Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 177 (9 milliseconds)
English	Persian
early spring	سیستم جنگ افزار ماهوارهای ضد شناسایی
Other Matches
early to bed early to rise makes a man healthy wealthy and wise <proverb>	سحرخیز باش تا کامروا باشی
Early to bed and early to rise . <proverb>	زود بخواب و زود بر خیز .
early as possible	هرچه زودتر
early	در ابتدا
early	در اوایل
early	اولیه
early	مربوط به قدیم عتیق
early	بزودی
early	زود
early foot	سرعت بیش از حد در آغاز اسبدوانی
i was up early this morning	امروزصبح زود بیدار شدم
early finish	زودترین زمان ختم یک فعالیت
early riser	ادم سحرخیز
early bird	ادم سحرخیز
as early aspossible	هر چه بیشتر
as early aspossible	هر چه زودتر
early answer	پاسخ زود
early fruit	میوه پیش رس یا زودرس
early in the morning	صبح زود
We set off early for ...	ما [صبح ] زود به ... رهسپار شدیم.
early weaning	از شیر گرفتن زودرس شیرسوز کردن
early time	زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
early start	زودترین زمان شروع یک فعالیت
early rising	سحرخیزی
early rising	زود خیزی
early rise	سخرخیز
early rise	زودخیز
early resupply	تجدید اماد به موقع
early poets	شعرای پیشین
early peaches	هلوی پیش رس یازودرس
early maturing	زودرس
early in the year	دراوایل سال
an early visit	دیدنی بموقع
early warning	اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
Early in the morning.	صبح زود
He is an early riser.	صبحها زود ازخواب بلند می شود ( سحر خیز است )
early resupply	تجدیداماد در حین عملیات
keep early hours	زود خوابیدن و زود برخاستن
early warning	اعلام خطر کردن
early-warning	اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early-warning	اعلام خطر کردن
to make an early start	زود حرکت کردن
airborne early warning	راداراعلام خطر نصب شده روی هواپیما
For petes sake , come early .	با لا غیرتا" زود بیا
early token release	در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
early infantile autism	در خودماندگی طفولیت
Far into the night . Into the early hours.	تا دم دمهای صبح
The early bird gets the worm. <proverb>	سحر خیز باش تا کامروا باشی.
to make an early start	زودرهسپار شدن
practice of early rising	مشق یا عادت سحر خیزی
early event time	زودترین زمان وقوع یک واقعه
I am leaving early in the morning.	من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
Everyone retired early that night.	در آن شب همه زود رفتند بخوابند .
Early Christian architecture	سبک معماری دوران مسیحیت
Do you get up early [late] in the morning ?	آیا شما صبح ها زود [دیر] از خواب برمیخیزید؟
airborne early warning	اعلام خطر هوابرد
currency of early islam	درهم
early German history	تاریخ ابتدایی آلمان
to skive off early [British English]	با عجله و پنهانی [جایی را] ترک کردن
to keep early Šor good Šhours	زود خوابیدن وزود برخاستن
the early bird catches the worm <proverb>	کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
I must make an early morning start.	باید صبح زود راه بیافتم ( حرکت کنم )
early bird catches the worm <idiom>	هرکسی زودتر بیداربشود بیشتر بدست میآورد
to take a spring	جست زدن
well spring	سرچشمه
spring	حالت ارتجاعی فنر پریدن
spring	پاطاق
spring	چشمه اب
spring	فنر
spring	فاهر شدن
spring	حالت فنری داشتن
spring	جهیدن قابل ارتجاع بودن
spring	جهش کردن
spring	فنر انبرک
spring	حالت فنری
spring	بهار
spring	جست وخیز
spring	پرش
spring	جستن
spring	فنر فنری
spring	جست
spring	پریدن
spring	چشمه
spring	سرچشمه
spring binder	پوشهفنری
return spring	فنرارتجاعی
spring time	فصل بهار
jack spring	فنرجک
spring time	بهاران
torsion spring	فنر پیچشی
spring time	هنگام بهار
spring washer	واشر فنری
that first spring to the mind	متبادر به ذهن
thermal spring	چشمه اب گرم
spring-cleaning	خانه تکانی بهاره
to spring a leaguer	رخنه پیدا کردن
spring housing	محلارتجائی
spring linkage	متصلکنندهفنری
to spring a leak	تراوش کردن
to spring a leak	چکه کردن از درز
to spring a leak	نشت کردن
spring wool	پشم بهاره چین
hot spring	چشمه آبگرم
pallet spring	فنرسینیزیربار
spring chicken <idiom>	شخص جوان (بصورت منفی)
spring-clean	تمام وکمالتمیزکردن
spring roll	مربوطبهغذایچینی
valve spring	فنرسرپاپ
tension spring	کششنخ
suspension spring	فنرآویزان
steel spring	فلزفولادی
spring toggle	ضامنفنر
aft spring	طناب شماره چهار
head spring	ورزش واکروبات با سر
helical spring	متر مارپیچ
helical spring	فنر مارپیچی
hot spring	چشمه اب گرم
hot spring	ابگرم
interrupter spring	فنر پلاتین
spring of intrados	پاطاق درونی
kill spring	فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
laminated spring	فنر تسمه
lead spring	فنر شمش
leaf spring	فنر تیغهای
lock spring	قاب ساعت فنری
head spring	منبع
head spring	سرچشمه
aft spring	اسپرینگ پاشنه
beechive spring	فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ
box spring	فنر مارپیچ تختخواب
coil spring	فنر پیچشی
coil spring	فنر مارپیچی شکل
compression spring	فنر فشاری
conical spring	فنر مخروطی
driving spring	فنر ارتجاع
driving spring	فنر حرکت دهنده
forward spring	طناب شماره سه
forward spring	اسپرینگ سینه
hair spring	فنر رقاصک
main spring	شاه فنر
mineral spring	چشمه معدنی
pierian spring	الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
spring fever	تب بهاره
spring hook	قلاب فنردار
spring loaded	دارای حالت فنری
spring loaded	فنری کلید ناپایدار در مخابرات
spring mattress	دشک فنری
spring plate	صفحه فنری
spring practice	دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
spring shower	رگبار بهاری
spring suspension	تعلیق فنری
spring tester	دستگاه ازمایش فنری
spring tide	فصل بهار
spring tide	جزر ومد کامل
spring deflection	تغییر شکل فنر
spring coupling	کوپلینگ فنری
plate spring	فنر بشقابکی
spiral spring	فنر مارپیچ
spring balance	تعادل فنری
spring balanced	ترازوی فنری
spring board	تخته شیرجه
spring tide	جذر و مد با دامنه زیاد حداکثر جذر و مد نهایی دریایی
spring cleaning	خانه تکانی درفصل بهار
spring contact	کنتاکت فنری
spring constant	ضریب فنریت
spring conditions	شرایط بهاری
arch spring line	پاتاق
arch spring line	شانه طاق
forward bow spring	فنر جلوی سینه کشتی
it is good for spring wear	برای پوشش
this game is proper to spring	این بازی مخصوص بهار است
spring pressure gage	فشارسنج فنری
detachable spring flange	لبه فنر جدا شدنی
spring power hammer	چکش فنری
forward bow spring	طناب مهار کشتی
it is good for spring wear	بهاره خوب است

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com