English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
critical raynold's number عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
Other Matches
critical mach number عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
critical بحرانی
critical انتقادی
critical وخیم نکوهشی
critical شاخص
critical مهم
critical حیاتی بحرانی
critical خطرناک
critical وخیم انتقادی قابل تامل
critical واقع درمرحله انتقال
critical حساس
self critical انتقاد کننده از خود
critical value ارزش بحرانی
critical وخیم
critical منتقدانه
critical isotherm منحنی هم دمای بحرانی
critical item اقلام حیاتی اقلام مهم
critical item اماد حساس
critical limit حد بحرانی
critical facility تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
critical flow جریان بحرانی
critical isotherm هم دمای بحرانی
critical error خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
critical frequency فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
critical frequency فرکانس بحرانی
critical height ارتفاع بحرانی
critical height بلندی بحرانی
critical facility تاسیسات حساس
critical frequency فرکانس مرزی
critical intelligence اطلاعات مهم
critical intelligence اطلاعات حیاتی
critical engine موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
critical depth عمق بحرانی
critical altitude ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
critical altitude ارتفاع بحرانی
critical amplification تقویت بحرانی
critical angle زاویه بحرانی
critical area ناحیه بحرانی
critical assembly ترتیب بحرانی
critical concentration میزان تمرکز بحرانی
critical coupling تزویج بحرانی
critical coupling کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
critical current شدت بحرانی
critical damping خفیدگی بحرانی
critical damping میرائی بحرانی
critical date مدت زمان بحرانی
critical deformation تغییر شکل بحرانی
critical density چگالی بحرانی
critical temperature دمای بحرانی
critical activity فعالیت بحرانی
critical magnitude اندازه بحرانی
critical mass توده مهم
critical temperature درجه حرارت بحرانی
critical region ناحیه بحرانی
critical region منطقه بحرانی
critical region ناحیه شاخص
critical resistance مقدار مقاومت بحرانی
critical resistance مقاومت بحرانی
critical speed سرعت بحرانی
critical values مقادیر شاخص
critical valve مقدار بحرانی
critical velocity سرعت بحرانی
mission critical برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
critical ratio بهر شاخص
critical mass توده حساس
critical mass جرم بحرانی
critical materials اقلام حیاتی و مهم
critical materials تجهیزات مهم
critical path مسیربحرانی
critical path مسیر بحرانی
critical period دوره بحرانی
critical period دوره شاخص
critical point نقطه بحرانی
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
critical point نقطه فرود در پرش با اسکی
critical pollution الودگی بحرانی
critical position پوزیسیون حساس
critical pressure فشار بحرانی
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
Critical Regonalism منطقه ی بحرانی
critical damping میرائی اپریودیک
critical point نقطه بحرانی
critical angle of attack زاویه حمله
critical degree of polymerization درجه بحرانی بسپارش
critical heat flux شارحرارتی بحرانی
critical angle of attack زاویه حمله بحرانی
critical angle of attack زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical grid voltage ولتاژ بحرانی شبکه
critical voltage parabola شلجمی مقدار ولت قطع
critical build up resistance مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
critical closing speed سرعت بحرانی پایین
critical wave legth طول موج بحرانی
critical cooling rate میزان سرد کنندگی بحرانی
critical infinte cylinder قطر بحرانی استوانه
critical incidents technique شیوه رویدادهای شاخص
critical heat flux چگالی جریان شبکه
critical backing pressure فشار حد خلاء بحرانی
critical anode distance فاصله بحرانی اندی
critical flicker frequency بسامد شاخص در سوسو زدن
critical path analysis استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
critical molecular mass جرم مولکولی بحرانی
critical path analysis منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path method روش مسیر بحرانی
critical path method سی پی ام
thermal critical point نقطه ی بحرانی حرارتی
critical grid bias ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
thermal critical point نقطه توقف
thermal critical point نقطه تبدیل حرارتی
critical grid current شدت بحرانی شبکه
critical grid current جریان بحرانی شبکه
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
critical path analysis تحلیل مسیر بحرانی
critical heat flux ratio نسبت شار حرارتی بحرانی
Things are coming to a critical juncture . کارها دارد بجاهای با ریک می کشد
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process. این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
number عدد نوشته شده
number قرار دادن طرح در متن
number e عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
number شماره
number نمره شمردن
without number بیشمار
number انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
whole number عدد صحیح
whole number integer=
number بیان کیفیت
number انجام محاسبات سریع
number مجموعه مقادیر مجاز
number عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
She looks after number one . she does herself well . نمیگذارد برای خودش بد بگذرد.
E number شمارهاروپایی
the t. number شماره کل
number two شماره2
number three شماره3
he is not of our number از ما نیست
to take after number one در فکر خویش بودن
to take after number one به فکر خود بودن.
to the number of 0 بقدر هفتاد
number one دست اول
number one خیلی خوب
number one درجه یک
number one خودم
number one <idiom> برای دل خودش
number عدد
number پردازنده خاص برای محاسبات سریع
number شماره بازیگر
number تعداد
number بالغ شدن بر
number نمره دادن به
number رقم [ریاضی]
number شماره
number one خودشخص
number رقم
whole number عدد صحیح [ریاضی]
number [of something] تعداد [عده] [چیزهایی]
number عدد
to do a number on somebody <idiom> سر کسی کلاه گذاشتن [اصطلاح روزمره]
There is no such number. همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
by the number اجرای فرمان با شماره
number e عدد نپر [ریاضی]
much number عدد ماخ
even number عدد زوج [ریاضی]
by the number با شماره بشمارید
the dual number تثنیه
random number روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
the plural number صیغه جمع
the plural number جمع
subscriber's number شماره مشترک
superior number عدد بزرگتر
symmetry number عدد تقارن
transport number عدد انتقال
random number شمارهای که قابل پیش بینی نیست
random number برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
random number عدد راندوم
over a number of years در طی چند سال
oxidation number عدد اکسایش
oxidation number حالت اکسایش
part number شماره قطعه
perfect number عدد بی کاست
player's number شماره بازیگر
to take care of number one در فکر خویش بودن از خودتوجه گردن
polarity number عدد قطبیت
pseudorandom number عدد شبه تصادفی
to overcomein number بیشتر بودن از
quantum number عدد کوانتومی
random number عدد تصادفی
they exceeded us in number شماره انها از شماره مابیشتر بود
random number عدد شانسی
the total number شماره کل
viscosity number عدد گرانروی
rational number عدد صحیح و یا خارج قسمت دو عدد صحیح
rational number عددگویا
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
saponification number عدد صابونی شدن
self checking number عدد خودرس
sequence number شماره ترتیب
statement number شماره دستور
statement number شماره حکم
sequence number شماره ترتیب توالی
service number شماره خدمتی پرسنل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com