English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (9 milliseconds)
English Persian
document reader سند خوان
document reader سندخوان
Other Matches
reader خواننده
reader هر دستگاهی که قابلیت رونویسی از یک وسیله ورودی را دارد
reader وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
reader یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
reader وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
reader ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader غلط گیر
reader کتاب قرائتی
reader قاری
reader مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
page reader صفحه خوان
photoelectric reader خواننده فتو الکتریکی
proof reader غلط گیری کننده
proof reader مصحح
tape reader نوار خوان
disk reader خواننده دیسک
mick reader دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
character reader دخشه خوان
an omnivorous reader <idiom> خر خوان
badge reader ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
badge reader نشانه خوان
card reader کارت خوان
dream reader خواب تعبیرکن
dream reader معبر
mind reader کاشف افکار دیگران
lip reader لب خوان
lay reader واعظ غیرروحانی
news reader نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
lay reader قاری کلیسا
film reader فیلم خوان
optical reader نور خوان
optical mark reader علامتخوان نوری
optical character reader کاراکترنوری خوان
bar code reader دستگاه خواننده کد میلهای
mark sense reader نشان خوان
optical character reader دخشه خوان نوری
magnetic tape reader نوار مغناطیسی خوان
optical mark reader علامت نوری خوان
paper tape reader نوارخوان کاغذی
paper tape reader نوار کاغذی خوان
optical mark reader علامت خوان نوری
magnetic tape reader خواننده نوار مغناطیسی
optical page reader صفحه نوری خوان
optical mark reader نشان خوان نوری
magnetic ink character reader دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
document دستاویز
document فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
document وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document پردازش متن توسط کامپیوتر
document روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
document نوشتن شرح یک فرآیند
document 1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
document ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
document سند
document ملاک سندیت دادن
document متکی به مدرک کردن
associated document متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
associated document وقتی فایل را انتخاب می کنید
document مدرک
document عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
associated document سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
identification document شناسنامه
document folder پوشهمدارک
identification document کارت شناسایی
document handler گردانندهمدراک
document receiving دریافتکنندهمدارک
lost document مدرک گم شده
sent document recovery استردادمدارکفرستادهشده
turnaround document متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
to forge a document سندی راجعل کردن
referring to a document استناد به مدرک خاصی
source document سند منبع
original document اصل سند
original document بنچاق
reliance on a document استناد به مدرک خاصی
source document سند اصلی
the body of a document متن یک سند
the document purports that انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
to fabricate a document سندی راجعل کردن
document-to-be-sent position موقعیتفرستادنمدارک
official document سند رسمی
document number شماره درخواست
document in proof دلیل مستند
document format فرمت مدرک
document format قالب مدرک
document file پرونده اسناد
document file پرونده اسناد یکان
authentic document مدرک اصلی
authentic document اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
document against payment تحویل اسناد در ازای پرداخت
private document سند عادی
contents of a document مندرجات سند
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
authenticity of document صحت سند
authenticity of a document اعتبار سند
authentic document سند صحیح
document number شماره سند
document of birth سند ولادت
document bills اوراق تجارتی
master document مدرک اصلی
enforceable document سند لازم الاجرا
document retrieval بازیابی سند
noterial document سند رسمی
document register ثبت سند
document register ثبت کردن سند
document register بایگانی
document register ثبات
document processing متن پردازی
document processing پردازش مدرک
document of title سند مالکیت
document of nationality سند تابعیت
document of identity اسناد سجل و احوال
forged document سند جعلی
certificate [official document] مدرک
certificate [official document] گواهی
refugee's travel document گذرنامه پناهنده
document comparison utility برنامه کمکی مقایسه مدارک
document base font فونت پایه مدرک
combined transport document اسناد حمل ترکیبی
blank signed document سفید امضاء
To forge a document (documents). سند ومدرک سازی کردن
refugee travel document گذرنامه پناهنده
bottom-fold document case کیفمدارک
abusing a blank signed document سوء استفاده از سفید امضاء
autograph [a document transcribed entirely in the handwriting of its author] امضا یادگاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com