English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
data record رکورد داده ها
Search result with all words
data record system سیستمضبطاطلاعات
Other Matches
record رکورد داده در یک فایل زنجیری
record یادداشت بایگانی
record ثبت گواهی ثبت شده
record یادداشت سخنرانی
record یادداشت کردن
record هر نوع صفحه یانوار یا اشیا مشابهای که برای ضبط و پخش صدا بکاررود
record سجل بایگانی
record مدرک کتبی سابقه
record دفتر
record ثبت
record سابقه
record مدرک ثبت کردن بایگانی کردن
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
record تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
on record ثبت شده
record سابقه مدرک
record ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
record مجموعه موضوعات داده مربوطه
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
record رکوردحاوی داده جدیدکه برای خروجی رکورداصلی به کارمی رود
record لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
record سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
record تعداد رکوردهای فایل ذخیره شده
record حجم داده در یک رکورد
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
record پرونده
record ضبط کردن
record : ثبت
record ضبط شدن
record ثبت کردن ضبط کردن
record نگاشتن
off-the-record محرمانه و خصوصی
off the record محرمانه و خصوصی
record حد نصاب مسابقه
off the record <idiom> خصوصی
record یادداشت درسی
record ثبت کردن ضبط کردن ضبط
record یادداشت نگارش
record ثبت کردن
record نام نیک
record صفحه گرامافون
record نوشته
record تاریخچه
record رکورد
record بایگانی ضبط
record پیشینه
record صورت جلسه سابقه
record صورت مذاکرات
record مدرک ثبت کردن
record count شمار مدارک
record count شمارش رکوردها
record firing عناصر تیر را ثبت کنید
record blocking کنده یی کردن مدارک
record book دفتر ثتب سوابق
record book دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
clean record نداشتن پیشینه بد
clean record عدم سوسابقه حسن پیشینه
clinical record پرونده بالینی
clinical record پرونده بهداشتی
clinical record پرونده بیمارستانی
record blocking دسته کردن رکوردها
record blocking بلاکه کردن رکوردها
record format قالب مدرک
carded for record معافیت از خدمت به خاطر ثبت درپرونده
record keeping نگهداری سوابق
record head نوک ضبط
bear record to تصدیق یا اثبات کردن
beat a record حد نصاب را شکستن
record gap فاصله خالی بین رکوردها
boot record رکورد راه اندازی
break a record رکورد شکنی
record gap شکاف بین رکوردها
record gap شکاف بین مدارک
record format قالب رکورد
carded for record از خدمت صف معاف
record layout طرح بندی مدرک
record as target ثبت اماج
physical record مدرک مادی
phonograph record صفحه گرامافون
logical record رکورد منطقی
debt of record دین قانونی
debt of record بدهی قانونی record of court محکوم به
deletion record یک رکورد جدید که یک رکوردموجود از فایل اصلی راجابجا کرده یا کنار می گذاردرکورد حذفی
end of record انتهای مدرک
header record سررکورد
header record رکورد سرامد
home record سررکورد
home record رکورد مبدا
label record مدرک برچسب
physical record بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
custodial record پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
record as target ثبت کردن بعنوان هدف
contract record سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
record as target اماج را ثبت کنید
qualification record پرونده خدمتی
qualification record پرونده مهارت فنی
conveyance by record انتقال قهری به حکم دادگاه
court of record دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
court of record در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
criminal record سوء پیشینه جزائی
physical record رکورد فیزیکی
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
cumulative record نمودار تراکمی
lable record رکورد برچسب
logical record مدرک منطقی
unit record رکورد واحد
record office اداره بایگانی کل
record players گرامافون
unit record تک مدرکی
transaction record رکورد تراکنش
trailer record رکورد پشت بند
verbatim record porotocol
track record سابقه
set a record رکورد بر جای گذاشتن [ورزش]
record-breaking شکستنرکورد
record-breaker ثبتکند
record-breaker فردیکهرکوردجدیدیبنام خود
record library مرکزکرایهنوارکاست
record player گرامافون
record control دکمهضبط
record button دکمهضبط
track record پیشینه
track record آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
trailer record مدرک پشت بند
tape record روی نوار ضبط صوت صدا راضبط کردن
amendment record رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
record number شماره رکورد
record manager مدیر رکورد
record management مدیریت رکوردها
record management مدیریت مدارک
record length طول رکورد
record length درازای مدرک
record layout ترتیب کلی رکوردها
bad record سوء سابقه
record of events ثبت وقایع
addition record رکورد اضافی
bad record پیشینه بد
stock record سابقه موجودی
record separator جداکننده رکوردها
record printer اشاره گر رکورد
record prices بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
record of service سابقه خدمت
record layout طرح کلی رکوردها
record of events دفتر ثبت وقایع
fixed length record رکورد با درازای ثابت
He broken an Olympic record. رکورد المپیک را شکست
graduate record examination جی ار ای
graduate record examination امتحان ورودی بعد ازلیسانس
world record holder دارنده رکورد جهانی
freedom from evil record نداشتن پیشینه بد
fixed length record مدرک با درازای ثابت
fixed length record رکورد باطول ثابت
Disc . Gramaphone record. صفحه گراما فون
freedom from evil record عدم سو سابقه
automatic record changer گرام خودکار
record announcement button دکمهاعلام کنندهضبط
perpetual stock record سابقه دائمی موجودی انبار
master boot record رکورد راه اندازی اصلی
variable length record مدرک با طول متغیر
record muting button دکمهضبطبدونصدا
variable length record رکورد با طول متغیر
kuder preference record رجحان سنج کودر
unit record device دستگاه ضبط واحد
wireless record player گرام پخش کننده
record oriented database management برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
He has a poor service record in this company. دراین شرکت بی سابقه خوبی ندارد
magnetic tape record reproduce system سیستم ضبط و تکثیر نوارمغناطیسی
known data عناصر تیرمعلوم
known data عناصر معلوم
data value مقدار داده
t data دادههای ازمون
data مفروضات
data name نام داده
data سوابق عناصر داده ها
data مختصات
data دادههای اماری
data سوابق دانسته ها
data داده
data داده ها
data ارقام
data اطلاعات
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
data break تاریخ تعویض کلید رمز
data base مبنای اطلاعات
input data معلومات یا دادههای ورودی
input data معطیات ورودی
input data دادههای اولیه
intelligence data عناصر اطلاعات
input data داده ورودی
firing data عناصر تیر
financial data اطلاعات مالی
data bus گذرگاه داده
digital data داده رقمی
digital data داده دیجیتالی
digutal data داده رقمی
discrete data داده گسسته
data bus مسیر داده ها
experimental data دادههای تجربی
experimental data دادههای ازمایشی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com