Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
elastic loop
حلقهارتجاعی
Other Matches
elastic
ارتجاعی
elastic
انعطاف پذیر
elastic
حساس
elastic
با کشش
elastic
کشسان
elastic
فنری سبک روح
elastic
قابل ارتجاع
elastic
کشدار
elastic
کش لاستیک
elastic
فنری
elastic
کش دار
elastic
الاستیک
elastic
قابل کش امدن قابل انعطاف
elastic limit
حدالاستیک
elastic axis
محور الاستیک
elastic modulus
ضریب کشسانی
elastic modulus
ضریب ارتجاعی
elastic modulus
ضریب بر جهندگی
elastic restraint
گیرداری ارتجاعی
elastic properties
خواص ارتجاعی
elastic pavement
روسازی فنری
elastic limit
حد کشسانی
elastic banding
روش تعریف حدود تصویر روی صفحه کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن با یک مرز
elastic behavior
رفتار ارتجاعی
elastic design
طرح ارتجاعی
elastic design
طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
elastic equilibrium
تعادل ارتجاعی
elastic equilibrium
ایستائی برجهندگی
elastic force
نیروی ارتجاع
elastic limit
حد ارتجاعی
elastic limit
حد بر جهندگی حد ارتجاعی
elastic limit
مرز برجهندگی
elastic limit
مرز ارتجاعی
elastic limit
حد کشواری
elastic limit
حد جهمندی
elastic design
طرح پلاستیکی
elastic demand
تقاضای انعطاف پذیر
elastic demand
حساس
elastic behavior
حرکت ارتجاعی
elastic boots
پوتین دو طرف کش دار
elastic buckling
کمانش ارتجاعی
elastic buffer
اندازه بافر که طبق نیاز تغییر میکند
elastic buffer
میانگیر ارتجاعی
elastic collision
برخورد کشسان
elastic collision
برخورد الاستیک
elastic deformation
تغییر شکل ارتجاعی
elastic demand
تقاضای با کشش
elastic demand
تقاضای کشش دار
elastic strain
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
elastic web
پارچه کش دار
elastic web
کش
luggage elastic
لاستیکچمدان
elastic webbing
کش
gum elastic
قندران
elastic scattering
پراکندگی کشسان
elastic strainer
ریسمانارتجاعی
elastic ligament
رباطارتجاعی
non linerly elastic
ارتجاعی غیر خطی
perfectly elastic
کاملا با کشش
elastic support
تکیه گاه ارتجاعی
elastic band
کش
elastic waistband
بندکمریکشدار
elastic spirits
سبکروحی
elastic supply
عرضه با کشش
elastic supply
عرضه حساس
elastic supply
عرضه انعطاف پذیر
To stretch . to be elastic .
کش آمدن
elastic stability
پایداری ارتجاعی
beam on elastic supports
تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
instantaneous elastic deformation
تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
quasi elastic force
نیروی شبه کشسان
elastic support bandage
باندارتجاعی
perfectly elastic supply
عرضه کاملا با کشش
delayed elastic response
واکنش ارتجاعی تاخیری
perfectly elastic demand
تقاضای کاملا با کشش
elastic limit tensile strength
elastometer ratio
elastic limit tensile strength
دستگاه اندازه گیری الاستیسیته ارتجاع سنج
infinitely elastic demand curve
منحنی تقاضا با کشش نامحدود
to keep somebody in the loop
<idiom>
کسی را در جریان گذاشتن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to keep somebody in the loop
<idiom>
کسی را در جریان نگه داشتن
[گذاشتن]
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to be in the loop
<idiom>
آگاه بودن از
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to be in the loop
<idiom>
در جریان بودن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop
حلقه درون حلقه دیگر
inner loop
حلقهای درون حلقه دیگر
for next loop
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
for/next loop
حلقه NEXT/FOR
inner loop
حلقه داخلی
inner loop
حلقه درونی
while loop
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
loop
گریز
loop
حلقه شدن
loop
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop
کمند
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
مهاری
loop
حلقه زدن
loop
درو در انتهای خرک
loop
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
ضربه بلند قوس دار
loop
سوراخ
loop
دریچه
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
حلقه
loop
گره زدن
loop
حلقه دارکردن
loop
ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
loop
خمیدگی
do while loop
لوپ WHILE/DO
do while loop
حلقه WHILE/DO
loop
حلقه طناب
loop
پیچ چرخ
loop
پیچ خوردن حلقه زنی
loop
گره
loop
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
prusik loop
گره پلکانی
loop structure
ساختار حلقهای
loop test
ازمایش با حلقه وارلی
overhead loop
گره حلقومی یا گره بالاتنه
open loop
حلقه باز
open loop
مدار باز
nested loop
حلقه اشیانهای
nested loop
حلقه تو درتو
nested loop
حلقه لانهای
loop-hole
سوراخ دیدبانی
subscriber's loop
حلقه متعلق به مشترک
uncontrolled loop
حلقه کنترل نشده
peg loop
میخحلقهطناب
arrow-loop
شکاف تهویه
loop stitches
کوکطنابی
heel loop
قوس پاشنه
hanger loop
جایآویز
to stay in the loop
<idiom>
آگاه ماندن در
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to stay in the loop
<idiom>
در جریان ماندن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop-hole
روزنه
loop pile
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
button loop
دکمهرکاب
belt loop
حلقهکمربند
wait loop
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
gun-loop
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
drill loop
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
ground loop
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
hysteresis loop
حلقه پسماند
hysteresis loop
منحنی هیسترزیس
inductive loop
حلقه ی القائی
infinite loop
حلقه نامحدود
infinite loop
حلقه نامتناهی
local loop
حلقه محلی
loop antenna
انتن حلقوی
loop antenna
انتن حلقهای
loop body
تنه حلقه
loop body
بدنه حلقه
feedback loop
حلقه باز خوردی
expansion loop
خم انبساط
curtain loop
بازوبندپرده
current loop
حلقه جاری
counting loop
حلقه شمارش
closed loop
حلقه بسته
armature loop
پیچک ارمیچر
armature loop
حلقه ارمیچر
drip loop
حلقه ریزش اب
endless loop
حلقه بی پایان
endless loop
حلقه بی انتها
closed loop
حلقه مسدود
loop checking
مقابله حلقه
loop code
کد حلقوی
loop hole
گریز
loop initializaion
ارزش دهی اغازی در حلقه
loop jump
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
loop line
دوراهی
loop pass
پاس قوسی
loop sling
حلقه بند تفنگ
loop sling
مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop sling
بند حلقهای
loop step
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
loop hole
روزنه
loop feeder
سیم تغذیه حلقوی
induction loop
حلقه القائی
loop drive
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
loop control
کنترل حلقه زنی
loop counter
شمارنده حلقه
warp-loop fringe
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
tap loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
closed loop gain
بهره تقویت درطبقه بسته
magnetic hysteresis loop
حلقه هیسترزیس مغناطیسی
toe loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
loop control structure
ساختار کنترل حلقه
loop control variable
متغییر کنترل کننده حلقه
loop mill rolling
نوردکاری حلقوی
input coupling loop
حلقه پیوست ورودی
loop knot tie
گره حلقوی
single loop armature
ارمیچر تک پیچکی
open loop gain
بهره تقویت در حلقه باز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com