Dictiornary-Farsi | endowment for the benefit of the public | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
endowment for the benefit of the public	وقف بر مصالح عامه


Other Matches

public endowment	وقف عام
endowment	بخشش
endowment	هدیه
endowment	استعداد
endowment	وقف
endowment	اعطا
endowment	موهبت
substance of endowment	عین موقوفه
deed of endowment	وقف نامه
endowment assurance	بیمه عمر مختلط
endowment for descendants	وقف بر اولاد
endowment policies	بیمهی عمر
genetic endowment	ساز و برگ ارثی
endowment policy	بیمهی عمر
private endowment	وقف خاص
pious endowment	وقف
resource endowment	منابع طبیعی
natural endowment	موهبت طبیعی
beneficiary of an endowment	موقوف علیه
genetic endowment	موهبت ارثی
settler of a pious endowment	واقف
to benefit from something	سود بردن از چیزی
benefit	منفعت
To benefit from something.	از چیزی خیر دیدن
benefit	انتفاع
benefit	اعانه سود بردن
benefit	فایده
benefit	فایده بردن
right of benefit	حق انتفاع
benefit	احسان کردن مفید بودن
benefit	:فایده رساندن
benefit	نمایش برای جمع اوری اعانه .
benefit	استفاده
for the benefit of	به منفعت او
for the benefit of	برای استفاده
benefit	احسان اعانه
benefit	مساعده
benefit	منفعت
benefit	سود
benefit	نفع
benefit	مزایا
You wI'll benefit by this book .	از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ?	تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
hospital benefit	تاسیسات بیمارستانی
tangible benefit	سود محسوس
benefit spillovers	نشر منافع
marginal benefit	فایده نهائی
benefit in kind	نفع جنسی
supplementary benefit	مبلغیکهدولتبهافرادبیدرآمدیاکمدرآمدمیپردازد
It is written for our benefit	نوشته کردن برای ما فایده دارد
benefit of clergy	مصونیت روحانیون ازمحاکمه شدن در دادگاههای عرفی
benefit principle	اصل انتفاع
fringe benefit	مزایای شغلی
environmental benefit	فواید زیست محیطی
deat benefit	وفیفه یا پولی که کارفرمابعیال و اولاد کارگر متوفی میدهد
unemployment benefit	کمک دریافتی در دوران بیکاری
deat benefit	مقرری
social benefit	منفعت اجتماعی
social benefit	نفع اجتماعی
accrued benefit	پولی که شرکت به یکی از کارمندان بدهکار است بخصوص بابت بازنشستگی
right of benefit for life	حق عمری
drive a benefit	سود بردن
sickness benefit	وجهازکازافتادگی
hospital benefit	خدمات بیمارستانی
benefit cost analysis	تحلیل فایده
benefit cost analysis	هزینه
benefit cost ratio	نسبت فایده به هزینه
right of benefit for a prescribed period	حق رقبی
benefit theory of taxation	نظریه مالیات بندی بر پایه انتفاع
cost benefit analysis	تجزیه و تحلیل سود و زیان تحلیل هزینه و سود
Give the benefit of the doubt <idiom>	[باور کردن اظهارات شخصی بدون مدرک]
give someone the benefit of the doubt <idiom>	همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
cost benefit ratio	نسبت فایده
cost benefit analysis	تحلیل هزینه و منفعت
cost benefit ratio	هزینه
the public	عامه
in public	علنی
in public	علنا"
public d.	زمین خالصه
public a	وکیل عمومی
public	همگان
the public	عموم مردم
public	ملی
public	عموم
public	اجتماعی
public	همگانی
public	همگانی ملی
public	عامه اشکار
public	عامه
public	عمومی
public	مردم
public	ملت
public	روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public	متن یا برنامهای که حق کپی ندارد و توسط هر کسی قابل کپی کردن است
public	سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
public	رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
public	آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
public place	محل عمومی
public place	مکان عمومی
public services	خدمات عمومی
public service	استخدام دولتی
public service	خدمت بجامعه
public servant	کارمنددولت
public servant	مستخدم عمومی
public servant	خادم ملت
public property	مال عمومی
public servant	مستخدم دولت
public sale	مزایده
public sale	حراج
public road	شارع عام
public policy	سیاست عمومی
public services	بریات عمومیه
public library	کتابخانه عمومی
public law	حقوق بین المللی عمومی
public law	حقوق عمومی
public interest	منافع عامه
public interest	نفع عمومی
public interest	منافع عمومی
public instractions	معارف
public instractions	تعلیمات همگانی
public institutions	نهادهای دولتی
public life	زندگی در سیاست
public life	زندگی سیاسی
public meeting	تجمع
public interests	مصالح عامه
public ownership	مالکیت دولتی
public ownership	مالکیت عمومی
public order	نظم عمومی
public network	شبکه عمومی
public morals	اخلاق حسنه
public monopoly	انحصار دولتی
public mischief	جرمی که مضر به حال جامعه باشد
public mischief	جرم علیه جامعه
public meeting	اجتماع
public institutions	موسسات عمومی
the public are hereby notified	بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
public holiday	تعطیلیعمومیورسمی
public notice	آگهی به مردم
public ownership	ملک خالصه
public domain	ملک خالصه
public ownership	خالصه دولتی
public domain	خالصه دولتی
public ownership	مالکیت دولتی
public enterprise	مدیریتومالکیتعمومی
public convenience	توالتعمومی
the public purse	خزانه ملی
the public voice	ارا
the public voice	عمومی
to make public	اشکار یا علنی کردن
to make public	فاش کردن
to make public	افشا کردن
public garden	باغچهعمودی
general public	عامهمردم
public bar	اتاقیدرمشروبقروشیبامبلمانساده
the american public	مردم امریکا
public domain	مالکیت دولتی
public baths	استخر عمومی
public traffic	رفت و امد همگانی
public submission	مناقصه رسمی
public spiritedness	میهن پرستی
quasi public	نیمه دولتی
public spiritedness	خیر خواهی مردم
public spiritedly	ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
public spirited	دارای روحیه اجتماعی
public spirit	خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
public ship	کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
public ship	ناو دولتی
public treasury	بیت المال
public trial	دادرسی علنی
public spiritedness	خیرخواهی عموم
quasi public	نیمه عمومی
public warehouse	انبار عمومی
public utility	عام المنفعه
public utility	کار عام المنفعه
public utilities	برق و ...
public utilities	خدمات عمومی مانند اب
public utilities	تسهیلات عمومی
public session	جلسه علنی
public information	اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
public prosector	مدعی العموم
public prosector	دادستان
public defender	وکیل تسخیری
public works	کارهای ساختمانی همگانی
public works	فواید عامه
public works	امورعام المنفعه
public works	تاسیسات عام المنفعه
public school	دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
endowments to the public	اوقاف عامه
for the public good	برای خیر عموم
public welfare	رفاه عمومی
notary public	سردفتر اسناد رسمی
notary public	دفتر ثبت
notary public	صاحب محضر
notary public	دفتر اسناد رسمی
notify the public	به اطلاع عموم رساندن
in the sight of the public	در ملاء عام
in the sight of the public	در انظار عمومی
in the public view	در ملاء عام
public servants	مامورین دولتی
public corporation	شرکت سهامی عام