Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (7 milliseconds)
English
Persian
end of page halt
ویژگی ای که چاپگر را درپایان هر صفحه خروجی متوقف میکند
Other Matches
to be on the same page
<idiom>
همدیگر را فهمیدن
[اصطلاح مجازی]
page
جهت لبه بلند یک ورق کاغذ
page
کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page
تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
page
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page
عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
page
طول صفحه
page
ترتیب متن و تصاویر در یک صفحه از متن
page
حافظه در چاپگر صفحه که تصاویر را پیش از چاپ نگه می دارد
page
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
page
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود
page
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
page
ورق کاغذ
to be on the same page
<idiom>
به یک سبک فکر کردن
[اصطلاح مجازی]
page three
زنانجوانیکهسینههایخودرابرایبرانگیختناحساساتجنسیدرمجلاتنمایشمیدهند
page out
فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
page three
ازدستهعکسهایجنسی
page in
فرایند رفت و برگشت نامه یاداده از دیسک به حافظه اصلی کامپیوتر
f.of a page
پائین صفحه
f.of a page
ته صفحه
page
صفحه
page
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
page
کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
halt
راحت باش کردن
halt
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود
halt
دستوری در برنامه که در حین اجرا
halt
متوقف
halt
توقف
halt
ایست
halt
فرآیند را متوقف میکند.
halt
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
halt
مکث
halt
درنگ
halt
مکث کردن لنگیدن
halt
سکته ایست کردن
halt
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
halt
معمولا با روشهای خارجی
page
پادو
page
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
page
صفحه برگ
page
صفحات را نمره گذاری کردن
page
گوه چوبی
page
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
page
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
page
نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
page
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
page
پسر بچه
halt
متوقف شدن
halt
متوقف کردن
page skip
پرش صفحه
page reader
صفحه خوان
page printer
چاپگر صفحهای
page maker
برنامه قوی کاربردی و نشررومیزی
page orientation
موقعیت صفحه
page of presence
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
page of bonour
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
shadow page
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
This page owner
دارنده این برگه
full-page
تمام صفحه
To come to a halt(standstI'll).
ازحرکت ایستادن.
Web page
فایل ذخیره شده در وب سرور که حاوی متن فرمت شده , گرافیک و اتصالات در متنهای با کلمات کلیدی به صفحات دیگر اینترنت یا وب سایت است
grind to a halt
<idiom>
we oened at page 0
صفحه 01 کتاب را باز کردیم
to page up type
حروف چیده را صفخه بندی کردن
title page
صفحه عنوان کتاب
shadow page
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
visual page
صفحه تصویری
halt instruction
دستورالعمل توقف
front page
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
halt back
میان بازی کن
plover page
ابیای پشت قرمز
dead halt
توقف مطلق
commas over the page
صفحه را پراز نشان کاماکرد
code page
صفحه کد
code page
رویه رمز
banner page
صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
front-page
سرصفحه
front-page
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
front page
سرصفحه
home page
باز کردن صفحهای از وب سایت
page fault
خرابی صفحه
page frame
قاب صفحه
page fault
نقص صفحه
page frame
قالب صفحه
page density
چگالی صفحه
page boundary
مرز صفحه
off page connector
اتصال دهنده برون صفحهای
nonprogrammed halt
توقف برنامه ریزی نشده
lead in page
صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند
Halt den Mund!
<idiom>
دهنت رو ببند!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt's Maul!
[umgangssprachlich]
<idiom>
دهنت رو ببند!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Mund!
<idiom>
قدقد نکن!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt's Maul!
[umgangssprachlich]
<idiom>
خفه شو!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Mund!
<idiom>
خفه شو!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt's Maul!
[umgangssprachlich]
<idiom>
زر زر نکن!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Mund!
<idiom>
زر زر نکن!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt's Maul!
[umgangssprachlich]
<idiom>
قدقد نکن!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt's Maul!
[umgangssprachlich]
<idiom>
ببند اون گاله رو!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Mund!
<idiom>
ببند اون گاله رو!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
It was printed on the front page .
در صفحه اول روز نامه چاپ شد
page layout program
برنامه صفحه ارایی
to inlay a printed page
صفحه چاپ شدهای را در برگ بزرگتر و محکم تری نشاندن
soft page break
قطع صفحه
page mode ram
حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
page description language
زبان تشریح صفحه
optical page reader
صفحه نوری خوان
full page display
نمایش تمام صفحه
forced page break
قطع اجباری صفحه
drop dead halt
توقفی که نمیتوان ان رامورد پوشش قرار داد
bad page break
قطع یا مکث نامناسب صفحه
Halt den Rand!
[umgangssprachlich]
<idiom>
قدقد نکن!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Rand!
[umgangssprachlich]
<idiom>
زر زر نکن!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Refer (turn over) to page 110.
به صفحه 110مراجعه کنید
Halt den Rand!
[umgangssprachlich]
<idiom>
خفه شو!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Rand!
[umgangssprachlich]
<idiom>
ببند اون گاله رو!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Rand!
[umgangssprachlich]
<idiom>
دهنت رو ببند!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com