Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
Other Matches
emergency
امر فوق العاده و غیره منتظره
emergency
خیلی خیلی فوری
emergency
وقت ضیق
emergency
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergency
پیشامدی که اقدام فوری راایجاب کند اضطرار
emergency
اورژانس
emergency
مهم
emergency
حتمی
emergency
ناگه اینده اورژانس
emergency
اضطرار
emergency
فوریت
emergency
اضطراری
emergency
ضروری
emergency
فوق العاده اضطراری
emergency
غیر منتظره حیاتی
emergency operation
کارکرد
emergency operation
بهره برداری اضطراری
emergency measure
سنجش اضطراری
emergency maintenance
نگهداشت اضطراری
emergency loading
بارگذاری فوق العاده
emergency loading
بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
emergency lighting
روشنایی اضطراری
emergency leave
سطح امادلازم برای بسیج
emergency priority
تقدم فوری
emergency priority
تقدم اضطراری
emergency scramble
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
emergency risk
خطرات غیرقابل اجتناب اتمی
emergency risk
ریسک اضطراری
defense emergency
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
emergency repair
تعمیر اضطراری
emergency relief
رهایی از بلایا
emergency reaction
واکنش اضطرار
emergency ration
جیره فوق العاده
emergency ration
جیره اضطراری
emergency leave
سطح اماد اضطراری
emergency lamp
لامپ اضطراری
emergency fund
وجوه اضطراری
emergency cartridge
کارتریج اضطراری
emergency care
مراقبتهای فوری
emergency call
خبر یا مکالمه اضطراری
emergency burial
دفن درمحل
emergency burial
تدفین اضطراری
emergency addressee
مسئولین اعلام خبر در موارد ضروری
emergency air
هوای اضطراری
emergency antenna
انتن اضطراری
emergency complement
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
emergency valve
شیر اضطراری
emergency exit
خروج اضطراری
emergency establishment
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
emergency door
دراضطراری
emergency door
خروجی خطر
emergency door
در خطر
emergency cryptosystem
سیستم رمز اضطراری سیستم رمز مخصوص موارداضطراری
emergency conditions
شرایط اضطراری
emergency complement
تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
emergency brake
ترمز اضطراری
state of emergency
حالت اضطرار
emergency relief
رهایی ازمصایب غیر مترقبه
emergency admission
پذیرش اضطراری
[در بیمارستان]
[پزشکی]
Accident and Emergency
اتاق عمل اورژانس
emergency leave
مرخصی اضطراری
emergency shelter
پناهگاه اضطراری
Where is the emergency exit?
در خروج اضطراری کجاست؟
emergency exit
در خروج اضطراری
emergency services
اورژانس
emergency works
کارهای اضطراری
emergency treatment
معالجه اضطراری
emergency treatment
معالجه اورژانس
in case of emergency
درموقع تنگ وقت ضرورت
emergency transmitter
فرستنده اضطراری
emergency switch
کلید اضطراری
emergency station
محل اضطراری
emergency scramble
رهگیری اضطراری
emergency scramble
درگیری اضطراری هواپیماها
in case of emergency
هنگام اضطرار
emergency regulator
تنظیمکنندهفوری
drill
دستگاه مته
[ابزار]
drill
رزمایش
to drill through
سوراخ کردن
drill
مته برقی
[ابزار]
drill
سوراخ کردن چاه کندن
to drill a well
چاه کندن
drill
دریل
[ابزار]
drill
حفر کردن
drill
مته دستگاه مته ستونی
drill
مشق خدمه مشق
drill
مته مارپیچی
drill
تمرین
drill
تمرین مته
drill
دستگاه مته
drill
روش صحیح
drill
سوراخ کردن
drill
مته کردن کندن
drill
مشق پای قبضه
drill
مشق نظامی
drill
مته زدن
drill
مته
drill
تعلیم دادن
drill
تمرین کردن
drill
مشق
emergency power supply
منبع قدرت اضطراری
air defense emergency
وضعیت اضطراری پدافندهوایی
to declare a state of emergency
اعلان کردن حالت اضطراری
emergency push button
تکمه اضطراری
emergency support vessel
کشتیپشتیبانیفوری
emergency medical tag
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
emergency brake equipment
تجهیزات ترمز اضطراری
emergency conning position
پل فرماندهی اضطراری
emergency room
[American E]
[e.r.]
