Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 33 (4 milliseconds)
English	Persian
debarkation hospital	بیمارستان موقت
Other Matches
debarkation	پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
debarkation	تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
debarkation	کندن پوست درخت
debarkation net	تور تخلیه
debarkation net	پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
port of debarkation	بندرپیاده شدن کالا یا نیروها
port of debarkation	بندر مقصد حمل کالا
debarkation net	تور پیاده شدن پرسنل
hospital	بیمارستان
Take me to the hospital?	مرا به بیمارستان ببرید.
hospital	مریضخانه
ly ing in in hospital	وضع حمل
open hospital	بیمارستان ازاد
psychiatric hospital	بیمارستان روانی
field hospital	بیمارستان صحرایی
hospital trolley	چرخدستیبیمارستان
mental hospital	بیمارستانروانی
teaching hospital	بیمارستانآموزشپزشکان
ly ing in in hospital	زاییمان
lock hospital	بیمارستان ناخوشیهای مقاربتی
day hospital	بیمارستان روزانه
fielo hospital	بیمارستان صحرائی یاموقتی بیمارستان سیار
hospital benefit	تاسیسات بیمارستانی
hospital benefit	خدمات بیمارستانی
hospital corpsman	پزشکیار
hospital corpsman	پزشکیار بهداری
hospital ship	ناو بیمارستان
hospital ship	ناو بهداری
leper hospital	بیمارستان مبروصین
leper hospital	یاپیس ها
hospital infection committee	کمیته عفونت بیمارستان [پزشکی]
The doctous fee was tacked on to the hospital bI'll .	حق ویزیت پزشک را کشیدند روی صورتحساب بیمارستان

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com