English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (3 milliseconds)
English Persian
electromagnetic relay کلید مغناطیسی
electromagnetic relay رله الکترومغناطیسی
Other Matches
electromagnetic ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
electromagnetic وابسته به نیروی مغناطیسی برق
electromagnetic الکترو مغناطیسی
electromagnetic الکترومگنتیک
electromagnetic اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
electromagnetic radiation تابش الکترومغناطیسی
electromagnetic radiation تابشهای الکترومگنتیک
electromagnetic profile مجموعه اطلاعات مربوط به وسایل الکترومانیتکی والکترونیکی و رادار
electromagnetic log سرعت یاب الکترومغناطیسی
electromagnetic lens عدسی الکترومغناطیسی
electromagnetic intrusion نفوذ الکترومغناطیسی در مداررادارهای دشمن
electromagnetic brake ترمز مغناطیسی
electromagnetic induction القای الکترو مغناطیسی
electromagnetic induction القای الکترومغناطیسی
electromagnetic focusing تمرکز الکترومغناطیسی
electromagnetic flux شاره الکترومغناطیسی
electromagnetic field میدان الکترومغناطیسی
electromagnetic deflection خمش الکترومغناطیسی
electromagnetic cutout فیوز الکترومغناطیسی
electromagnetic coupling تزویج الکترومغناطیسی
electromagnetic compatability قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
electromagnetic interference مداخله الکترومغناطیسی درکار رادارها
electromagnetic repulsion دافعه الکترومغناطیسی
the electromagnetic force نیروی الکترومغناطیسی
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
electromagnetic wave موج الکترومغناطیسی
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
electromagnetic vibration ضربه گر الکترومغناطیسی
electromagnetic units واحدهای الکترومغناطیسی
electromagnetic tran تله الکترومغناطیسی
electromagnetic spectrum طیف الکترومغناطیسی
electromagnetic waves امواج الکترومگنتیک
electromagnetic spectrum میدان الکترومغناطیسی
electromagnetic spectrum طیف الکترومگنتیک
electromagnetic system دستگاه الکترومغناطیسی
electromagnetic attraction جاذبه الکترومغناطیسی
electromagnetic delay line خط تاخیر الکترومغناطیسی
instrument for electromagnetic screening دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
polarized electromagnetic radiation تابش الکترومغناطیسی قطبیده
density of the total electromagnetic ene چگالی انرژی الکترومغناطیسی
relay ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay بازپخش
relay ربط دادن مربوط کردن
relay دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
relay رله کردن
relay ذخیره
relay ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relay رله
relay تقویت کردن
relay امدادی
relay ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relay عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relay باز پخش کردن رله
relay دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relay یچ کنترل الکترومغناطیسی
relay baton چوب امدادی
measuring relay رله اندازه گیری
relay amplifier تقویت کننده امدادی
radio relay رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
relay center مرکز باز پخش
radio relay رادیو رله
pursuit relay دو امدادی تعقیبی
polarized relay رله قطبی
measuring relay رله سنجش
neutral relay رله ناقطبی
non polar relay رله ناقطبی
polar relay رله قطبی
relay coil سیم پیچ رله
relay contact کنتاکت رله
voltage relay رله ولتاژ
telephone relay رله تلفن
tape relay ارسال و دریافت پیام به وسیله نوار یا به شکل نوارضبط
sprint relay مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
telegraph relay رله تلگراف
relay winding سیم پیچی رله
relay station ایستگاه واسطه
relay station ایستگاه رله
relay regulator افتامات
relay race دو امدادی
relay post پست رابط پست واسطه
relay post پست رابط ستون
relay magnet اهنربای رله
relay magnet رله تلگراف
medley relay شنا و دو امدادی
overcurrent relay رله جریان زیاد
dimming relay رله کاهنده
cutout relay رله باتری پرکن
cell relay روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
frequency relay رله سلکتیو
impedance relay رله ی امپدانس
impluse relay رله ضربه جریان
induction relay رله القائی
induction relay رله فراری
induction relay رله اندوکسیونی
line relay رله خط
magnetic relay رله مغناطیسی
medley relay مسابقه شنای امدادی مختلط 4 در001 متر دو امدادی بامسافتهای مختلف
gas discharge relay رله تخلیه گازی
magnetic control relay رله کنترل مغناطیسی
airborne radio relay سیستم رادیو رله هوابرد
basic relay post پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
line breake relay رله شکست خط
time delay relay رله تاخیری
vibrating relay regulation تنظیم با رله لرزنده
communication relay ship ناو تقویتی مخابراتی
magnetic time relay رله زمانی مغناطیسی
gas filled relay رله گازی
heavy duty relay رله جریان قوی
high impedance relay رله پیچک دار
line breake relay رله شکست سیم
lightning arrester relay رله برقگیر
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
low voltage relay رله فشار ضعیف
inductance current relay رله ی القائی
magnetic latching relay رله نگهدارنده مغناطیسی
magnetic overload relay رله جریان زیاد مغناطیسی
hoop drop relay رله سقوطی قلاب دار
high impedance relay رله باامپدانس زیاد
maximum current relay رله جریان زیاد
ambulance basic relay post پست مبنای کنترل ستون امبولانسها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com