Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
dirty bill od lading
بارنامه مغشوش
dirty bill od lading
بارنامه مشروط
Other Matches
bill of lading
ستمی کشتی
bill of lading
بار نامه
bill of lading
بار نامه کشتی
bill of lading
بارنامه
through bill of lading
بارنامه سراسری
railway bill of lading
بارنامه راه اهن
foul bill of lading
بارنامه مشروط
foul bill of lading
بارنامه نادرست
clean bill of lading
بارنامه بی نقص
clean bill of lading
بارنامه تمیز
clean bill of lading
بارنامه بدون قیدوشرط
clean bill of lading
بارنامه بی نقض
clean bill of lading
بارنامه ساده
inland waterway bill of lading
بارنامه ابراه داخلی
fiata combined transport bill of lading
بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
dirty
چرکین
dirty
چرک
dirty
کثیف
dirty
زشت
dirty
کثیف کردن
dirty look
<idiom>
چپ چپ نگاه کردن
Dirty jokes .
شوخی های رکیک
dirty bit
بیت پرچم که توسط برنامههای مقیم حافظه تنظیم شده است .
dirty bit
برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
How dirty the house is !
چقدر خانه کثیف است
To look askance. To give a dirty look.
چپ چپ نگاه کردن
A bunch of dirty crooks .
یک مشت آدم مزخرف ومتقلب
air one's dirty laundry (linen) in public
<idiom>
مسئلهای که فاش شدنش باعث ناراحتی شود
lading
بارکشتی
lading
محموله
lading
بارگیری عمل بار کردن
lading
بار
lading
بار کشتی
bill nye
صورتحساب
way bill
سند حمل
way bill
بارنامه
way bill
بارنامه راه اهن
way bill
بارنامه دریایی
to f. the bill
واجدشرایط بودن
got through (the bill got through the ma
لایحه از مجلس گذشت
bill
منقار
bill of e.
برات
bill
اسکناس
bill
سند
May I have my bill, please?
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill
حواله
bill
برات
the bill
صورت حساب
The bill, please.
لطفا صورت حساب.
bill
اسنادبازرگانی
bill
تهیه کردن صورتحساب
bill
نوک
bill
نوعی شمشیرپهن
bill
قبض صورتحساب
bill
لایحه
bill
صورتحساب
bill
نوک بنوک هم زدن
bill
دادخواست
bill
قبض
bill
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill
بیجک
bill
گزارش جریان دعوی
bill
سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill
صورتحساب دادن
hard bill
پرندگان سخت منقار
soft bill
مرغ مگس خوار
play bill
اعلان نمایش
members bill
member
How much is my telephone bill?
صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
long bill
نوک دراز
member's bill
طرح قانونی
stork's bill
برگ عطر
omnibus bill
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
play bill
اگهی نمایش
due bill
سند بدهی
foot the bill
<idiom>
پرداختن
hook bill
منقارعقابی
foreign bill
برات خارجی
foreign bill
برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
foreign bill
حواله ارز خارجی
fly bill
اگهی دستی
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
fly bill
اعلان دستی
first reading of a bill
شوراول لایحه
financial bill
لایحه مالی
to bill and coo
باهم غنج زدن
a hefty bill
صورتحساب سنگینی
due bill
برات پرداختنی
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
pad the bill
<idiom>
اضافه شدن هزینههای کاذب
hawk bill
لاک پشت ابی
hawks bill
لاک پشت منقار دار
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
hook bill
منقار نوک برگشته
foreign bill
برات ارزی
double bill
مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
to veto a bill
لایحه قانونی راردکردن
to talk out a bill
مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to rush a bill through
لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to protean a bill
وجه براتی راتامین کردن
to dishonour a bill
براتی را فکول کردن
to bill and coo
بوسه بازی کردن
time bill
برنامه حرکت قطار
time bill
سفته مدت دار
training bill
برنامه اموزشی
transit bill
اجازه عبور
transit bill
پروانه عبور
bill posters
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill poster
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
watch bill
لوحه نگهبانی ناو
wage bill
لیست حقوق
victualling bill
پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
twin bill
دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill
اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill
اسناد خزانه
fill the bill
<idiom>
مناسب برای همه جا
through bill of exchange
بارنامه سراسری
usance bill
برات به وعده
sight bill
برات دیداری
show bill
تابلو اعلان نمایش
short bill
برات کم مدت
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
road bill
بارنامه
retiring a bill
براتی را تسویه کردن
sight bill
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
soft bill
پرنده منقار نازک حشره خوار
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
the bill of has come to mature
وعده پرداخت برات رسیده است
the bill is undue
وعده برات نرسیده است
the bill is overdraw
سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill
گل عطر
stork's bill
شمعدانی عطر
station bill
جدول محلها
protect a bill
وجه براتی را تامین کردن
dishonour a bill
نکول
bill of indictment
ادعانامه
bill of exceptions
صورت استثنائات
bill of exception
اعتراض نامه
bill of entry
افهارنامه ورودی
bill of divorce
طلاق نامه
bill of disfranchise
disfranchise
bill of costs
صورت هزینه دادرسی
bill of attainder
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook
دهره
bill hook
دستعاله
bill exchange
برات
bill exchange
برات بازرگانی
bill of exchange
حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exchange
برات ارزی
bill of indictment
کیفرخواست
bill of indicment
ادعا نامه
bill of indicment
کیفر خواست
bill of guarantee
ضمانتنامه
bill of entry
افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of goods
فهرست تجارتی
bill of goods
صورت کالا
bill of exgchange
سفته
bill of exgchange
برات
bill of exchange
برات
bill of exchange
برات مبادلهای
bill broker
واسطه تنزیل
bill broker
دلال برات
bill book
دفتر بروات
accommodation bill
برات دوستانه
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill of fare
هزینه سفر
bill of fare
برنامه
bill of fare
صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare
صورت غذا
bill of rights
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights
اعلامیه حقوق
bill of rights
قانون اساسی امریکا
bill of rights
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of health
گواهی صحت مزاج
bill of health
گواهی تندرستی
accommodation bill
سفته دوستانه
air bill
بارنامه محموله هوایی
bill board
تخته لنگر
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
battle bill
لوحه جنگی ناو
banker's bill
صورتحساب بانکی
banker's bill
صورت تبدیل ارز
bank bill
حواله بانکی
bank bill
اسکناس
bank bill
برات بانک
appropriation bill
صورت ضبط اموال
airway bill
بارنامه حمل هوایی
bill of health
گواهی بهداشت
currency of a bill
مدت برات
blank bill
براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
bill payable
برات قابل پرداخت
bill of sale
بیع نامه
bill of sale
سند فروش
bill of sale
فاکتور
bill of sale
صورت فروش
bill of quantities
فهرست کمی مواد
bill of quantities
فهرست مقادیر
accommodation bill
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com