English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
datum level سطح اب دریا
datum level سطح اب ازاد
Other Matches
datum داده ها
datum ماخذ
datum اطلاع
datum داده
datum یک واحد داده
datum مبدا
datum مفروض
datum مبنا
datum اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
datum سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
datum سطح مبنا
datum سطح مقایسه
datum پایه
reference datum سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
altitude datum ارتفاع از سطح دریا
altitude datum سطح مبنای ارتفاع سنجی
reference datum سطح افق بار یاوزن هواپیما
hydrographic datum سطح مبنای اب نگاری
datum point نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
known datum point ایستگاه معلوم
hydrographic datum سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
known datum point نقطهای با مختصات وگرای معلوم
chart datum مبنای عمق نقشه
datum time ساعت تعیین محل زیردریایی
datum line خط پایه
datum plane سطح مبنای اب دریا
datum plane سطح مبنای ارتفاع
sense datum امر محسوس وقابل تحلیل
datum line خط مبنای سنجش
datum line خط مقایسه
datum line خط مبداء
datum line خط مبنا
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
datum deck پل مبنا
sense datum شیی محسوس
datum error اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
datum plane افق مبنا
meteorological datum plane ایستگاه مبنای هواسنجی
datum sweeping mark علامت مبنای روبش
datum dan buoy علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
lower water datum معدل پس رفت اب دریا
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level best خیلی عالی
level best خیلی خوب
A level مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
he did his level best کوتاهی نکرد
level best بسیارعالی
O level نمرهی قبولی در این امتحانات
on the level <idiom> درستکار ،بی غل وغش
level with each other برابر
level out برابر کردن
level with each other در یک تراز
level یک نواخت
level یک دست
level موزون هدف گیری
level ترازسازی
level ترازکردن
level مسطح کردن
level نشانه گرفتن
level رده
level پایه
level تراز سطح افقی افقی کردن
level هم پایه
level هم تراز
level سطح برابر
to level off مسطح شدن [ناحیه ای]
to level off یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level to تراز کردن
he did his level best انچه از دستش برامدکرد
level تراز
level سطح
level میزان
level الت ترازگیری
level هموار
level مستقیم
level همسطح
level سطح ارتفاع
level مسطح
level استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level out یکنواخت کردن
level تراز کردن تراز
level همسطح کردن
level هدف در خط دید شماقرارگرفت
level تراز بنایی
level مسطح شدن
one level memory حافظه یک سطحی
optimal level سطح بهینه
reorder level سطح سفارش مجدد
one level address تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
rotational level تراز چرخشی
pezometeric level سطح پیزومتری
operating level سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating level سطح فعالیت
power level تراز توان
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
protection level سطح حفافت
price level سطح قیمت
signal level سطح علامت
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
maintenance level سطح تثبیت
low level نزدیک سطح زمین
low level سطحی
low level سقف پرواز کوتاه
low level پایین
low level کم ارزش
low level در ارتفاع کم
low level در سطح پایین
low level مقام پست وکوچک
low level فرومایه
low level پست
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
oil level سطح روغن
noise level سطح پارازیت
noise level میزان خش
nesting level سطح لانهای
nesting level سطح اشیانهای
nesting level سطح تو در تویی
n level logic منطق N سطحی
multi level چند سطحی
mean sea level میانگین سطح دریا
mean sea level سطح متوسط دریا
mean sea level سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
reorder level مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
signal level سطح سیگنال
speed level مرحله سرعت
spirit level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
builder level تراز بنایی
upper level سطحبالایی
still water level سطحسکونآب
lower level سطحپائینی
skill level پایه مهارت فنی
alidade level دستگاهسمتنما
top-level کهبدان
top-level افراد عالیرتبه
top-level توسط افراد عالیرتبه
split-level سه نیم اشکوبی
split-level چند سطحی
level-headed معقولانه
bubble level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
speed level سطح سرعت
camper level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level-headed متعادل
level-headed ترازخوی
level-headed راستبین
to draw level بحریف رسیدن
to draw level باحریف برابرشدن
tilting level تراز حباب دار
surveyor's level ترازنقشه برداری
surveyor's level تراز مساحی یا پیمایش
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
storage level تراز خزانه
stock level سطح ذخیره انبار
stock level سطح انبار
sound level شدت صوت
sound level شدت نسبی صوت
skill level پایه مهارت
significance level سطح معناداری
to rake level با شن کش صاف کردن
transition level سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
trophic level تراز خوراکی
level-headed معقول
white level تراز سفید
water level سطح اب
water level سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level تراز اب
top-level بلند پایه
wage level سطح مزد
voltage level سطح فشارالکتریکی
voltage level سطح ولتاژ
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
two level subroutine زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store انباره دو سطحی
two level logic منطق دوسطحی
level buble حباب تراز
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
back level نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
base level تهتراز
impedance level مقاومت موجی
black level تراز سیاه
bottom level تراز کف
flight level سقف پرواز
builder's level تراز بنائی
chance level سطح تصادفی
code level تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
background level الودگی متن الودگی زمینه
background level تراز زمینه
initial level سطح اولیه
interference level سطح پارازیت
intensity level سطح روشنایی
advanced level پیشرفته
advanced level پایه مهارت عالی در سطح عالی
allowable level تراز مجاز
insulation level سطح ایزولاسیون
aspiration level سطح انتظار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com