Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
drop back
افتادن
drop back
جاافتادن
drop back
<idiom>
عقب نشینی کردن
Other Matches
Drop by drop . I n drops.
قطره قطره
back to back credit
اعتبار اتکایی
back to back housing
خانه ی پشت به پشت
drop behind
عقب افتادن از
drop by
بکسی سر زدن
drop by
دیدن
To drop in on someone .
به کسی سرزدن
ir drop
افت ای ار
drop in
<idiom>
دیدار کوتاه
drop behind
عقب ماندن
drop
جرعه کمی
the very last drop
اخرین قطره
to drop in
سرزدن
to drop in
اتفاقا دیدنی کردن
to drop on
سرزنش یاتنبیه کردن
drop
[نوعی طاق]
drop
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop by
<idiom>
بازدید از کسی با جایی
drop out
از قلم افتادگی
drop out
حذف تصادفی
drop out
حذف شدن
drop out
افت
drop on
سوزن دوراهی خط اهن
drop off
دفاع بیرون از منطقه خود
drop off
مردن
drop off
بخواب رفتن
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-out
ترک کننده
drop-out
افت
drop in
درج تصادفی
drop in
اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in
سرزدن
to let drop
ول کردن
drop
افت
drop
چکه
drop
قطره
drop
جاگذاشتن حریف
drop
ژیگ
to drop someone off
کسی را پیاده کرن
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
drop
بار
drop
پشت سر گذاشتن حریف دو
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
نقل
drop
رهاکردن
drop
سقوط
drop
انداختن قطع مراوده
drop
افتادن چکیدن
drop
کم کردن
drop
از قلم انداختن
drop
فرود
drop
اب نبات
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
drop
چکه سقوط
drop
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop by
مختصرکردن
drop
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop
افت سقوط
to let drop
انداختن
to let drop
رهاکردن
drop pass
پاس بعقت
drop shot
ضربه اهسته روی تور والیبال
at the drop of a hat
<idiom>
بدون هیچ گونه معطلی
drop of potential
افت پتانسیل
drop tank
تانک موقت
drop test
ازمایش سقوطی
drop message
لولههای خبر
drop master
سرپرست پرش
drop test
ازمایش ضربهای
drop master
مدیر پرش
drop manhole
دهانه ریزش
drop track
تعقیب موقوف
drop point
قطران
drop point
قطره
drop point
چکه
drop point
نقطه چکه
drop keel
تیغه میانی
drop scene
پرده جلوصحنه نمایش
drop out type
دخشههای متضاد
drop press
پتک خودکار اهنگری
drop point
نقطه پرش
drop shot
جاخالی
drop scene
پرده اخرداستان زندگی
drop selector
سلکتور سقوطی
drop point
نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop shadow
سایه برجسته
drop shot
ضربه دراپ
drop shot
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drop mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
ear-drop
گل آویز
drop ball
دراپ بال
drop ball
انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
drop repeat
واگیره
[تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
drop altitude
ارتفاع بارریزی
automatic drop
اتصال خودکار
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop cap
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop curtain
پرده جلو صحنه
drop arch
قوس شاه عباسی
drop annunciator
زنگ احضار
drip drop
چک چک
a drop in the ocean
<idiom>
قطره ای دردریا
[بسیار نا چیز]
[اصطلاح]
barrel drop
ابشار لولهای
Let's drop the subject.
از این موضوع صرف نظر کنیم .
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
drop altitude
ارتفاع پرش
drop down menu
منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop forge
سکه زدن
drop forge
منگنه زدن
drop in temperature
کاهش دما
drop inlet
دریچه ریزش
drop keel
centre-plate :syn
drop kick
شوت سرضرب
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
drop letter
نامه پست شهری
ear-drop
گوشواره
drop-tracery
تزئینات مشبک کاری
drop-ornament
تزئینات آویزان
drop forger
اهنگر
drop forging
اهنگری سقوطی
drop froge
اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop hammer
پتک خودکار اهنگری
drop hammer
چکش سقوط ازاد
drop hammer
چکش سقوطی
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
contact drop
افت کنتاکتی
heat drop
افت حرارت
letter drop
صندوق پست
line drop
افت خط
line drop
افت ولتاژ یک خط
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ohmic drop
افت اهمی
one should not drop the pilot
شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
paradrag drop
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
peppermint drop
قرص نعناع
lemon drop
اب نبات ترش
drop wire
سیم انشعاب
leakage drop
افت نشتی
heavy drop
بارریزی سنگین
heavy drop
پرتاب بارسنگین با چتر
Drop me a line .
برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
hot drop saw
اره گرم
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
impedance drop
ولتاژ اتصال کوتاه
stepped drop
شیبشکن پلکانی
knee drop
فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
drop-leaf
لایهلولاییمیز
the drop the veil
توری یانقاب خودراپایین انداختن
syphon well drop
ابشار با چاهک و لوله
the drop the veil
روی خودراپوشیدن
wing drop
افت ناگهانی برا روی یک بال
voltage drop
افت فشار الکتریکی
voltage drop
افت ولتاژ
voltage drop
افت ولت
short drop
دراپ کوتاه
school drop out
افت تحصیلی
school drop out
ترک تحصیل کرده
drop earrings
گوشوارهآویز
potential drop
افت پتانسیل
potential drop
افت ولتاژ
pressure drop
افت فشار
crystal drop
اشککریستالی
resistance drop
افت مقاومتی
resistance drop
افت ای ار
vertical drop
ابشار قائم
drop zone
منطقه فرود چترباز
front drop
پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
drop volley
جاخالی
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
drop gage
فشار سنج
drop vault
طاق قوسی خفته
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
drop a hint
<idiom>
فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop zone
منطقه فرود
drop (someone) a line
<idiom>
چند خط(برای کسی)نوشتن
drop by the wayside
<idiom>
قبل از اتمام کار ،ویران شدن
Drop dead
<idiom>
کم کردن مزاحمت
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop in the bucket
<idiom>
مقداری جزئی
energy drop
افت انرژی
ear drop
گل اویز
ear drop
اویزه
ear drop
گوشواره اویزدار
I just cant drop my work and go .
نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
drop-outs
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs
ترک کننده
arc drop
افت جرقهای ولت
drop out (of school)
<idiom>
ترک مدرسه
drop weight
وزن سقوطی
drop worm
حلزونی سقوطی
drop track
تعقیب را قطع کنید
gravity drop
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
gravity drop
زنگ احضار وزنی
To drop a brick .
<idiom>
دسته گل به آب دادن
[افتضاح کردن]
drop-outs
افت
drop the ball behind the block
جاخالی پشت دفاع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com