Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
digital subscriber line
[DSL]
خط مشترک دیجیتال
[مخابرات ]
Search result with all words
asymmetric digital subscriber line
[ADSL]
خط مشترک دیجیتال نامتقارن
[مخابرات ]
high bit-rate digital subscriber line
[HDSL]
خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا
[مخابرات ]
Other Matches
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
subscriber's line
خط مشترک
subscriber line
خط مشترک
[مخابرات]
subscriber's line
خط متعلق به مشترک
subscriber
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber
امضاء کننده
subscriber
مشترک
subscriber
متعهد
subscriber
تعهد کننده
subscriber
امضاکننده
subscriber
مشترک روزنامه وغیره مشترک
subscriber
اعانه دهنده
telephone subscriber
مشترک تلفنی
subscriber of shares
پذیره نویس سهام
subscriber's cable
کابل مشترک
subscriber's cable
کابل اتصال
local subscriber
مشترک تلفنی محلی
subscriber's loop
حلقه متعلق به مشترک
local subscriber
مشترک داخلی
subscriber's station
مرکز مشترک
subscriber's number
شماره مشترک
digital
انگشتی
digital
دیجیتالی
digital
دیجیتال
digital
رقمی
digital
رقمی وابسته به شماره
digital
پنجهای
digital
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
digital display
صفحهنمایشعددی
digital research inc
یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
digital repeater
تکرارکننده دیجیتالی
digital recording
ضبط دیجیتالی
digital read out
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
digital plotter
رسام دیجیتالی
digital monitor
مونیتور رقمی
digital war
جنگ دیجیتال
[جنگ اینترنتی]
digital recording
ضبط رقمی
digital transmission
انتقال دیجیتالی
digital transmission
مخابره دیجیتال
digital signal
علامت رقمی
digital signal
سیگنال دیجیتالی
digital nerve
عصبانگشتی
digital channel
مجرای رقمی
digital pad
انگشتپا
digital watch
ساعتکامپیوتری
analog to digital
انالوگ به دیجیتال
digital speech
گفتار دیجیتالی
digital sorting
روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
analog digital
قیاسی به رقمی
digital pulp
قسمتگوشتیانگشت
digital transmission
انتقال رقمی
digital analog
رقمی به قیاسی
digital communications
ارتباطات دیجیتالی
digital computer
کامپیوتر رقمی
digital computer
کامپیوتر عددی
digital computer
کامپیوتر
digital computer
کامپیوتر دیجیتالی
digital computer
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
digital clock
ساعت رقمی
digital clock
زمان سنج رقمی
digital circuit
مدار رقمی
digital channel
کانال رقمی
digital intergrator
انتگرالگیر رقمی
digital integrator
انتگرال گیر رقمی
digital data
داده دیجیتالی
digital computer
کامپیوتردیجیتال
digital control
کنترل دیجیتالی
pseudo digital
تولید شده توسط مودم و ارسالی روی خط وط تلفن
digital darkroom
برنامهای برای بهبود تصویر
digital data
داده رقمی
analog digital converter
مبدل انالوگ دیجیتال
digital to analogue converter
مبدل دیجیتال به انالوگ
digital to analog converter
مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
automatic digital network
شبکه عددی کامپیوتری
analog to digital converter
مبدل قیاسی به رقمی
digital frequency display
شمارهتکرارنمایش
analog digital converter
مبدل قیاسی- رقمی
analog to digital converter
تجزیه و تحلیل اطلاعات برای کامپیوتر با دستگاه حافظه ان
automatic digital network
شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
digital tape cassettes
نوار کاست رقمی
digital data transmission
ارسال دیجیتالی داده
digital signal processing
پردازش دیجیتالی سیگنال
digital equipment corporation
سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
digital video effects monitor
صفحهنمایشدیجیتالی
musical instrument digital interface
واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
musical instrument digital interface
میانجی رقمی الات موسیقی
digital video special effects
نمایشمخصوصعددیعوامل
line to line voltage
ولتاژ بین دو خط
line by line analysis
تجزیه سطر به سطر
line to line fault
اتصال کوتاه خط به خط
line to line voltage
ولتاژ زنجیر شده
line to line spacing
فاصله سطور
line to line fault
تماس خطوط
line by line milling
فرز کردن سطر به سطر
line to line fault
اتصال کوتاه دوقطبی
line to line fault
اتصال کوتاه بین دو فاز
line by line milling
فرز کردن سطری
out of line
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
line by line
سطر به سطر
line out
قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
line out
با خط علامت گذاشتن
down the line
ضربه از کنار زمین
old line
دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
old line
محافظه کار
on line help
کمک مستقیم
on the line
هواپیمای اماده پرواز
out of line
خارج از خط جبهه
all along the line
در همه جا
along line
در امتداد خطوط
along line
در خط
to come in to line
موافقت کردن
below the line
درامد یا هزینه غیر مترقبه
the line
صف
mean line
خط میان
in line
همراستا
in line
شمشیر در وضع حمله
down the line
<idiom>
درآینده
necessary line
خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
o o line
خط تقسیم دیدبانی
o o line
خط دیدبانی سپاه
to come in to line
در صف امدن
down line
بار کردن پایین خطی
all along the line
درامتدادهمه خط
line-up
ردیف ایستادن تیم
line
ترازکردن
line
استرکردن
line
پوشاندن
line
خط
line
طناب خط
line
خط صف
line
صفی در خط
line
در سمت
line
سیم
line
جبهه جنگ
line
لوله منفردی در سیستم سیالات
off line
قطع
line
اراستن
line-up
به ترتیب ایستادن
line-up
به خط شدن
line up
ردیف ایستادن تیم
line up
به ترتیب ایستادن
line
طناب سیم
line
جاده
line
دهنه
line
لجام
off line
منفصل
line
: خط کشیدن
line
خط انداختن در
line
خط دار کردن
line
بخط کردن
line
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line
نسب
line
خط زدن
line of d.
حد فاصل
line
اتصال فیزیکی به ارسال داده
by line
خط دوم یافرعی
by line
خط فرعی راه اهن
by line
کار یاشغل اضافی وزائد
by-line
خط دوم یافرعی
by-line
خط فرعی راه اهن
line of d.
مرز
line
شعبه
off line
غیر متصل
line
حدود رویه
line
طرز
Are you still on the line?
خط را قطع نکردی؟
line
رشته
line
لاین
off line
برون خطی
off line
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
line
محصول
by-line
کار یاشغل اضافی وزائد
Are you still on the line?
هنوز پشت تلفن هستی؟
on line
داخل رده
on line
مورداستعمال
on line
درون خطی
on line
متصل
line up
<idiom>
به صف کردن
line up
به خط شدن
line
: خط
line up
<idiom>
به درستی میزان کردن
line up
<idiom>
سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
out of line
<idiom>
ناصحیح
Which line goes to ... ?
کدام خط راه آهن به ... میرود؟
in line
<idiom>
با محدودیت متداول
Which line goes to ... ?
کدام خط به ... میرود؟
on line
در خط
line
ردیف
line
ریسمان
line
رشته بند
on line
مستقیم
line
سطر
line
رسن
new line character
دخشه تعویض سطر
mooring line
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
night line
ریسمان ماهی گیری شبانه
neutral line
خط بی اثر
line man
بازرس
profile line
نیمرخ زمین
mooring line
سیم مهار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com