English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (8 milliseconds)
English Persian
declarative statement نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declarative statement عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر
declarative statement نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
declarative statement حکم اعلانی
declarative statement حکم افهاری
Other Matches
declarative اخباری
declarative اعلانی
declarative افهاری
declarative language زبان اعلانی
declarative language زبان تشریحی
declarative language زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
dd statement دستور تعریف داده
statement 1-دستور برنامه که یک برنامه را هدایت میکند
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement عبارت
statement گفته
statement بیانیه دستور
d. of a statement تکذیب گفته ایی
dd statement statement definition data
IF statement Then این کار را انجام بده
statement رای
statement نظر
I/O statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
r. between two statement مغایرت بین دوافهار
statement پاسخ
in p of my statement برای اثبات گفته خودم
IF statement عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
IF statement Gise کار دیگر را
IF statement عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
statement دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statement دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
statement شرح
statement بیان وضعیت
statement تقریر
statement صورت حساب
statement شرح توضیح
statement اعلامیه
statement بیانیه
statement تقریر صورتمجلس
statement ادعاء تصریح
statement بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
statement تذکر
statement افهار صورت حساب
statement بیانیه افهاریه
statement گفته بیانیه
statement افهاریه
statement بیان
statement افهار
statement ابلاغ
statement قطعنامه
statement صورت
statement صورتحساب اعلامیه
statement شماره انتساب شده
statement به مجموعهای از مابارات دستوری
statement عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statement خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement حکم
statement اعلام کردن
statement کشف صورتحساب
statement صورت وضعیت
nonexecutable statement دستورالعمل اجراناپذیر
negation of statement انکار یا تکذیب گفتهای
nonexecutable statement حکم غیرقابل اجرا
statement label برچسب حکم
provisional statement صورت وضعیت موقت
premium statement صورت اضافه ارزش سهام
problem statement حکم مسئلهای
narrative statement عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
receipt statement رسید
nonexecutable statement جمله غیر اجرایی
monthly statement صورت وضعیت ماهیانه
programming statement حکم برنامه نویسی
receipt statement اعلامیه ورود
statement label برچسب جمله
statement of service خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
representation [statement] نظر
statement on the debate بیانیه در مورد بحث
statement with debate بیانیه با بحث پیوسته
procedural statement حکم رویهای
statement of defence لایحه دفاعیه
statement of charge مشخص کردن جرایم فرم تقاضای خسارت
statement of charge اعلام اتهامات
statement of affairs وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
statement of a claim افهار نامه
representation [statement] پاسخ
statement number شماره دستور
statement number شماره حکم
representation [statement] رای
loss statement صورت سود و زیان
bank statement صورت حساب بانکی
control statement جمله کنترلی
continue statement حکم ادامه
conditional statement دستور شرطی
conditional statement حکم شرطی
compound statement جمله مرکب
common statement حکم اشتراک
comment statement حکم توضیحی
assignment statement حکم انتساب دستورانتساب
assignment statement عبارت گمارشی
assignment statement جمله جایگزینی
assignment statement حکم گمارشی
arithmetic statement دستورمحاسباتی
an absurd statement حرف بی معنی یا مزخرف
an absurd statement افهار نا معقول
action statement دستورالعمل اقدام
bank statement صورتحساب بانکی
control statement حکم کنترل دستور کنترل
data statement حکم دادهای
call statement حکم فرا خوانی
arithmetic statement حکم حسابی
goto statement دستورالعملی در یک زبان سطح بالا
imperative statement حکم امری
financial statement صورت مالی گزارش مالی
financial statement صورت وضعیت مالی
in proof of his statement برای اثبات گفته خود
execute statement دستور اجرایی
execute statement حکم اجرایی
executable statement جمله اجرایی
job statement حکم برنامه
declaration statement حکم اعلانی
executable statement حکم اجرا پذیر
declaration statement جمله تعریفی
dimension statement حکم اعلان بعد
job control statement جمله کنترل کار
annual financial statement گزارش مالی سالانه
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
job control statement جمله کنترل برنامه
data definition statement دستورتعریف داده ها
general average statement صورت یا اعلامیه خسارت کلی
We go a step even further and make the statement that . . . یک گام فراتر می گذاریم ومی گوئیم ...
summary of monthly statement خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
data definition statement حکم تعریف داده ها
input/output statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com