتفاع بحرانی
critical mass
توده مهم
critical mass
توده حساس
critical point
نقطه بحرانی
critical mass
جرم بحرانی
critical magnitude
اندازه بحرانی
critical limit
حد بحرانی
critical item
اقلام حیاتی اقلام مهم
critical isotherm
منحنی هم دمای بحرانی
critical isotherm
هم دمای بحرانی
critical intelligence
اطلاعات حیاتی
critical intelligence
اطلاعات مهم
critical height
بلندی بحرانی
critical materials
اقلام حیاتی و مهم
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
critical damping
خفیدگی بحرانی
critical coupling
کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
critical coupling
تزویج بحرانی
critical concentration
میزان تمرکز بحرانی
critical assembly
ترتیب بحرانی
critical area
ناحیه بحرانی
critical angle
زاویه بحرانی
critical amplification
تقویت بحرانی
critical altitude
ارتفاع بحرانی
critical altitude
ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
critical damping
میرائی اپریودیک
critical damping
میرائی بحرانی
critical date
مدت زمان بحرانی
critical flow
جریان بحرانی
critical frequency
فرکانس بحرانی
critical frequency
فرکانس مرزی
critical frequency
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
critical facility
تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
critical facility
تاسیسات حساس
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
critical depth
عمق بحرانی
critical density
چگالی بحرانی
critical deformation
تغییر شکل بحرانی
critical activity
فعالیت بحرانی
critical materials
تجهیزات مهم
mission critical
برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
critical resistance
مقدار مقاومت بحرانی
critical region
ناحیه شاخص
critical region
منطقه بحرانی
critical region
ناحیه بحرانی
critical ratio
بهر شاخص
Critical Regonalism
منطقه ی بحرانی
critical position
پوزیسیون حساس
critical pollution
الودگی بحرانی
critical resistance
مقاومت بحرانی
critical speed
سرعت بحرانی
critical temperature
دمای بحرانی
mission critical
که شرکت شما به آن بستگی دارد
critical velocity
سرعت بحرانی
critical valve
مقدار بحرانی
critical values
مقادیر شاخص
critical temperature
درجه حرارت بحرانی
critical pressure
فشار بحرانی
critical period
دوره بحرانی
critical period
دوره شاخص
critical point
نقطه بحرانی
critical path
مسیر بحرانی
critical path
مسیربحرانی
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
critical point
نقطه فرود در پرش با اسکی
critical item
اماد حساس
critical path analysis
تحلیل مسیر بحرانی
critical closing speed
سرعت بحرانی پایین
critical path analysis
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
critical flicker frequency
بسامد شاخص در سوسو زدن
critical build up resistance
مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
critical anode distance
فاصله بحرانی اندی
critical angle of attack
زاویه حمله
critical mach number
عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
critical angle of attack
زاویه حمله بحرانی
critical voltage parabola
شلجمی مقدار ولت قطع
critical wave legth
طول موج بحرانی
critical molecular mass
جرم مولکولی بحرانی
critical backing pressure
فشار حد خلاء بحرانی
critical angle of attack
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical cooling rate
میزان سرد کنندگی بحرانی
critical heat flux
چگالی جریان شبکه
critical heat flux
شارحرارتی بحرانی
critical incidents technique
شیوه رویدادهای شاخص
critical raynold's number
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
critical infinte cylinder
قطر بحرانی استوانه
critical path method
سی پی ام
critical degree of polymerization
درجه بحرانی بسپارش
critical path analysis
منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
critical path method
روش مسیر بحرانی
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal critical point
نقطه توقف
critical path analysis
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical heat flux ratio
نسبت شار حرارتی بحرانی
Things are coming to a critical juncture .
کارها دارد بجاهای با ریک می کشد
grid d.c.
جریان دائم شبکه
grid
رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان
grid
صفحه
grid
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
grid
کباب کردن
grid
سیخ دار کردن
grid
دریچه سوراخ سوراخ
grid
سیخ شبکهای
grid
سیخ
grid
توری
grid
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grid
موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
grid
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grid
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grid
شبکه بندی جغرافیایی
grid
سیم
grid
مدار شبکه
grid
شبکه چهارخانه
grid
شبکه
grid
زمین فوتبال
These talks are crucial
[critical]
to the future of the peace process.
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
grid mesh
حلقه شبکه
floating grid
شبکه شناور
grid interval
فواصل شبکه بندی نقشهای
grid lead
سیم شبکه
grid leak
مقاومت نشتی شبکه
grid leak
تراوش شبکه
grid leak
نشت شبکه
grid lines
خطوط شبکه
grid noise
نویز شبکه
grid navigation
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
grid interval
فاصله خطوط شبکه
grid insulation
ایزولاسیون شبکه
grid hum
صدای وزوز شبکه
grid voltage
پتانسیل پلاریزاسیون شبکه
lighting grid
مدارشبکهیروشنایی
grid bias
پلاریزاسیون شبکه
grid bias
ولت شبکه
grid battery
باطری بایاس شبکه
grid bearing
گرای شبکه
grid azimuth
گرای شبکه
georef grid
مختصات جغرافیایی جهانی
grid dissipation
بار شبکه
gas grid
شبکه گاز
grid noise
پارازیت شبکه
jan grid
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
grid tuning
تنظیم مدار شبکه
navigational grid
شبکه کمکی ناوبری
navigational grid
بادزن کمک ناوبری
grid transparency
فرانمایی یا شفافیت شبکه
grid ticks
علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
grid terminal
اتصال شبکه
grid terminal
ترمینال شبکه
grid tank
مدار نوسان شبکه
grid lead
کابل شبکه
grid voltage
ولتاژ شبکه
military grid
شبکه نظامی
intermediate grid
شبکه واسطه
intermediate grid
شبکه کمکی
injection grid
شبکه تزریق
deionizing grid
شبکه یونزدای
impedance of grid
امپدانس شبکه
grid detector
یکسوسازشبکه
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
military grid
شبکه مختصات نظامی
grid sweep
تغییر یا نوسان ولتاژ شبکه
grid suppressor
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
grid start
حرکت اتومبیلها با هم در اغاز
grid potential
پتانسیل شبکه
grid ticks
علایم شبکه بندی نقشه
resonator grid
شبکه همنواگر
grid plate
صفحه شبکه
grid pitch
گام شبکه
grid of a battery
شبکه باتری
grid number n
شبکه شماره ان
grid north
شمال شبکه
grid potential
ولتاژ بایاس شبکه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com