English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (7 milliseconds)
English Persian
endless loop حلقه بی پایان
endless loop حلقه بی انتها
Other Matches
endless بدون پایان
endless بخش متمادی نواز ضبط یا چندین دستور کامپیوتری که پیامی تکرار میشود
endless بیحد
endless بی پایان
endless saw اره تسمهای
endless chain زنجیر مدور
endless sling باربردار دایرهای
endless screw پیچ مماس
endless knots طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
endless repeat [به هر نوع طرح بندی که کل متن فرش را تا ناحیه حاشیه پر نماید، اطلاق می شود. مثل طرح بته جقه، ماهی درهم، هراتی و غیره.]
endless screw پیچ دندانه گردان
endless form ورقه بی انتها
endless or perpetual screw پیچ ودنده
do while loop لوپ WHILE/DO
loop ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
do while loop حلقه WHILE/DO
loop گریز
to keep somebody in the loop <idiom> کسی را در جریان گذاشتن [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
to keep somebody in the loop <idiom> کسی را در جریان نگه داشتن [گذاشتن] [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
to be in the loop <idiom> آگاه بودن از [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
to be in the loop <idiom> در جریان بودن [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
while loop دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
inner loop حلقهای درون حلقه دیگر
inner loop حلقه درونی
inner loop حلقه داخلی
for/next loop حلقه NEXT/FOR
for next loop حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
loop تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop حلقه دارکردن
loop حلقه شدن
loop حلقه زدن
loop درو در انتهای خرک
loop چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop گره زدن
loop سوراخ
loop مهاری
loop پیچ خوردن حلقه زنی
loop کمند
loop خمیدگی
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop حلقه درون حلقه دیگر
loop برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop دریچه
loop حلقه
loop حلقه طناب
loop گره
loop پیچ چرخ
loop برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop ضربه بلند قوس دار
open loop حلقه باز
prusik loop گره پلکانی
overhead loop گره حلقومی یا گره بالاتنه
loop-hole روزنه
open loop مدار باز
nested loop حلقه لانهای
loop sling بند حلقهای
loop sling مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop sling حلقه بند تفنگ
loop step پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
loop structure ساختار حلقهای
loop test ازمایش با حلقه وارلی
nested loop حلقه اشیانهای
nested loop حلقه تو درتو
subscriber's loop حلقه متعلق به مشترک
uncontrolled loop حلقه کنترل نشده
wait loop پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
to stay in the loop <idiom> در جریان ماندن [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
gun-loop [دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
arrow-loop شکاف تهویه
loop-hole سوراخ دیدبانی
loop pile پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
peg loop میخحلقهطناب
loop stitches کوکطنابی
heel loop قوس پاشنه
hanger loop جایآویز
elastic loop حلقهارتجاعی
button loop دکمهرکاب
belt loop حلقهکمربند
to stay in the loop <idiom> آگاه ماندن در [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
loop pass پاس قوسی
ground loop تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
induction loop حلقه القائی
curtain loop بازوبندپرده
loop body بدنه حلقه
loop body تنه حلقه
loop antenna انتن حلقهای
loop antenna انتن حلقوی
drill loop حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
drip loop حلقه ریزش اب
counting loop حلقه شمارش
infinite loop حلقه نامتناهی
infinite loop حلقه نامحدود
inductive loop حلقه ی القائی
expansion loop خم انبساط
feedback loop حلقه باز خوردی
hysteresis loop منحنی هیسترزیس
hysteresis loop حلقه پسماند
loop checking مقابله حلقه
current loop حلقه جاری
loop code کد حلقوی
loop line دوراهی
armature loop حلقه ارمیچر
loop jump پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
loop initializaion ارزش دهی اغازی در حلقه
loop hole گریز
local loop حلقه محلی
armature loop پیچک ارمیچر
loop hole روزنه
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
loop drive ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
loop counter شمارنده حلقه
closed loop حلقه بسته
closed loop حلقه مسدود
loop control کنترل حلقه زنی
closed loop gain بهره تقویت درطبقه بسته
open loop gain بهره تقویت در حلقه باز
warp-loop fringe ریشه حلقوی [در قالی همدان]
sleeve strap loop بستنوارسرآستین
loop knot tie گره حلقوی
magnetic hysteresis loop حلقه هیسترزیس مغناطیسی
loop control variable متغییر کنترل کننده حلقه
loop control structure ساختار کنترل حلقه
open loop system مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
perfection loop knot نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
single loop armature ارمیچر تک پیچکی
toe loop jump پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
varley loop test ازمایش با حلقه وارلی
distributor service loop خطسرویسپخش
input coupling loop حلقه پیوست ورودی
tap loop jump پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
loop mill rolling نوردکاری حلقوی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com