Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 193 (9 milliseconds)
English	Persian
critical incidents technique	شیوه رویدادهای شاخص
Other Matches
incidents	حادثه
incidents	اتفاقات
incidents	حادثه عملیاتی
incidents	ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
incidents	تصادم یکانها
incidents	رویداد
incidents	تابع
incidents	حتمی وابسته
incidents	حادثه ضمنی
incidents	واقعه
incidents	روی داد
incidents	شایع
no serious incidents	حوادثی که وخیم نیستند
incidents	ماوقع
incidents	لازم
incidents	فرعی
incidents	ضمنی
the incidents of a journey	رویدادهای یک مسافرت اتفاقات جزئی و گوناگون یک مسافرت
The recent incidents.	اتفاقات (رویدادهای )اخیر
a life full of incidents	زندگی پر رویداد
The situation is fI'lled with impending troubles (incidents).	اوضاع آبستن حوادث است
technique	مهارت
technique	روش با مهارت برای انجام کاری
o technique	تحلیل عوامل زمانی
p technique	فن پی
t technique	فن T
technique	فن مهارت
technique	شگرد
technique	فن
technique	اصول مهارت روش فنی
technique	تکنیک
technique	شیوه
technique	اسلوب کار
technique	فنون انجام کار یا تولید وسیله
technique	روش یا فن اجرای کار
technique	اسلوب
telecommunication technique	تکنیک مخابرات
matching technique	اسلوب جور کردن
cloze technique	شیوه بندش
measuring technique	روش سنجش
measuring technique	متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
measuring technique	تکنیک سنجش
probing technique	فن وارسی
overlay technique	فن کالک
nominating technique	روش نامزدگزینی
odd even technique	فن فرد و زوج
unfolding technique	فن تاگشایی
telecommunication technique	تکنیک ارتباطات
bottom up technique	روش اجرا از پایین به بالا
overlay technique	فن استفاده از کالک
salami technique	سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
production technique	روش فنی تولید
refrigerating technique	فن سرما سازی
salami technique	کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
flooding technique	شیوه غرقه سازی
luria technique	اسلوب لوریا
matching technique	اسلوب همتاسازی
sociometric technique	فن گروه سنجی
production technique	فن تولید
telephone switching technique	فن سوئیچینگ تلفن
telephone switching technique	تکنیک مراکز تلفن خودکار
reference count technique	تکنیک شمارش ارجاعات
thought stopping technique	فن بازداری اندیشه
telephone switching technique	اصول اتصالات تلفنی
white ground technique	اسلوب نقاشی
double irradiation technique	روش تاباندن مضاعف
edman degradation technique	شکستن به روش ادمن
error choice technique	شیوه خطا گزینی
holtzman inkblot technique	شیوه لکههای هولتسمان
alpha beta technique	روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
assets liabilities technique	شیوه محاسن- معایب
brute force technique	استفاده ناشیانه از کامپیوتر
capital intensive technique	فن تولید سرمایه بر
capital saving technique	فن تولید سرمایه اندوز
oil on canvas [painting technique]	رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
program evaluation review technique (per	روش ارزیابی و بررسی برنامه
critical value	ارزش بحرانی
critical	وخیم نکوهشی
critical	انتقادی
critical	منتقدانه
self critical	انتقاد کننده از خود
critical	وخیم
critical	خطرناک
critical	واقع درمرحله انتقال
critical	بحرانی
critical	وخیم انتقادی قابل تامل
critical	حیاتی بحرانی
critical	حساس
critical	مهم
critical	شاخص
critical pollution	الودگی بحرانی
critical region	منطقه بحرانی
critical region	ناحیه شاخص
critical resistance	مقدار مقاومت بحرانی
critical resistance	مقاومت بحرانی
critical region	ناحیه بحرانی
critical ratio	بهر شاخص
critical pressure	فشار بحرانی
critical position	پوزیسیون حساس
critical point	نقطه فرود در پرش با اسکی
critical speed	سرعت بحرانی
mission critical	که شرکت شما به آن بستگی دارد
mission critical	برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
critical velocity	سرعت بحرانی
critical valve	مقدار بحرانی
critical values	مقادیر شاخص
critical temperature	درجه حرارت بحرانی
critical temperature	دمای بحرانی
critical point	نقطه بحرانی
critical point	نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
critical coupling	تزویج بحرانی
critical facility	تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
critical flow	جریان بحرانی
critical frequency	فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
critical frequency	فرکانس بحرانی
critical assembly	ترتیب بحرانی
critical area	ناحیه بحرانی
Critical Regonalism	منطقه ی بحرانی
critical height	ارتفاع بحرانی
critical height	بلندی بحرانی
critical intelligence	اطلاعات مهم
critical facility	تاسیسات حساس
critical error	خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
critical engine	موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
critical coupling	کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
critical current	شدت بحرانی
critical damping	خفیدگی بحرانی
critical damping	میرائی اپریودیک
critical damping	میرائی بحرانی
critical date	مدت زمان بحرانی
critical deformation	تغییر شکل بحرانی
critical concentration	میزان تمرکز بحرانی
critical density	چگالی بحرانی
critical depth	عمق بحرانی
critical intelligence	اطلاعات حیاتی
critical isotherm	هم دمای بحرانی
critical isotherm	منحنی هم دمای بحرانی
critical materials	اقلام حیاتی و مهم
critical materials	تجهیزات مهم
critical path	مسیربحرانی
critical path	مسیر بحرانی
critical frequency	فرکانس مرزی
critical angle	زاویه بحرانی
critical amplification	تقویت بحرانی
critical altitude	ارتفاع بحرانی
critical altitude	ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
critical activity	فعالیت بحرانی
critical period	دوره بحرانی
critical period	دوره شاخص
critical mass	جرم بحرانی
critical mass	توده حساس
critical point	نقطه بحرانی
critical item	اقلام حیاتی اقلام مهم
critical magnitude	اندازه بحرانی
critical mass	توده مهم
critical limit	حد بحرانی
critical item	اماد حساس
critical backing pressure	فشار حد خلاء بحرانی
critical flicker frequency	بسامد شاخص در سوسو زدن
critical angle of attack	زاویه حمله
critical angle of attack	زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical cooling rate	میزان سرد کنندگی بحرانی
critical voltage parabola	شلجمی مقدار ولت قطع
critical anode distance	فاصله بحرانی اندی
thermal critical point	نقطه ی بحرانی حرارتی
critical angle of attack	زاویه حمله بحرانی
thermal critical point	نقطه توقف
thermal critical point	نقطه تبدیل حرارتی
critical build up resistance	مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
critical closing speed	سرعت بحرانی پایین
critical path method	سی پی ام
critical mach number	عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
critical molecular mass	جرم مولکولی بحرانی
critical path analysis	استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
critical raynold's number	عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
critical path analysis	منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis	تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path method	روش مسیر بحرانی
critical wave legth	طول موج بحرانی
critical infinte cylinder	قطر بحرانی استوانه
critical heat flux	شارحرارتی بحرانی
critical degree of polymerization	درجه بحرانی بسپارش
critical path analysis	تحلیل مسیر بحرانی
critical grid bias	ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
critical grid current	شدت بحرانی شبکه
critical grid current	جریان بحرانی شبکه
critical grid current	جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
critical grid voltage	ولتاژ بحرانی شبکه
critical heat flux	چگالی جریان شبکه
critical heat flux ratio	نسبت شار حرارتی بحرانی
Things are coming to a critical juncture .	کارها دارد بجاهای با ریک می کشد
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process.	این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com