Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
double helical gear
چرخ دندانه مارپیچی دوبل
Other Matches
helical gear
چرخ دنده حلزونی
helical tooth bevel gear
چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
helical
حلزونی شکل مارپیچی
helical
پیچی شکل
helical
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
helical
پیچی
helical
مارپیچی
helical
حلزونی
helical spring
فنر مارپیچی
helical scanning
بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
helical tooth
دندانه حلزونی
helical scanning
تقطیع حلزونی
helical spring
متر مارپیچ
helical pump
تلمبه حلزونی
helical conveyor
بندحلزونی
helical conveyor
نقاله پیچی یا حلزونی
helical binding
دورپیچی مارپیچ وار
helical scanning
مراقبت مارپیچی
helical stairs
پلکان پیچی
helical structure
ساختار مارپیچی
helical conveyor
نقاله حلزونی
helical tooth system
سیستم دندانه سازی حلزونی
helical wave guide
لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
gear
چرخ دنده
gear
پوشانیدن
in gear
اماده حرکت
in gear
دایر
in gear
اماده
gear
جعبه دنده
out of gear
ازدنده بیرون افتاده
gear
انتقال دادن
gear in
درگیر شدن
gear in
درگیری دو چرخ دنده
gear
ابزار وسایل لباس مخصوص
gear
دنده
gear
کردن اماده کارکردن
gear
مجموع چرخهای دنده دار
to go out of gear
خراب شدن
to gear up
باعوض کردن دنده تندکردن
to gear down
باعوض کردن دنده کندکردن
gear
ادوات
gear
افزار
gear
الات جامه
out of gear
خراب
out of gear
ازهم سواشده
gear
اسباب لوازم
get in gear
[get into gear]
<idiom>
بعد از مدتی دوباره سررشته امور را به دست گرفتن.
gear
پوشش دنده دار
to go out of gear
مختل شدن ازکارافتادن
riot gear
نوعیلباسخاصپلیسضدآشوب
planetary gear
دنده خورشیدی
breathing gear
ماسک تنفسی
bevel gear
چرخ دندانه مخروطی
bevel gear
چرخ دنده مخروطی
bevel gear
دنده کرامویل
bevel gear
دنده مورب
back gear
یک رشته چرخ دنده که به پایه نظام ماشین تراش وصل می شوند
bell gear
چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
beaching gear
وسایل به ساحل کشیدن ناو
switch gear
وسیله اتصال
beaching gear
سرسره قایق
beach gear
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
reduction gear
جعبه دنده تبدیل سرعت
sun gear
چرخ دنده خورشیدی
synchromesh gear
گیربکس سنکرون
timing gear
چرخ دنده میل بادامک
planetary gear
چرخ دنده سیارهای
planetary gear
جعبه دنده خورشیدی
landing gear
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
training gear
گردونه در سمت
transmission gear
چرخ دنده انتقال
tumble gear
چرخ واسطه
tumble gear
چرخ دنده واسطه
valve gear
مکانیزمی که برای بحرکت دراوردن سوپاپهای موتورپیستونی
step up gear
چرخ دنده افزاینده
reduction gear
جعبه دنده کاهنده سرعت
reduction gear
چرخ دنده کاهنده
rocker gear
تنظیم جاروبک
running gear
قسمت حرکت کننده ماشین
spur gear
چرخ دندانه دار
spur gear
دنده ملخی
spur gear
دنده مهمیزی دنده خاردار
steering gear
دنده فرمان
steering gear
دنده سکان
steering gear
جعبه دنده فرمان
steering gear
جعبه فرمان
worm gear
دنده مارپیچی
worm gear
دنده مورب
pull gear
چرخ دنده بالابر
hoisting gear
چرخ دنده بالابر
differential gear
دنده عقب اتومبیل
high gear
دنده قوی خودرو
herringbone gear
چرخ دندانه جناغی
crown gear
چرخ دنده محدب
crank gear
چرخ دنده سر میل لنگ
control gear
دستگاه کنترل
compasition gear
چرخ دنده مرکب
change gear
چرخ دندانه تبدیل
chaffing gear
وسایل ضد سایش
gear housing
پوششچرخدنده
gear cable
کابلچرخدنده
worm gear
دنده حلزونی پیچ حلزونی
worm gear
چرخ دنده حلزونی
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
nose gear
قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
mess gear
وسایل نظافت نهارخوری
mess gear
وسایل غذاخوری
mess gear
