Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
English
Persian
errors slipped in
اشتباهاتی دران راه یافت
Other Matches
t. errors
اشتباهات
errors
خطا
errors
تقصیر
errors
سهو خطا
errors
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
errors
غلط
errors
اشتباه
errors
سهو
t. errors
اغلاط چابی
errors
عقیده نادرست
errors
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors
لغزش
bombing errors
خطای پرتاب بمب
compensating errors
خطاهای خنثی کننده
errors in equations
خطا در معادلات
errors in variables
خطا در متغیرها
incidental errors
خطاهای اتفاقی
rounding errors
خطاهای ناشی از سرراست کردن
bombing errors
اشتباهات حاصله از پرتاب بمب
slipped
لغزش
slipped
اشتباه کردن
slipped
گریختن سهو کردن
slipped
لیز خودن
slipped
نسل لغزیدن
slipped
اولاد
slipped
نهال
slipped
ملافه
slipped
زیرپیراهنی
slipped
تکه کاغذ
slipped
قلمه سرخوری
slipped
گمراهی
slipped
اشتباه لیزی
slipped
سهو
slipped
خطا
slipped
روکش متکا
slipped
ازقلم انداختن
slipped
لغزیدن
slipped
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slipped
فهرست
slipped
صورت
slipped
یادداشت
slipped
سریدن
slipped
پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slipped
محل توپگیر پشت محافظ میله
slipped
خفت
slipped
جدا شدن لنگر اززمین
slipped
سرخوردن منحرف شدن از مسیر
slipped
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slipped
شیب
errors and omissions expected
باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
It slipped my mind.
آن را فراموش کردم.
I slipped into the room .
یواشکی وارد اطاق شد
It slipped my tongue.
از ذهنم دررفت ( پرید )
slipped disc
وضعیتیکهیکیازدیسکهادرجهتدرستینمیچرخد
A few spelling errors caught my eye.
چند غلط املایی به چشمم خورد
the quilt slipped off the bed
پس رفت
the quilt slipped off the bed
لحاف ازروی رختخواب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com