Dictiornary-Farsi | exhaust stroke | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 141 (8 milliseconds)

English	Persian
exhaust stroke	مرحله اگزوز
exhaust stroke	مرحله تخلیه
exhaust stroke	ضربه خروجی


Other Matches

exhaust	تخلیه
exhaust	اگزوز
exhaust	خروج
exhaust	در رو مفر
exhaust	تهی کردن
exhaust	نیروی چیزی راگرفتن
exhaust	خسته کردن ازپای در اوردن
exhaust	لوله اگزوز
exhaust	خروج گاز یابخار
exhaust	تمام شدن انرژی خسته شدن یا کردن
exhaust	خروجی
exhaust	تخلیه کردن خروج
exhaust	تمام کردن بادقت بحث کردن
exhaust	خالی شدن بطور کامل
exhaust manifold	مانیفولداگزوز
exhaust cone	مخروطی اگزوز
dust exhaust	تخلیه گرد و خاک
exhaust port	مجرای خروجی
exhaust air	هوای خروجی
exhaust cam	بادامک خروجی
exhaust chamber	اطاقک خروجی
exhaust chute	ناودان تخلیه
exhaust connection	اتصال خروجی
exhaust fan	بادبزن مکنده
exhaust manifold	چند راهه خروجی
exhaust manifold	چندراهی اگزوز
exhaust in jector	اب رسان
exhaust gear	چرخ دندانه خروجی
exhaust passage	گذرگاه خروجی
exhaust pipe	لوله خروج بخار یا دود
exhaust gas	گاز خروجی
exhaust fan	پروانه خروجی
exhaust nozzle	نازل خروجی
exhaust pipe	لوله خروجی
to exhaust one's efforts	منتهای کوشش را بعمل اوردن
exhaust stack	لولهاگزوز
exhaust velosity	سرعت خروج
exhaust valve	شیر خروج
exhaust pipe	لوله اگزوز
exhaust valve	سوپاپ دود
exhaust system	سیستم اگزوز
exhaust system	سیستم تخلیه دود
combustion/exhaust	اگزوز-خروجبخار
exhaust port	دریچه خروجی
exhaust duct	کانالاگزوز
exhaust fan	هواکش کارگاه
exhaust steam	بخار خروجی
exhaust bin level	اتمام موجودی
exhaust bin level	فاقد موجودی
exhaust guide vanes	پردههایراهنمایاگزوز
exhaust gas admission	اگزوز ورود گاز
exhaust valve housing	حوضینگ شیر خروجی
exhaust gas temperature	دمای گاز خروجی
bayonet exhaust pipe	قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
back-firing [detonating] exhaust	لوله اگزوز آتش گیر
stroke	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke	راندن کمتر از فرفیت
stroke	سکته
stroke	فشار با پا
stroke	ضربه باکنترل
stroke	ضربه مهارشده
to stroke any one down	خشم کسیرافرونشاندن
stroke	مرحله
stroke	زمان
stroke	کوبه
stroke	لمس کردن دست کشیدن روی
stroke	نوازش کردن
stroke	ضربه با کنترل
stroke	زدن
to stroke any one down	کسیراازقهریاغضب درپایین اوردن
stroke	سرکش گذاردن
stroke	1-ضخامت
stroke	یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
down stroke	ضربه رو به پایین
stroke	ضربت
stroke	لطمه
stroke	ضرب حرکت
stroke	کورس
stroke	ضربه خفیف
on the stroke	سر وقت
stroke	ضربه [ماشین تحریر]
stroke	ضربه زدن
stroke	ضربه
stroke	تکان
on the stroke	بموقع
stroke writer	ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
pump stroke	حرکت پمپ
two stroke engine	موتور دو زمانه
stroke play	مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
trudgen stroke	شنای کرال
trudgen stroke	دست کرال و پای قیچی
stroke hole	بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
under arm stroke	ضربه پایین دست
rest stroke	کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
free stroke	کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
stroke [guitar]	زدن [گیتار] [موسیقی]
heat-stroke	گرماگرفتگی غش در اثر گرما
stroke judge	حرکتتوام بادستوپایحرفهای
crawl stroke	مراحلکلار
butterfly stroke	شنایپروانهبرگشت
variable stroke	پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
power stroke	مرحله قدرت
pump stroke	ضربه پمپ
piston stroke	ضربه پیستون
four stroke cycle	دوره چهار زمانه
four stroke engin	موتور چهارزمانه
downward stroke	ضربه رو به پایین
heat stroke	گرمازدگی
heat stroke	گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat-stroke	گرمازدگی
back stroke	ضربه برگشت پیستون
backhand stroke	ضربت چوگان از پشت سر
butt stroke	ضربه با ته قنداق
butt stroke	سخمه ته قنداق
compression stroke	ضربه تراکم
cross stroke	فشار روی پا برای ازدیادسرعت یا چرخش
cutting stroke	امتداد برش
four stroke cycle	سیکل چهار زمانه
four stroke engine	موتور چهار زمانه
overhead stroke	ضربه از بالای سر
master stroke	شاهکار
master stroke	هنر نمایی
master stroke	استادی
key stroke	ضربه زدن به کلید
intake stroke	مرحله مکش
intake stroke	مرحله تنفس
induction stroke	مرحله مکش
induction stroke	مرحله تنفس
ground stroke	ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
hair stroke	خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
hair stroke	نازک کاری درخوشنویسی
cutting stroke	ضربه برش
8 oclock sharp . On the stroke of 8.	بلیط دوسره
8 oclock sharp . On the stroke of 8.	سر ساعت هشت
opposit stroke pistons	پیستون مقابل گرد
gallery hit or stroke	ضربه یاضربت نمایان
single stroke bell	زنگ تک ضربه
A blood horse needs only one stroke of the whip . <proverb>	اسب نجیب را یک تازیانه بس است .