English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
diagonal flow جریان مورب
Search result with all words
diagonal flow compressor کمپرسور با جریان متناوب
Other Matches
diagonal قطری
diagonal قطر
diagonal قاطع دو زاویه
diagonal دوگوشه
diagonal اریب
diagonal قطر چهار ضلعی
diagonal سیم بر متقاطع
diagonal انبر
diagonal سیم چین
diagonal اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
diagonal گامبرداری بطریق ضربه پا و فشارباپای دیگر
diagonal مورب
leading diagonal قطر اصلی [ریاضی]
diagonal perspective پرسپکتیو مورب
diagonal perspective پرسپکتیو قطری
diagonal pass پاس مورب
diagonal matrix ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
main diagonal قطر اصلی [ریاضی]
diagonal matrix ماتریس قطری
diagonal arch طاق قوسی قطری
diagonal power قدرت قطری
diagonal buttress پایهادیب
star diagonal ستارهمورب
diagonal move اجزاینمایشگر
double diagonal دوپوسته
major diagonal قطر اصلی [ریاضی]
diagonal compession force نیروی فشار قطری
primary diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
principal diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
off diagonal cross peaks پیکهای چلیپایی خارج از قطر
diagonal bucking of web کمانش قطری جان تیر
to flow over طغیان کردن
flow بده شریدن
flow گردش
flow روند
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
out flow برون ریز
flow سلیس بودن
flow جاری بودن روان شدن
flow سلاست
flow روانی
over flow لبریز شدن
over flow لبریزی
over flow طغیان ریزش
over flow سر ریز
to flow over سر رفتن
flow مد
flow بده
flow جاری شدن
flow حرکت متناوب
flow روانی سلاست
flow جریان جاری کردن
to go with the flow <idiom> در مسیر نظام عمومی رفتن [اصطلاح مجازی]
flow جریان
flow حرکت به نرمی
flow مدیریت جریان داده
flow ناشی شدن فلو
flow لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flow سیلان
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow حرکت داده در یک سیستم
to flow over لبریزشدن
oil flow جریان روغن
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
out flow of labor خروج نیروی کار
permanent flow ابدهی دایمی
permanent flow بده دایمی
permanent flow بده پایدار
program flow گردش برنامه
permanent flow بده همیشگی
permanent flow ابدهی پایا
non unifor flow جریان غیریکنواخت
permanent flow بده پایا
money flow جریان پول
heat flow جریان گرما
gold flow انتقال طلا
gold flow جریان طلا
free flow جریان ازاد
flow side ریزش در شیب
flow sheet نمودار جریان
flow resistance وشکسانی ویسکوزیته
flow resistance چسبندگی
flow resistance گرانروی
flow process جریان چرخش کار
flow process جریان انجام کار
flow pressure فشار روان ابی
information flow روانه خبر
ion flow جریان یونی
laminal flow جریان خطی
molecular flow جریان مولکولی
mixed flow جریان مرکب
minimum flow اب کاستی
mewtonian flow جریان نیوتنی
mass flow دبی جرمی
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic flow شار مغناطیسی
line of flow خط جریان
laminar flow جریان لایهای
laminar flow جریان خطی
laminar flow جریان ارام
flow of production گردش تولید
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
turbulent flow جریان اشفته
turbulent flow جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
turbulent flow جریان متلاطم
transient flow جریان گداز
tranquil flow جریان اسوده
traffic flow کشش عبور ومرور
traffic flow کشش ترافیک
flow bean توپکدرگردش
swinging of flow نوسانات عرضی جریان
uniform flow جریان یکنواخت
underground flow جریانزیرزمینی
lava flow جریانگدازه
flow tube تیوبدرگردش
air flow جریانهوا
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
viscous flow جریان جسبناک یا ناروان
upward flow جریان رو به بالا
unsteady flow جریان غیرماندگار
supercritical flow جریان سیلابی
subsonic flow جریان مادون صوت
rotation flow شارش چرخشی
rotation flow شارش دورانی
return flow جریان برگشت
rate of flow دبی
rate of flow بده
rate of flow میزان جریان
rapid flow جریان سریع
radial flow جریان شعاعی
shear flow جریان نیروی برشی
single flow راه یک طرفه
single flow جاده یک مسیره
subcritical flow جریان رودخانهای
streamline flow جریان خطی
stramline flow جریان موازی یابی ممانعت
steady flow جریان لایه وار
steady flow جریان دائم
steady flow جریان دائمی
steady flow جریان ماندگار
sinuous flow جریان موجی
program flow روند برنامه
ebb and flow جزرومد
continuous flow جریان با دبی ثابت
continuity of flow پیوستگی جریان
consistent flow جریان دائمی
conical flow تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
commodity flow جریان کالا
circular flow جریان دوری
circular flow جریان دایرهای
chimney flow سوراخ تنور
chimney flow دودکش
out flow of capital خروج سرمایه
contra flow جهت مخالف
contra flow خلاف جهت
data flow روند داده ها
data flow گردش داده ها
current flow سیلان جریان فلوی جریان
current flow شار جریان
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
flow charts نمودارچرخش کار
critical flow جریان بحرانی
cretical flow جریان بحرانی
control flow روند کنترل
control flow گردش کنترل
capital flow انتقال سرمایه
capital flow جریان سرمایه
blasius flow جریان کاملا لایهای تئوریکی
flow charts نمودار گردش کار
flow charts نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow chart نمودارگردشی
flow chart شمای عملیات
flow chart نمودارچرخش کار
flow chart نمودار گردش کار
flow chart نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts شمای عملیات
flow charts نمودارگردشی
bidirectional flow روند دوسویه
bidirectional flow جریان دو جهتی
base flow مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
base flow جریان پایه
axial flow جریان خطی
axial flow جریان محوری
average flow جریان متوسط
average flow بده میانگین
cash flow گردش وجوه
flow chart نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
electron flow جریان الکترونی
flow of production جریان تولید
flow formula رابطه جریان
flow direction جهت گردش
flow diagram نمودارجریان
flow of expenditure گردش هزینه
flow diagram کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flow diagram شرح فرآیند
flow diagram صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flow diagram نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com