Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 62 (5 milliseconds)
English	Persian
defensive league	اتحادیه دفاعی
defensive league	اتحاد دفاعی
Other Matches
league	واحد راه پیمایی که تقریبامساوی 4/2 تا 6/4 میل است
in league with <idiom>	موافقت مخفیانه
in league	متحد
in league	هم پیمان
league	مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
league	اتحاد
league	اتفاق
league	اتحادیه
league	پیمان
league	اتحاد متحد کردن
league	هم پیمان شدن گروه ورزشی
league	لیگ
league	مسابقههای دورهای باشگاهها
self defensive	مدافع خود
defensive	منطقه دفاعی شامل دروازه
defensive	منطقه دفاع
defensive	پدافندی
defensive	دفاعی
defensive	تدافی
defensive	حالت تدافع
defensive	مقام تدافع
defensive	تدافعی
league of nations	جامعه ملل
league of nations	تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
minor league	دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
minor league	لیگ فرعی
moslem league	مسلم لیگ
moslem league	جامعه مسلمانان
moslem league	اولین حزب پاکستان که درزمان حیات محمد علی جناح که رهبر ان بود مقتدرترین حزب پاکستان محسوب می شد
To collude with someone . to be in league with someone.	با کسی روی هم ریختن (تبانی کردن ؟ساخت وپاخت کردن )
league table	جدوللیگ
offensive league	اتحادتهاجمی
Arab League	اتحادیهی عرب
Ivy League	نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
Ivy League	آیوی لیگ
offensive league	اتحادیه تهاجمی
bush league	لیگ سطح پایین
big league	لیگ بزرگ
big league	لیگ سطح بالا
defensive fire	اتش دفاعی
defensive computing	روش برنامه سازی که همه نوع خطای ممکن را در نظر می گیرد
defensive board	دفاع سبد
right defensive end	مهرهتدافعیانتهاییراست
right defensive tackle	مهرهشکلتدافعیراست
defensive architecture	معماری نظامی
defensive wrestler	کشتی گیر دفاعی
defensive fire	اتش پدافندی
defensive line	خط دفاعی
defensive war	جنگ دفاعی
defensive rebound	توپ گیری از سبد
defensive programming	برنامه نویسی تدافعی
defensive player	شطرنج باز دفاعی
defensive minefield	میدان مین پدافندی
defensive line	خط پدافندی
covenant of the league of nations	منشور جامعه ملل
left defensive tackle	مهرهشکلتدافعیچپ
close defensive fires	اتشهای پدافندی نزدیک
defensive sea area	منطقه پدافندی دریایی
advance of defensive line	در جلو خطوط پدافندی
left defensive end	مهرهتدافعیانتهایچپ

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com