Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
English
Persian
dark horses
برنده غیرمترقبه
Other Matches
horses
بازیگران قوی تیم مهاجم
hobby-horses
پیله
hobby-horses
کار مورد علاقهی شدید
hobby-horses
خواهکار همیشگی
hold one's horses
<idiom>
باصبوری منتظر ماندن
rocking horses
اسب چوبی گهوارهای
hobby-horses
رجوع شود به horse rocking
hobby-horses
اسبچوبی
hobby-horses
گانه
clothes horses
کسی که بیش از حد به لباس و فاهر خود توجه دارد
clothes horses
رخت پهن کن
war horses
افسر یاسربازدامپزشک
war horses
اسب جنگی
hobby-horses
فکر و ذکر همیشگی
change horses in midstream
<idiom>
وسط کارمهمی نقشه یا رئیس را عوض کردن
to water
[horses, cattle, etc.]
آب دادن
[به جانوران بومی]
It is getting dark.
هواتاریک می شود
It is getting dark .
هوادارد تاریک می شود
to keep dark
پنهان ماندن
one in the dark
میلهای که پشت میله دیگربماند و دیده نشود
in the dark
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
in the dark
<idiom>
هیچ اطلاعی از چیزی نداشتن
at dark
هنگام شب
dark
<adj.>
رنگ تیره
at dark
درشب
dark
تیره کردن تاریک کردن
dark
<adj.>
تیره
dark
تاریک
It's too dark.
آن خیلی تاریک است.
dark grey
رنگ موشی
shot in the dark
<idiom>
تیری درتاریکی
dark hued
تیره رنگ
dark brown
رنگ قهوه ای تیره
dark beige
رنگ کرم یا بژ تیره
dark grey
رنگ خاکستری تیره
whistle in the dark
<idiom>
سعی درفراموش کردن ترس
the dark continent
افریقا
dark horse
<idiom>
کاندیدی که به سختی مردم بشناسندش
dark horse
مرموز
We lost our way in the dark.
راهمان راتوی تاریکی گه کردیم
dark horse
تودار
A shot in the dark
تیری درتاریکی
Try to be home before dark.
سعی کن قبل از تاریک شدن بیایی منزل
dark horse
آب زیر کاه
dark secret
راز نهان
dark glasses
عینک آفتابی
dark age
دورهایکههمراهبافقدانفرهنگو پیشرفتهمراهباشد
to grow dark
تاریک شدن
dark fiber
فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark current
جریان تاریک
dark coloured
سیاه رنگ
dark burn
خستگی
dark bulb
نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
dark blue
سرمه ای
dark blue
ابی سیر
dark adaptation
تطبیق با تاریکی
dark adaptation
عادت کردن به تاریکی
dark adaptation
انطباق با تاریکی
the dark ages
قرون وسطی
dark horse
برنده غیرمترقبه
Dark Ages
ادوارتاریک
dark fibre
فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark green
سبزسیر
dark hued
سیه فام
pitch dark
سیاه
pitch dark
قیرگون
pitch dark
تاریک
dark room
اتلیه
dark room
تاریکخانه عکاسی
dark lines
خطوط تاریک
Some children are afraid of the dark.
بعضی بچه ها از تاریکی می ترسند.
I bumped into the table in the dark.
تو تاریکی خوردم به میز
electrode dark current
جریان تاریک
anode dark space
فضای تاریک اند
aston dark space
فضای تاریک استن
cathode dark space
فضای تاریک کاتد
crookes dark space
فضای تاریک کاتد
crookes dark space
فضای تاریک هیتورف
hittorf dark space
فضای تاریک کاتد
hittorf dark space
فضای تاریک هیتورف
In the dark corner of the room .
در گوشه تاریک اطاق
faraday dark space
فضای تاریک فارادی
dark trace tube
لامپ تصویر تاریک
dark trace screen
صفحه تصویر تاریک
dark line spectrum
طیف خطوط تاریک
I am in the dark. Iam not in the picture.
من در جریان نیستم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com