English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (6 milliseconds)
English Persian
export packing بسته بندی صادراتی
Other Matches
packing بار بندی
packing پوشش
packing برنامهای که داده را در فضاهای ذخیره سازی کوچک قرار میدهد
packing تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند
packing قرار دادن حجم زیاده داده در فضاهای ذخیره سازی کوچک
packing عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
packing ماده محافظ کالاها.
packing فشرده سازی
I sent him packing. دست به سرش کردم. [اصطلاح]
packing لایی
packing عدل بندی
packing بسته بندی
packing هر ماده مورد کاربرددربسته بندی
packing بسته بندی کردن
packing روکش یاغلاف جعبه بندی و جا دادن وسایل در یک فرف
packing فشردگی
packing تراکم
packing انباشتگی
packing list فهرست بسته بندی
packing felt نمد
packing factor ضریب فشردگی
packing density تراکم فشرده سازی
packing density تراکم بسته بندی
molecular packing به هم فشردگی مولکولی
metallic packing پوشش فلزی
metallic packing لایی فلزی
labyrinth packing لایی واشر لابیرنت
filter packing لایی صافی
filter packing پوشش صافی
packing list صورت بسته بندی
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
packing needle جوالدوز
send someone packing <idiom> گفتن ترک کسی
packing case جعبهبزرگچوبیکهدرآنچیزیراذخیرهمیکنیدویابهجاییمیبرید
to send someone packing عذر کسیراخواستن
to send someone packing کسیرا روانه کردن
pre packing بسته بندی از قبل
packing sheet کمپرس
packing sheet حوله ترکه بتن بیمار بپیچند
packing sheet لفاف بار پیچی
packing ring رینگ
packing note گواهی بسته بندی
packing note فهرست بسته بندی
packing needle سوزن جوالدوزی
packing knot گره زدن بدون پود
expendable packing بسته بندی یکبار مصرف
piston packing لائی پیستون
re export دوباره بیرون فرستادن
re export دوباره صادر کردن
export ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
export [to] صدور [به]
export صدور
export صادر کردن
export بیرون بردن کالای صادره
export صادرات
Our export to ... صدرات ما به ...
continuous packing column ستون پر شده پیوسته
to be packing [heat] [colloquial] مسلح بودن
to be packing [heat] [colloquial] اسلحه ای با خود حمل کردن
packing retainer ring حلقهضامنغلاف
export charge هزینه صادرات
export documents اسناد صادرات
export charge تعرفه صادرات
export charge حقوق صادرات
export tariff تعرفه صادرات
export tariff هزینه صادرات
export duty حقوق صادرات
export tariff حقوق صادرات
export duty هزینه صادرات
export duty تعرفه صادرات
export promotion افزایش صادرات
export dependence وابستگی صادرات
export promotion توسعه صادرات
export incentive انگیزه صادرات
export incentive تشویق دولت در جهت صادرات
export incentives مشوقهای صادراتی
export industry صنعت صادراتی
export licence پروانه صادرات
export licence جوازصادرات
export licence پروانه صدور
import and export واردات و صادرات
export credits اعتبارات صادراتی
export bounty جایزه صدور
data export صدور داده
export quotus سهمیه صادرات
to export something [from / to a country] صادر کردن [به یا از کشوری]
export surplus مازاد صادرات
export tax مالیات بر صادرات
export pipeline خطلولهبیرونی
volume of export حجم صادرات
export licence جواز صدور مجوز صدور
export multiplier ضریب بهم فزاینده صادرات
gold export point قیمت کالای خارجی با ارزخریداری شده خودداری میکند
export import bank بانک صادرات واردات
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
production/export riser system تولیدات
production/export riser system صادراتدستگاهپایه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com