Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
dual channel sound system
کانال صوتی دوگانه
Search result with all words
dual channel television sound system
کانال صوتی دوگانه
Other Matches
dual channel controller
کنترل کننده دو کاناله
sound channel
مسیرعبور صوتی
sound channel
کانال صوتی دریایی
dual ignition system
سیستم احتراق دوتایی
dual price system
نظام دو قیمتی
multiple channel system
سیستم چند کاناله
split sound system
کانال صوتی دوگانه
intercarrier sound system
کانال صوتی مخلوط
Sound mind in a sound body.
<proverb>
عقل سالم در بدن سالم.
dual
استفاده ازیک جفت
dual
دوتائی
dual
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
dual
دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
dual
صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
dual
دو واحدی
dual
دولا
dual
دوگانه
dual
دوتایی
dual
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
dual
در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
dual
دوجنبهای همزاد
dual
دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
dual
دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
dual
دو لیست موازی جدا از اطلاعات
dual
سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
dual
حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
dual carriageways
شوسه دوگانه
dual carriageways
راه ارابه رو دو خطی
dual carriageway
شوسه دوگانه
dual carriageway
راه ارابه رو دو خطی
the dual number
تثنیه
dual seat
زینموتور
dual sensation
احساس دوگانه
dual nationality
تابعیت مضاعف
dual density
تراکم مضاعف
dual morality
دوگانگی اخلاقی
dual granulation
باروت دو حبهای
dual meet
مسابقههای تیمی
dual magneto
مگنتوی دوتایی
dual magneto
مگنت دو برقی
dual lane
راه دو خطه
dual lane
راه دو طرفه
dual ignition
احتراق دو برقی
dual intensity
تاکید علائم خاص
dual indicator
نشاندهنده دوتایی
dual crank
میل لنگ دوبل
dual compressor
کمپرسور دوتایی
dual agent
عامل دو جانبه
dual agent
عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual tire
لاستیک دوبل
dual capable
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
dual capacitor
خازن دوبل
dual impression
برداشت دوگانه
dual processors
پردازندههای دوگانه
dual carriage way
شاهراه دو طرفه
dual personality
شخصیت دوگانه
dual operation
عمل همزاد
dual carriageway road
راه با دو شوسه جدا
dual disk drive
گرداننده دیسک دوگانه
dual carriageway road
راه بادو جاده
dual in line package
بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
dual tone horn
بوق با دو صدا
dual sex therapy
درمان دو جنسیتی
dual port ram
حافظه تسهیم شده
dual y axis graph
نمودار با دو محور y
dual purpose gun
توپ دو کاره
dual labor market
بازار کار دوگانه
dual swivel mirror
آینهبازشو
dual sided disk drives
گردانندههای دیسک دو طرفه
channel
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channel
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channel
یچ کردن بین آنها
channel
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channel
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channel
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channel
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channel
ارسال سیگنال ها یا داده از یک مسیر مشخص
i/o channel
کانال ورودی و خروجی
Q Channel
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
y channel
کانال ایگرگ
right channel
بلندگویسمتراست
channel
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channel
ناودان
channel
راه ابی
channel
رده
channel
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channel
سلسله مراتب
channel
مجرای ابگذری کانال
channel
ابراهه
channel
رسانه
channel
خط مشی
channel
کانال
channel
ترعه مجرا
channel
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channel
کندن
channel
دریا
channel
شیاردار کردن
channel
چانل بی سیم
channel
مجرا
channel
تنگه
channel
راهگان
channel
ابروی پهن
channel
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channel
ناودان فولاد "یو" شکل
channel
روگاه شیار
channel
کانال مجرا
channel
کانال تلویزیون
channel
کانال ساختن
channel
باب
channel
ابراه
channel
ابرو ابراهه
channel
گذرگاه ابی
channel
قسمت عمیق اب
channel
شیار دراوردن
channel
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
sound
طنین
sound
صدا دادن
sound
بی عیب
sound
ژرفایابی کردن
sound
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
sound
فایل ذخیره شده روی دیسک که حاوی داده صوت است
sound
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
associated sound
صدای همراه
sound
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sound
کیلوهرتز
sound
موج صوتی
sound
به نظر رسیدن بگوش خوردن
sound
صدا دادن صداکردن
sound
مفهوم
sound
بی خطر دقیق
sound
استوار
sound
درست بی عیب
sound
سالم
sound
اوا
sound
بصدادراوردن
sound
نواختن
sound
زدن
sound
صوت صد
sound
اندازه گیری عمق اب
sound
عمق یابی کردن
sound
گمانه زدن
sound
ژرفاسنجی کردن
sound
کاملا
sound
بطورژرف
sound
صدا
sound
صوت
sound off
ازادانه بیان کردن
sound off
مزه دهان کسیرافهمیدن
sound off
باصدای بلند صحبت کردن
sound off
قدم شماری درهنگام رژه رفتن
sound off
<idiom>
عقاید را بیان کردن
sound out
<idiom>
سین جین کردن
sound
<adj.>
بدون مشکل
sound off
فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
sound
<adj.>
بی عیب
to sound an a
شیپوراشوب زدن
sound
<adj.>
بی عیب و نقص
cross-Channel
برقراریارتباطومسافرت از کانال
secondary channel
دومینجهت
diversion channel
کانالوارونگیآب
awning channel
کانالحافظ
cross-Channel
عبور
Channel Tunnel
تونلراهآهنزیر کانالانگلستانبینانگلیسو فرانسه
left channel
بلندگویسمتچپ
channel capacity
گنجایش کانال
preferred channel
انتخابجهت
sliding channel
کانال
shelf channel
کانالقفسهای
adjustable channel
مجرای قابل تنظیم
digital channel
مجرای رقمی
channel selector
مجرا گزین
channel interceptor
کانال چندراهه
channel digging
جوکاری
channel controller
کنترل کننده مجرا
channel command
فرمان کانال
channel capacity
حداکثر جریانی که از یک کانال عبور میکند بدون لبریز شدن
channel capacity
فرفیت کانال
channel capacit
گنجایش مجرا
channel attached
اتصال کانالی
channel airlift
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
channel adapter
تطبیق دهنده کانال
channel selector
انتخاب کننده کانال تلویزیون کانالگیر تلویزیون
channel selector
سلکتورکانالهای تلویزیون
digital channel
کانال رقمی
delivery channel
نهر فرعی یا نهر ابگیر
data channel
کانال داده
data channel
مجرای داده ها
communications channel
کانال مخابراتی
communication channel
کانال ارتباطی
communication channel
کانل ارتباطی
communication channel
مجرای ارتباطی
chrominance channel
کانال رنگ تابی
channel type
کانال تایپ
channel switch
کلید کانال
channel black
دوده
output channel
مجرای خروجی
monochrome channel
کانال تکرنگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com