Dictiornary-Farsi | document against payment | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 190 (13 milliseconds)

English	Persian
document against payment	تحویل اسناد در ازای پرداخت


Other Matches

to buy something on a deferred payment plan [on a time payment plan] [on deferred terms]	چیزی را قسطی خریدن
associated document	سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
document	وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document	پردازش متن توسط کامپیوتر
document	روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document	عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document	نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
document	نوشتن شرح یک فرآیند
document	1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
associated document	وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated document	متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
document	فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
document	ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
document	مدرک
document	دستاویز
document	ملاک سندیت دادن
document	سند
document	متکی به مدرک کردن
master document	مدرک اصلی
enforceable document	سند لازم الاجرا
forged document	سند جعلی
document file	پرونده اسناد یکان
document file	پرونده اسناد
noterial document	سند رسمی
official document	سند رسمی
private document	سند عادی
contents of a document	مندرجات سند
document bills	اوراق تجارتی
original document	بنچاق
original document	اصل سند
baseline document	سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
document format	قالب مدرک
document format	فرمت مدرک
document register	ثبت سند
document register	ثبت کردن سند
document register	بایگانی
document register	ثبات
document reader	سندخوان
document processing	متن پردازی
document processing	پردازش مدرک
document of title	سند مالکیت
document of nationality	سند تابعیت
document of identity	اسناد سجل و احوال
document of birth	سند ولادت
document reader	سند خوان
document number	شماره سند
document number	شماره درخواست
document in proof	دلیل مستند
document retrieval	بازیابی سند
referring to a document	استناد به مدرک خاصی
identification document	شناسنامه
the document purports that	انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
to fabricate a document	سندی راجعل کردن
document receiving	دریافتکنندهمدارک
to forge a document	سندی راجعل کردن
turnaround document	متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
document folder	پوشهمدارک
document handler	گردانندهمدراک
document-to-be-sent position	موقعیتفرستادنمدارک
authentic document	سند صحیح
lost document	مدرک گم شده
identification document	کارت شناسایی
the body of a document	متن یک سند
source document	سند اصلی
source document	سند منبع
authentic document	اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
authentic document	مدرک اصلی
authenticity of a document	اعتبار سند
sent document recovery	استردادمدارکفرستادهشده
authenticity of document	صحت سند
reliance on a document	استناد به مدرک خاصی
refugee's travel document	گذرنامه پناهنده
To forge a document (documents).	سند ومدرک سازی کردن
combined transport document	اسناد حمل ترکیبی
document comparison utility	برنامه کمکی مقایسه مدارک
refugee travel document	گذرنامه پناهنده
certificate [official document]	گواهی
document base font	فونت پایه مدرک
blank signed document	سفید امضاء
certificate [official document]	مدرک
re payment	بازپرداخت
in payment of	بجای
on payment	باپول
on payment	دربرابر پول
on payment	در مقابل وجه
in payment of	درازای
non payment	عدم پرداخت
in payment of	بعوض
down payment	پیش پرداخت
payment	تادیه
non-payment	عدم پرداخت
against payment	درمقابل وجه
against payment	با پول
against payment	در برابر پول
by payment	از طریق پرداخت
payment	کارسازی
payment	پرداخت
payment	تادیه پول
payment	وجه
payment	قسط
down payment	پیش قسط
bottom-fold document case	کیفمدارک
abusing a blank signed document	سوء استفاده از سفید امضاء
average payment	پرداخت متوسط
payment on account	قسط
punctual payment	پرداخت در سر وعده
prompt payment	پرداخت فوری
progress payment	پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
pre payment	پیش پرداخت
payment under reserve	پرداخت تحت تضمین
payment under a guarantee	پرداخت تحت ضمانتنامه
payment terms	شرایط پرداخت
payment stopped	دستور عدم پرداخت
payment stopped	توقف پرداخت
as a partial payment	علی الحساب
upfront payment	پول بیعانه [پیش بها] [پیش پرداخت] [سپرده] [ودیعه]
advance payment	پیش پرداخت
transfer payment	پرداخت پولی که هیچ کارتولیدی را باعث نشود
to suspend payment	پرداخت راموقوف کردن متوقف شدن
to stop payment	درمانده یا ورشکست شدن
annual payment	پرداخت سالیانه
annual payment	قسط سالیانه
terms of payment	شرایط پرداخت
suspension of payment	توقف
stop payment	دستور عدم پرداخت چک به بانک
payment on account	آنچه علی الحساب پرداخت میشود
minimum down payment	حداقل میزان پیش پرداخت
part payment	بیعانه قسط
part payment	پرداخت اقساطی
casual payment	مساعده
clean payment	پرداخت بی قید و شرط
casual payment	پیش پرداخت
installment payment	پرداخت قسطی
payment by installments	پرداخت قسطی
date of payment	موعد پرداخت
deferred payment	پرداخت معوق
on account payment	پیش پرداخت
deferred payment	پرداخت مدت دار
deferred payment	پرداخت اتی
notice of non payment	گواهی عدم پرداخت
deferred payment	پرداخت بصورت یوزانس
monthly payment	پرداخت ماهانه
payment against a draft	پیش پرداخت در مقابل برات
payment against documents	پرداخت در برابر اسناد
demand for payment	تقاضای پرداخت
final payment	پراخت نهائی
payment in full	پرداخت تمام
payment in full	پرداخت کامل
payment in kind	پرداخت غیرنقدی
payment in kind	پرداخت جنسی
payment of a debt	اداء دین
documents against payment	اسناد در مقابل پرداخت
payment of an debt	وفاء دین
final payment	پرداخت نهایی
payment in advance	پیش پرداخت
payment in advance	پیش پرداخت کردن
payment by instalments	پرداخت به اقساط
in part payment	علی الحساب
autograph [a document transcribed entirely in the handwriting of its author]	امضا یادگاری
lump sum payment	پرداخت یکجا
The means of payment will appear unchanged.	شیوه های پرداخت تغییر نخواهند کرد.
delayed payment penalty	زیان دیر کرد
lump sum payment	پرداخت نقدی
30% down payment against bank guaranty	۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
late payment damages	خسارت تاخیر تادیه
discontinue the payment of the cost of	ترک انفاق
mail order of payment	دستور پرداخت کتبی
arrangement for payment by instalment	تقسیط
annual payment factor	ضریب بازپرداخت سالیانه
arrangement for payment by instalment	قسط بندی
delayed payment penalty	خسارت تاخیرتادیه
To demand prompt payment.	تقاضای پرداخت فوری کردن
regular payment of salaries	پرداخت حقوق بطورمرتب
Payment on delivery of goods.	پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
balance of international payment	موازنه پرداختهای بین المللی
deferred payment credit	اعتبار برای پرداختهای معوق
preferential claims payment	طلب ممتازه
payment in due cource	پرداخت به موقع
payment on open account	پرداخت در حساب جاری
secure encryption payment protocol	سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
To pay money. To make a payment.	پول پرداختن
fee [payment to professional people]	حق الزحمه
part [ial] payment of a fine	پرداخت قسمتی از جریمه
to make a part [ial] payment	یک قسط را پرداختن
payment on account [American English]	قسط
payment by installments [American English]	قسط
To pay money. To make a payment.	بی پرده صحبت کردن
option of delayed payment of the price	خیار تاخیر ثمن
fee [payment to professional people]	اجرت