English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
drop down list box لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
Other Matches
Drop by drop . I n drops. قطره قطره
list لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
list نمایش برنامه خط به خط به ترتیب درست
list سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
list لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
two way list لیست دو طرفه
list فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
list لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
list لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
list تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
list مجموعه موضوعات مرتب شده داده
list لیست گرفتن
list سیاهه برداشتن
list سیاهه
list لیست
list چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
list در فهرست نوشتن
list صورت کردن
list در فهرست واردکردن
list میل
list تمایل کجی
list میدان نبرد
list فهرست
list شیار نرده
list کنار
list سجاف
list سیاهه جدول
list صورت
list فهرست کردن
list درلیست ثبت کردن
list شیار کردن اماده کردن
list کج شدن قایق به یک سمت
list یک پهلو شدن
list کج شدن
list نوار
list حاشیه
list خوش امدن دوست داشتن
list کج کردن
requirements list فهرست نیازمندیها
reserved list صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
telephone list لیستحافظهتلفن
sequential list لیست ترتیبی
sick list صورت بیماران
share list صورت بهای سهام شرکتها
excused list فهرست معاف ها
push down list لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
pushup list لیست بالا فشردنی
free list صورت مجانی ها
free list صورت کالاهای بی گمرک
pushdown list لیست پایین فشردنی
push up list لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
promotion list لیست ترفیعات
hatch list لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
property list سیاهه خواص
starter's list فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
hit list فهرست ضربه
mailing list فهرست پستی
list price قیمت فاکتور
short-list فهرست کوتاه
honours list لیستاعضاییکهترفیعدرجهمیگیرند
shopping list لیستخرید
Your name was at the bottom of the list اسمتان ته فهرست بود
circular list لیست دایرهای
unmoderated list لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
trig list لیست مثلثاتی
stop list صورت متخلفین
stop list اسامی شرکتهایی که خرید از انهامنع شده
subscripted list لیست زیرنویس دار
symmetric list لیست متقارن
target list لیست هدفها
target list لیست اماجها
the free list صورت کالای بی گمرک
to list one's doors رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
error list سیاهه خطاها
price list لیست قیمت
nominal list صورت اسامی
list processing پردازش لیست
list processing لیست پردازی
list price فهرست قیمتها
list price قیمت فهرست شده
packing list فهرست بسته بندی
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
list of targets لیست هدفها
list of targets لیست اماجها
list of promotiona صورت ترفیعات
list slippers کفش پارچهای
list slippers کفش کتانی
nominal list فهرست نامها
multilinked list لیست چند پیوندی
move list فهرست بازیگران غیرفعال
money list لیست پرداخت حقوق
money list لیست حقوق
moderated list لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
loading list لیست بارگیری خودرو
list structure ساختار لیست
list slippers کفش ماهوتی
list of lights کتاب چراغها
list of books فهرست یا صورت کتابها
list lessly از روی بی علاقگی
parts list فهرست قطعات
key list لیست کلیدهای رمز
key list فهرست کلید رمز
parts list لیست اجزاء
pauper list صورت گدایان یا اعانه بگیران
picking list فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
indexed list لیست شاخص دار
polling list سیاهه رای گیری
polling list سیاهه نمونه برداری
parts list لیست قطعات
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
list lessly بیحالانه
LIST chunk که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
linear list لیست خطی
linked list لیست پیوسته
linked list لیست پیوندی
packing list صورت بسته بندی
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
light list چراغ نامه
part list فهرست اجزاء
price list فهرست قیمت
check list سیاهه مقابله
black list فهرست سیاه
black list لیست سیاه
binnacle list فهرست استراحت پزشکی
berne list کتاب علایم شناسایی بین المللی
berne list کتاب معرفهای بین المللی مرس
assembly list سیاهه همگذاری
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
sucker list <idiom> لیستی از اشخاص ساده لوح
May I have the drink list, please? ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
waiting list لیست انتظار
black list فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
waiting list فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
circular list لیست مدور لیست حلقوی
chained list لیست زنجیری
chained list لیست زنجیرهای
disabled list فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
check off list برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
dense list لیست متراکم
spare parts list فهرست لوازم یدکی
authorized parts list سهمیه مجاز قطعات
authorized stockage list صورت شارژ انبار
authorized stockage list لیست ذخیره انبار مجاز
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
double linked list لیست پیوندی مضاعف
bulleted list chart لیست جدولی بولت دار
tariff price list نرخ
essential item list فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
authorized parts list لیست قطعات مجاز
mailing list program برنامه لیست پستی
list processing langauge زبان لیست پردازی
list processing langauge زبانهای پردازش لیست
His nave was struck off the list. نامش را از فهرست زده اند
simple list text chart جدول نوشتاری با لیست ساده
To be in someones black list (book). درلیست سیاه کسی بودن
drop افت
drop سقوط
drop کم کردن
drop رهاکردن
drop ژیگ
drop افتادن چکیدن
drop قطره
drop چکه
drop نقل
drop اب نبات
drop قطره سقوط کردن کم کنید
drop از قلم انداختن
drop انداختن قطع مراوده
drop فرود
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop-out ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-out ترک کننده
drop یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop افت سقوط
drop محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
ir drop افت ای ار
drop نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop جاگذاشتن حریف
drop پشت سر گذاشتن حریف دو
drop بار
drop-out افت
drop چکه سقوط
drop [نوعی طاق]
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop behind عقب ماندن
to drop something off [at someone's] چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
To drop in on someone . به کسی سرزدن
to drop someone off کسی را پیاده کرن
drop by مختصرکردن
drop in سرزدن
drop in اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in درج تصادفی
drop by دیدن
drop by بکسی سر زدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com