English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (8 milliseconds)
English Persian
deck chair صندلی حصیری تاشو
Other Matches
chair برکرسی یاصندلی نشاندن
chair مقر
chair کرسی استادی در دانشگاه
take the chair ریاست انجمنی را دارا بودن
take the chair ریاست انجمنی را بر عهده داشتن
chair خرک
my chair was next his صندلی من پهلوی صندلی اوبود
to take a chair نشستن
chair صندلی
electric chair اعدام بوسیله برق
an odd chair صندلی تکی
to fill the chair ریاست کردن
an odd chair صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
arm chair صندلی دسته دار
arm chair صندلی راحتی
barrel chair صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
camp chair صندلی سفری صندلی صحرایی
twisboat chair قایق- صندلی تابدار
boatswain's chair صندلی نقاله
to bottom a chair ته انداختن بصندلی
elbow chair صندلی دسته دار
fishing chair صندلی در قایق ماهیگیری
hammock chair صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
gestatoraial chair کرسی حامل پاپ
he has passed the chair ریاست داشته است
he has passed the chair رئیس بوده است
he nestles in the chair در صندلی غنوده
he nestles in the chair است
morris chair صندلی راحتی
night chair صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
swivel chair صندلی چرخان
curule chair صندلی عاج نشان
curule chair کرسی عاج
club chair صندلی دسته دار بزرگ
electric chair صندلی اعدام الکتریکی
high chair صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
sedan chair تخت روان یکنفره
cabriole chair مبلاستیل
chair-rail [قرنیز دور تا دور دیوار شبیه پایه ستون]
folding chair صندلیتاشو
slide chair مقرغلافمتحرک
step chair صندلیپلهدار
types of chair انواعصندلی
typist's chair صندلیتایپیست
Wassily chair صندلیفلزی
office chair صندلی اداری
office chair مبل اداری
wing chair مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
rocking chair صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
wheel chair صندلی چرخ دار
walking chair چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
to fill the chair برکرسی نشستن
rocking chair صندلی گهوارهای
director's chair صندلیمدیر
windsor chair صندلی دارای پشتی منحنی
camp chair صندلی تاشونده
easy chair صندلی راحت
bean bag chair صندلیکیسهایراحتی
office swivel chair صندلی گردان اداری
well deck پل فرورفته
on the deck پرواز در حداقل ارتفاع مجاز
under deck زیر عرشه
the deck was a عرشه کشتی را اب فراگرفته بود
well deck عرشه بارگیری
on deck در انتظار نوبت شنا
on deck دونده منتظر نوبت
on deck روی عرشه
on the deck در روی عرشه
on the deck روی عرشه ناو
well deck پل بارگیری
deck عرشه کشتی
deck مقر
deck سکوی موتور
deck سکوی جلوی تانک
deck درایو نوار مغناطیسی
deck : عرشه
deck عرشه ناو
deck پل کشتی
deck عرشه
deck عبورگاه
deck کف سطح
deck : اراستن زینت کردن
deck عرشه دار کردن
deck پوشاندن
deck یکدسته ورق
deck دستینه دسته
deck مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
weather deck عرشه باز
weather deck پل باز
tape deck نوارچرخان
tape deck نوار ران
tape deck نوار چرخان
upper deck پل بالایی
datum deck پل مبنا
tank deck شاسی تانک
card deck دسته کارت
card deck دستینه کارت
bridge deck بدنه پل
twin deck پل دو طبقه ناو
binary deck دستینه دودویی
flight deck عرشه پرواز
flight deck پل پرواز
flight deck عرشه ناو هواپیمابر
top deck سرورق
weather deck عرشه بدون سقف کشتی
quarter-deck ربععرشه
promenade deck عرشهتفریحی
pectoral deck دکسینهای
on-deck circle دررویدایره
observation deck میزمشاهدات
landing deck غرشهفرود
deck crane بالابرعرشه
control deck کنترلعرشه
car deck محلپارککردنماشین
bottom deck کفسطح
deck hands جاشو
deck hands ملوان ساده
deck hand جاشو
deck hand ملوان ساده
hit the deck <idiom> از خواب بیدار شدن
deck alert اماده باش عرشه
deck pads زیرپایی
deck log دفتر وقایع ناو
half deck نیمه پل
half deck پل فرعی
deck load فرفیت عرشه
hangar deck پل اشیانه
deck load وسایل روی پل کشتی
deck house اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
deck head سقف
hurricane deck عرشه سبک فوقانی کشتی
gallery deck پل تشریفات
freeboard deck عرشهای که در زیران ساختمانهای غیر قابل نفوذ اب قرارگرفته
flush deck پل سرتاسری
deck pads پادری عرشه ناو
deck plan صفحه پل کشتی
deck plan افق پل کشتی
deck seamanship ملوان پل کشتی
deck spillway تاوه سرریزان
deck switch کلید گروهی
double deck دوطبقه دوعرشه
deck of a bridge کف پل
deck of a bridge صفحه پل
flighty deck اطاق پرواز
lower deck پل پایینی
main deck عرشه اصلی ناو
deck board کف پالت
deck cargo بار روی عرشه
deck cargo بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
deck board کف یا رویه پالت حمل مهمات
quarter deck پاشنه
protective deck پل حفافتی نا
protective deck پل زره پوش ناو
deck log دفتر وقایع دریانوردی
orlop deck عرشه زیرین کشتی جنگی
poop deck بالاترین پل پاشنه
poop deck عرشه کوچک فوقانی کشتی
splinter deck پل زره پوش ناو
deck department قسمت اداری ناو
main deck پل اصلی
middle deck پل میانی
deck gang ملوان پل کشتی
deck gang ملوان
deck alert حالت اماده باش در روی عرشه
deck department قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
sun deck ایوان افتابگیر
sun deck عرشه افتاب گیر کشتی
object deck دسته کارت مقصود
officer of the deck افسر نگهبان عرشه ناو
pin deck قسمت زیر میلههای بولینگ
flat deck dam سد با پشت بند
deck landing aid کمکهای فرود
deck arch bridge پلمنحنی
helicopter flight deck عرشهپروازهلیکوپتر
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
magnetic tape deck بسته نوار مغناطیسی
wash deck hose لوله شستشوی پل ناو
cassette tape deck پوششنوارکاست
crossover cargo deck line خطعرضیباراندازعرشه
flat slab deck dam سد پشت بند تخت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com