Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
data level
سطح داده
Search result with all words
high level data link control
کنترل پیوند دادههای سطح بالا
Other Matches
level
ترازکردن
level
مسطح کردن
level
مسطح شدن
level
نشانه گرفتن
level
رده
level
پایه
level
ترازسازی
level
موزون هدف گیری
level
تراز
level
سطح
level
میزان
level
الت ترازگیری
level
هموار
level
سطح برابر
level
هم تراز
level
هم پایه
level
یک نواخت
level
یک دست
level
تراز سطح افقی افقی کردن
level
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
O level
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level
نمرهی قبولی در این امتحانات
level best
بسیارعالی
level best
خیلی خوب
level
مسطح
level
سطح ارتفاع
level
مستقیم
level
هدف در خط دید شماقرارگرفت
level
تراز بنایی
level
همسطح کردن
level
تراز کردن تراز
level
همسطح
level best
خیلی عالی
level out
برابر کردن
level with each other
برابر
level out
یکنواخت کردن
level with each other
در یک تراز
he did his level best
کوتاهی نکرد
on the level
<idiom>
درستکار ،بی غل وغش
he did his level best
انچه از دستش برامدکرد
level to
تراز کردن
A level
مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
to level off
یکنواخت شدن
[ناحیه ای]
to level off
مسطح شدن
[ناحیه ای]
price level
سطح قیمت
optimal level
سطح بهینه
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pezometeric level
سطح پیزومتری
gear level
تبدیل کردن
impedance level
مقاومت موجی
power level
تراز توان
cross level
ترازعرضی تراز چرخ
trophic level
تراز خوراکی
input level
سطح ورودی
input level
سطح دریافتی
oil level
سطح روغن
initial level
سطح اولیه
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
one level address
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
operating level
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
one level address
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
cross level
حباب تراز افقی
gas level
سطح بنزین
one level memory
حافظه یک سطحی
operating level
سطح فعالیت
insulation level
سطح ایزولاسیون
tilting level
تراز حباب دار
reorder level
سطح سفارش مجدد
sound level
شدت صوت
sound level
شدت نسبی صوت
skill level
پایه مهارت فنی
skill level
پایه مهارت
significance level
سطح معناداری
signal level
سطح سیگنال
signal level
سطح علامت
rotational level
تراز چرخشی
stock level
سطح انبار
stock level
سطح ذخیره انبار
protection level
سطح حفافت
gear level
دسته دنده
transition level
سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
to rake level
با شن کش صاف کردن
to draw level
بحریف رسیدن
to draw level
باحریف برابرشدن
surveyor's level
ترازنقشه برداری
surveyor's level
تراز مساحی یا پیمایش
storage level
تراز ذخیره تراز مخزن
storage level
تراز خزانه
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
level point
سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
low level
پایین
low level
سقف پرواز کوتاه
low level
سطحی
low level
نزدیک سطح زمین
level point
سطح اب ساکن
level of supply
سطح تدارکات
level of supply
سطح انبار
level of supply
سطح اماد
level of strength
میزان استعداد رزمی
level of strength
سطح استعداد رزمی
level of significance
سطح معنی دار بودن
low level
کم ارزش
level premium
حق بیمه
level rod
شاخص
level surface
سطح تراز
level tone
اهنگ یکنواخت
level two cache
حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
level wind
وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
level point
نقطه مسطح
low level
پست
low level
فرومایه
low level
مقام پست وکوچک
low level
در ارتفاع کم
level of readiness
سطح امادگی رزمی
level of living
سطح زندگی
level of effort
تلاش رزمی یکان
mean sea level
سطح متوسط دریا
mean sea level
میانگین سطح دریا
level buble
حباب تراز
multi level
چند سطحی
n level logic
منطق N سطحی
injection level
سطح تزریق
interference level
سطح پارازیت
nesting level
سطح تو در تویی
intensity level
سطح روشنایی
nesting level
سطح لانهای
noise level
میزان خش
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
level of effort
میزان تلاش
level of confidence
سطح اعتماد
level of confidence
سطح اطمینان
level land
زمین مسطح
low level
در سطح پایین
maintenance level
سطح تثبیت
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
level gage
اندازه گیر سطح
level control
کنترل سطح
level colour
رنگ یکدست یا یکنواخت
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا
noise level
سطح پارازیت
top-level
بلند پایه
doublet level
ترازوی دوتایی
donor level
ترازدهنده
builder level
تراز بنایی
spirit level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
ground level
تراز زمین
ground level
سطح زمین
bubble level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
camper level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
dumpy level
تراز دوربین دار
upper level
سطحبالایی
still water level
سطحسکونآب
alidade level
دستگاهسمتنما
first level address
آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
allowable level
تراز مجاز
advanced level
پایه مهارت عالی در سطح عالی
advanced level
پیشرفته
adaptation level
سطح انطباق
acceptor level
تراز گیرنده
fermi level
تراز فرمی
lower level
سطحپائینی
energy level
تراز انرژی
energy level
سطح انرژی
energy level
تراز انژی
high-level
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
high level
قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
high level
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
sea level
سطح دریا
speed level
سطح سرعت
speed level
مرحله سرعت
datum level
سطح اب ازاد
high-level
قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
level crossing
محل تقاطع دو خط راه اهن
level crossing
گذرگاه همکف
spirit level
تراز حبابدار
spirit level
تراز حباب دار
spirit level
تراز
level crossings
گذر همتراز
level crossings
گذرگاه همکف
level crossings
محل تقاطع دو خط راه اهن
level crossing
گذر همتراز
datum level
سطح اب دریا
aspiration level
سطح انتظار
cross level
تراز کردن
compensation level
تراز موازنه
code level
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
water level
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level
سطح اب
chance level
سطح تصادفی
floor level
کف
flight level
سطح پرواز
white level
تراز سفید
nesting level
سطح اشیانهای
level-headed
معقول
builder's level
تراز بنائی
level-headed
راستبین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com