English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (7 milliseconds)
English Persian
dive schedule جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
Other Matches
dive غواصی کردن
dive غوطه خوردن
dive غور
dive شیرجه
dive تفحص کردن
take a dive تظاهر به ناک اوت
inward dive شیرجه پشت به استخر
dive فرو رفتن
dive شیرجه رفتن
height of the dive ارتفاعپرش
crash dive ناگهان بزیر اب رفتن
twist dive پیچپرش
dive angle زاویه شیرجه هواپیما
back dive شیرجه از پشت و فرود با پا
dive bomber هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
armstand dive شیرجه توام با بالانس
armstand dive بالانس برگشت
dive bombing بمباران کردن در حالت شیرجه
backward dive شیرجهبهپشت
dive flap ترمز هوایی از نوع فلپ
starting dive شیرجهآغاز
power dive شیرجه رفتن هواپیما
power dive شیرجه
power dive با استفاده از نیروی موتور طیاره
racing dive شیرجه افقی دراغاز مسابقه
reverse dive شیرجه وارونه
skin dive غوص کردن
skin dive زیر ابی رفتن
scuba dive فرورفتن غواص به زیر اب باوسایل
surface dive غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
nose dive ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
nose dive شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
no decompression dive غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
swan dive شیرجه
swan dive شیرجه فرشته
forward dive شیرجه رو به اب با چرخش
vr schedule برنامه نسبتی متغیر
fr schedule برنامه نسبتی ثابت
fi schedule برنامه فاصلهای ثابت
vi schedule برنامه فاصلهای متغیر
Schedule+ برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
schedule جدول
schedule برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
schedule برنامه زمان بندی
schedule برنامه اجرائی
schedule زمان بندی کردن
schedule برنامه زمانی
schedule دربرنامه گذاردن
schedule برنامه ریزی کردن
schedule صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
schedule برنامه
schedule صورت فهرست
schedule زمانبندی
schedule ریز برنامه
schedule فهرست راهنمای قانون
schedule در برنامه منظورکردن
schedule برنامه زمان بندی فهرست
schedule فرانما
schedule ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
shift schedule برنامه نوبت کاری
supply schedule جدول عرضه
shift schedule برنامه شیفت کاری
schedule report گزارش زمانبندی شده
subject schedule برنامه موضوعی
subject schedule برنامه جزء جزء
shift schedule برنامه زمان کاری
schedule an appointment قرار ملاقات گذاشتن
work schedule برنامه کار
time schedule برنامه زمانی
tariff schedule جدول تعرفه
schedule of targets برنامه هدفها
schedule of targets برنامه اماجها
approach schedule برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
indifference schedule جدول بی تفاوتی
optimum schedule مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
employment schedule برنامه استفاده از ناو
employment schedule برنامه ماموریت ناو
demand schedule جدول تقاضا
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
consumption schedule جدول مصرف
assault schedule برنامه هجوم
interval schedule برنامه فاصلهای
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
maintenance schedule برنامه نگهداشت
schedule of fires برنامه ساعتی اتشها
schedule of fires برنامه اتشها
schedule maintenance نگهداری زمانبندی شده
schedule maintenance نگهداشت زمان بندی شده
schedule date موعد طبق برنامه
ratio schedule مقیاس نسبتی
rating schedule مقیاس درجه بندی
project schedule زمان بندی پروژه
fixed interval schedule برنامه فاصلهای ثابت
variable ratio schedule برنامه نسبتی متغیر
fixed ratio schedule برنامه نسبتی ثابت
variable interval schedule برنامه فاصلهای متغیر
market demand schedule صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
individual demand schedule صورت کالاهایی که یک فرد در یک مدت معین حاضر به خریدانها باشد
individual demand schedule جدول تقاضای فردی
edward's personal preference schedule مقیاس ادوارد برای رجحانهای شخصی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com