[ER]
اتاق عمل اورژانس
emergency generator set
دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
battle drill
تمرین رزم
to drill soldiers
سربازان رامشق دادن
back drill
از پشت سوراخ کردن
twist drill
پارچه راه راه مارپیچی
spiral drill
مته مارپیچ
spiral drill
مته مارپیچی
electric drill
مته برقی
[ابزار]
seed drill
بذرافشان
seed drill
تخم پاش
rotary drill
مته
rotary drill
گمانه زن گردشی
rock drill
مته سنگ شکن
precision drill
مته کردن دقیق
twist drill
مته مارپیچ
twist drill
مته حلزونی
electric drill
دستگاه مته
[ابزار]
electric drill
دریل
[ابزار]
fire drill
تمرین اطفاء حریق
abrasion drill
مته سایشی
adamantine drill
مته ساچمهای
pillar drill
پایه دلر
jackleg drill
دلر پایه دار
angle drill
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
electric drill
دریلالکتریکی
drill rod
میله مته
drill pipe
لوله حفرکن
pneumatic drill
مته خشک
electric , drill
مته برقی
drill head
سر درل
drill harrow
تخم پوش
drill harrow
زمین صاف کن
drill ground
میدان مشق
drill extractor
التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
drill chuk
مته گیر
drill chuck
سه نظام مته
drill chuck
سر درل
drill call
شیپور شروع مشق صف جمع
drill call
شیپور مشق
drill box
تخمدان
drill bit
سر مته
drill ammunition
گلوله مشقی
drill ammunition
مهمات مشقی
drill hole
سوراخ
drill hole
سوراخ مته
drill jig
الگوی مته کاری
drill tang
بخشی از مته
drill tang
انتهای مته
drill stock
مته نگهدار
drill stock
پایه مته
drill socket
[مخروطی سه نظام مته]
drill press
دستگاه مته
drill press
متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
drill point
جان مته
drill mine
مین بی اثراموزشی
drill mine
مین مشقی
drill master
مشق دهنده
drill marching
راهپیمایی تمرینی
drill marching
تمرین پیاده روی
drill loop
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
diamond drill
مته الماسی
cord drill
مته کمانی
breasted drill
مته دستی که ته ان به شکل بیضی است و در سینه شخص قرار می گیرد
breast drill
نوعی دریل دارای مته بزرگ
impact drill
مته کوبشی
battle drill
مشق جنگی تمرین جنگی
brace drill
مته شتر گلو
fiddle drill
مته کمانچه
drill sergeant
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
fluted drill
مته حلزونی
hammer drill
سوراخ کن ضربه ای
hand drill
مته دستی
portable drill
مته دستی
center drill
مته مرکز
center drill
مته متمرکز
pneumatic drill
مته هوایی
corn drill
بذر افشان
core drill
مته نمونه بردار
multiple drill
تمرین چندکاره یا مختلط
phonrtic drill
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
percussion drill
گمانه زن کوبشی
percussion drill
مته ضربه ای
multiple drill
تمرین چند یکانی
masonry drill
مته سنگبری
emergency medical treatment room
اتاق عمل اورژانس
path
[corridor]
for emergency vehicles
راه
[باز شده در جاده]
برای وسایل اورژانس
cordless drill driver
دریل برقی
[دریلی که با باطری کار می کند]
[ابزار]
concrete coring drill
مته برای سوراخ کردن هسته بتن
depth of drill hole
عمق سوراخ مته شده
drill press vise
گیره ماشینی
concrete coring drill
دستگاه مته هسته بتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com