Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
deflection shift
تغییرات انحراف
deflection shift
تغییرات سمت گردش در سمت
Other Matches
deflection
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
deflection
تغییر شکل خمشی
deflection
تغییرمکان
deflection
ورتابش
deflection
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
zero deflection
سمت صفر
y deflection
انحراف ایگرگ
zero deflection
سمت مبداء
deflection
پایین افتادگی واخمش
deflection
شکست
deflection
انحناء خم سازی
deflection
انحراف
deflection
انکسار
deflection
پیچش
deflection
خمش
deflection
طفره
deflection
زاویه انحراف
deflection
خمیدگی
deflection
سمت
deflection method
روش انحراف عقربه
deflection mirror
اینه انحراف
deflection of vertical
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
deflection pattern
مستطیل انحراف
deflection pattern
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
deflection scale
مقیاس سمتی
deflection scale
طبله سمت
deflection error
اشتباه سمت
deflection scale
طبله مقیاس سمت
deflection error
اشتباه انحراف
magnetic deflection
انحراف مغناطیسی
deflection angle
زاویه خمش
deflection angle
زاویه انحراف
deflection potentiometer
پتانسیومتر پلهای
deflection board
تابلو انحراف سنج
deflection board
تابلو تصحیح سمت
deflection board
طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
deflection correction
تصحیح سمت
deflection correction
اختلاف انحراف
deflection defocusing
پریشانی اشعه
deflection error
اشتباه سمتی
beam deflection
خمیدگی
deflection sweep
درو عرضی
magnetic deflection
خمش الکترومغناطیسی
post deflection
الکترد شتابده ثانوی
image deflection
انحراف تصویر
maximum deflection
انحراف حداکثر
magnetic deflection
انحراف در حوزه مغناطیسی
electrostatic deflection
خمش الکتروستاتیکی
electromagnetic deflection
خمش الکترومغناطیسی
deflection sweep
اتش درو در عرض
spring deflection
تغییر شکل فنر
deflection test
ازمایش تغییر شکل
range deflection fan
بادزن سمت و برد
deflection component of trail
شاخه سمتی معبر حرکت
range deflection protractor
نقاله سمت و برد
deflection component of trail
شاخه سمتی مسیر
post deflection acceleration
شتاب ثانوی
range deflection fan
بادزن سمت
post deflection focusing
تمرکز پس از انحراف
magnetic deflection field
میدان منحرف کننده مغناطیسی
lateral deflection of beam
تغییر شکل فرعی یا جانبی تیر
heat deflection temperature
دمای انحراف گرمایی
deflection of cantilever beam
خمیدگی در تیراهن ازاد
deflection of magnetic needle
انحراف عقربه مغناطیسی
deflection under long term loading
خیز ریز بار طویل المدت
electron beam deflection system
سیستم شکست پرتو الکترونی
shift
تبدیل
right shift
تغییر مکان به سمت راست
shift
انتقال
to shift
عوض کردن
to shift
تعویض کردن
shift
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shift out
انتقال به بیرون
shift out
تغییر مکان به بیرون
shift
تبدیل صورت
shift
دگرگونی
shift
تغییر مکان
shift
تغییرمسیر دادن
shift
تغییرمکان
shift
مبدله
shift
تغییردادن
shift
جابجائی
shift
حرکت
shift
جابه جایی
shift
نوبت کاری
shift
شیفت کار
shift
انتقال دادن اتش تغییرمکان دادن اتشها و یایکانها
shift
انتقال دادن
shift
تغییرمکان دادن
shift
انتقال
shift
تغییرجهت
shift
بوش
shift
تناوب
shift
نوبت تعویض
shift
نوبت کار
shift
نوبتی استعداد
shift
ابتکار
shift
تعبیه
shift
نقشه خائنانه
shift
حقه
shift
توط ئه
shift
پخش کردن
shift
تعویض کردن
shift
حرکت دادن
shift
انتقال تیر دادن
shift
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shift
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shift
جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shift
محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
shift
جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
shift
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shift
در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
shift
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shift
کلیدمبدل
shift
انتقال جابجا کردن
shift
نوبتکاری
shift
تعویض
shift
تغییرمحل شعاعی
shift
جابجایی شعاعی
shift
جابجایی مرکزقوس
shift
نوبتکار
shift
تغییر دادن
shift
تغییر مکان انتقال
shift
تغییر جهت
shift
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shift
گروهکار
shift backward
حرکت به سمت عقب
shift forward
انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
shift instruction
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
shift of a curve
انتقال یک منحنی
shift upward
حرکت به سمت بالا
shift backward
انتقال به عقب
shift of a curve
جابجائی یک منحنی
shift of a tax
انتقال مالیات
shift forward
انتقال به جلو
shift fire
انتقال دادن اتش
shift fire
انتقال اتش دادن
shift colors
تعویض پرچم ناو
shift schedule
برنامه نوبت کاری
shift schedule
برنامه شیفت کاری
shift schedule
برنامه زمان کاری
shift downward
انتقال به سمت پائین
shift colors
پرچم را تعویض کنید
shift click
ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
shift downward
حرکت به سمت پائین
ring shift
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
to shift off responsibility
مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
shift reagent
واکنشگر جابجایی
stick shift
دسته دنده
to make a shift
تاه کردن
to shift a burden
کاری رابدوش دیگری گذاشتن
graveyard shift
شیفت شب تا صبح
to shift one's lodging
تغییردادن منزل
trajectory shift
انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی
graveyard shift
شیفت سوم کار
[در ۲۴ ساعت]
night shift
شیفتشب شبکار
gear shift
دسته دنده اتومبیل
to make a shift
ساختن
to make a shift
موفق شدن
to make a shift
گذراندن
shift register
ثبات تغییرمکان
shift register
ثبات تغییر مکان
shift the rudder
تغییر دادن سکان
shift the rudder
معکوس کردن سکان
shift upward
انتقال به طرف بالا
split shift
تقسیم ساعات کار بدو یا چندقسمت
make-shift
<adj.>
موقتی
stokes shift
جابجایی استوک
to make a shift
با تدبیروکوشش
stick shift
دندهی دستی
ring shift
تغییر مکان حلقهای
shift key
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
demand shift
تغییر تقاضا
die shift
تغییر مکان حدیده
doppler shift
اندازه پدیده دوپلر
doppler shift
انتقال دوپلری
doppler shift
جابجایی دوپلر
end around shift
تغییر مکان دورگشتی
end around shift
shift circular
figure shift
کلید یا کد مبدل کاراکتر
figures shift
مبدله ارقام
frequency shift
انحراف یا شیفت فرکانس
doppler shift
تغییر مکان دوپلری
functional shift
تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
hydride shift
جابجایی هیدریدی
demand shift
انتقال تقاضا
demand shift
جابجائی تقاضا
cyclic shift
تغییر مکان چرخهای
shift key
کلید shift
shift keys
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift keys
کلید shift
alkyl shift
جابجایی الکیلی
arithmetic shift
تغییر مکان حسابی
associative shift
جابجایی تداعی
blue shift
جابجایی به سوی ابی
chemical shift
جابجایی شیمیایی
circular shift
تغییر مکان دایرهای
circular shift
شبفت مدور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com