جعبه فروف سرباز یا مسافر
low gear
دنده کندکن
loose gear
چرخ دندانه هرزگرد
landing gear
ارابه فرود
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
chaffing gear
وسایل ضد ساییدگی
arresting gear
قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
gear wheels
چرخ های دندانه دار
fuse gear
متعلقات فیوز
gear arrangment
نظم و ترتیب درگیری دو چرخ دنده
gear blank
چرخ دنده کار نکرده
gear box
جعبه دنده
gear brake
ترمز سیستم انتقال
gear case
جعبه دنده
gear case
پوسته جعبه دنده
gear level
تبدیل کردن
gear cluster
مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
gear cutter
فرز
foxer gear
صداساز
gear box
جعبه دنده گیرباکس
gear cutter
دنده تراش
gear cutting
دنده تراشی
[مهندسی]
gear assembly
مجموعه چرخ دنده ها
gear friction
اصطکاک چرخ دنده
foxer gear
وسیله تولید صدا
four gear drive
گیربکس چهار دنده
flight gear
لباس پرواز
gear wheels
چرخ دنده ها
bathing gear
لباس شنا
[حمام]
bathing gear
لوازم شنا
[حمام]
gear stick
دسته دنده اتومبیل
gear lever
دسته دنده اتومبیل
gear shift
دسته دنده اتومبیل
reverse gear
دنده معکوس
driving gear
چرخ دنده محرک
elevating gear
چرخ دندانه بالابر
elevator gear
گردونه در ارتفاع
exhaust gear
چرخ دندانه خروجی
external gear
تاج دندانه خارجی
fishing gear
اسباب ماهیگیری
gear grinder
ماشین پرداخت چرخ دنده
gear quadrant
ماهک جعبه دنده
gear pump
پمپ روغن دندهای
head gear
پوشش سر
gear box
گیربکس
head gear
کلاه تمرین بوکس
gear ratio
نسبت چره دنده ها
head gear
روسری
gear ratio
نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
spiral gear
چرخ دنده حلزونی
gear wheel
چرخ دندانه دار
gear wheel
چرخ دنده
high gear
<idiom>
آخر سرعت
arrester gear
سیم نگهدارنده
gear pump
پمپ دندهای
gear level
دسته دنده
get one's rear in gear
<idiom>
عجله کردن
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
breathing gear
وسیله تنفسی
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
bevel gear generator
ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
bevel gear grinder
دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
bevel gear hob
دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
bevel gear planer
دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
automobile gear transmission
گیربکس اتومبیل
speed reduction gear
جعبه دنده کاهنده سرعت
bevel gear drive
جعبه دنده مخروطی
back gear shaft
محور چرخ دنده هایی که به پایه نظام ماشین تراش متصل می شوند
The car is in the reverse gear.
اتو موبیل توی دنده عقب است
eight speed gear drive
گیربکس هشت دنده
gear transmission ratio
نسبت دنده گیربکس
starter gear ring
چرخ دنده استارتر
switch gear cabinet
قفسه کلیدها
gear change box
گیربکس
steering gear housing
بدنه جعبه فرمان
switch gear cabinet
شالت شرانک
worm gear mechanism
مکانیزم چرخ دنده حلزونی
fixed-gear bicycle
دوچرخه دنده ثابت
[بدون چرخ آزاد]
hour angle gear
ساعتدندهدارگوشهای
low supercharger gear
دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
gear change box
جعبه تعویض دنده
change gear mechanism
مکانیزم چرخ دندانه تبدیل
front landing gear
ترمزجلوییفرود
internal gear pump
پمپ دوار با رتور دندانه دارداخلی
gear lubricant oil
روغن گیربکس
gear friction losses
تلفات اصطکاکی جعبه دنده
divided landing gear
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
magnetic gear shift
دسته دنده مغناطیسی
accessory gear box
جعبه چرخدنده فرعی
main landing gear
ترمزاصلیفرود
aircraft arresting gear
جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
nose landing gear
ترمزفروددماغه
magnetic anomaly detection gear
دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com