Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (8 milliseconds)
English
Persian
expansion connector
صفحهاتصال
Other Matches
connector
بست
connector
اتصال دهنده
connector
در یک شبکه FDDI وسیلهای متصل کننده درانتهای فیبرنوری یا کابل مسی
connector
مین مسیر الکتریکی
connector
در یک شبکه FDDI وسیلهای که روی یک تابلو نصب میشود ویک اتصال است
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
D SUB connector
ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود
DB connector
CONNECTOR BUS DATA
connector
رسانا
connector
اتصال
connector
رابط
connector
متصل کننده
connector
اتصالی
connector
وسیله اتصال
connector
تبدیل
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
RJ connector
استاندارد عمومی اتصال چهارسیمی
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
ST connector
اتصالی در انتهای فیبرنوری
connector
وسیله اتصال دهنده
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
male connector
دوشاخه نر
multiple connector
بست چند گانه
off page connector
اتصال دهنده برون صفحهای
plug connector
پریز
tap connector
سراتصال
wiring connector
رابط
dividing connector
رابطهمسبقیمتقسیمکننده
hose connector
اتصالدهندهشلنگ
male connector
متصل کننده نر
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
logical connector
رابط منطقی
ediswan connector
رابط ادیسوان
edge connector
رابط لبه
female connector
بسط ماده
D type connector
اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
connector symbol
علامت اتصال
connector switch
کلید رابط
connector plug
دوشاخه رابط
female connector
اتصال ماده
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
lamp connector
رابط لامپ
electrical connector
اتصال برق
AUI connector
اتصال D برای متصل کردن کابلهای انترنت به آداپتور شبکه
IEC connector
استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
battery connector
رابط پیل باتری
cell connector
رابط پیل باتری
cable connector
دو شاخه کابل
box connector
رابط جعبه
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
high tension connector
رابطارتفاعکشش
dry cell connector
رابط پیل خشک
BNC T piece connector
فلزی به شکل ح T که کارت آداپتور را به انتهای دو بخش RG وصل میکند کابل Loaxial باریک در نصب شبکههای اینترنت به کار می رود
expansion
شکوفائی
expansion
گسترش انبساط
expansion
انبساط بسط
expansion
انبساط
expansion
گسترش
expansion
واتنش
expansion
وسعت
expansion
افزایش
expansion
توسعه گسترش دادن کشیدن
expansion
تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
expansion
اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
expansion
افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
expansion
توسعه
expansion
بسط
expansion
فرآیندی که در آن فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جانشین میشود
expansion
مین میکند
expansion
خط وط آدرس و داده متصل یه یک اتصال به کارتهای وسیع اجاره کنترل و دستیابی به داده حافظه را می دهند
expansion
گسترش توسعه
macro expansion
بسط درشت دستور
free expansion
انبساط ازاد
heat expansion
انبساط حرارت
Taylor expansion
بسط تیلور
[ریاضی]
monetary expansion
افزایش پول
expansion space
فضایانبساط
expansion diaphragm
دیاگرام انبساط
expansion chamber
دریچهانبساط
bank expansion
گسترش بانکی
vertical expansion
گسترش عمودی
thermal expansion
انبساط حرارتی
expansion tank
مخزنانبساط
polynomial expansion
بست چندجملهای
path of expansion
مسیر گسترش
path of expansion
مسیر توسعه
monetary expansion
توسعه پولی
laplace expansion
بسط لاپلاس
coefficient of expansion
ضریب گستردگی
expansion bus
گذر گسترشی
expansion card
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
expansion coefficient
ضریب انبساط
expansion heat
حرارت انبساط
expansion heat
گرمای واتنش
expansion interface
تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
expansion interface
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
expansion joint
اتصال چند قسمتی
expansion bolt
پیچ واشو
coefficient of expansion
ضریب انبساط
binomial expansion
بسط دو جملهای
credit expansion
گسترش اعتبار
cubical expansion
انبساط حجمی
expansion bearing
تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
expansion board
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
expansion joint
درز انبساط
expansion joint
درز گسترش درز گشایش
expansion rule
قاعده بسط
expansion scab
ریشه
expansion slot
شکاف گسترشی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
expansion table
میز کشابی
expansion table
میز کشویی
expansion team
تیم تازه وارد به لیگ
expansion theorem
قضیه بسطی
expansion unit
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
expansion rate
اهنگ انبساط
expansion point
درز انبساط
expansion path
مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
expansion path
مسیر گسترش
expansion orbit
مدار نشان
expansion joint
درز وارفت
expansion joint
درز انبساطی
expansion of universe
انبساط جهان
expansion loop
خم انبساط
characteristic expansion time
زمان شاخص انبساط
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
multipe expansion of credit
استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
automatic volume expansion
گسترش خودکار صدا
taylor series expansion
بسط سری تیلور
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com