English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (2 milliseconds)
English Persian
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
Other Matches
external symbol علامت خارجی
dictionary واژه نامه
dictionary کتاب لغت
dictionary قاموس
dictionary فرهنگ لغات
dictionary لغت نامه
dictionary دیکشنری
dictionary قاموس
dictionary فرهنگ لغات
dictionary فرهنگ
dictionary 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
an a to a dictionary ذیل یاملحقات فرهنگ
an a to a dictionary ضمیمه فرهنگ
dictionary کتاب لغت واژه نامه
rhyming dictionary فرهنگ قوافی
rhyming dictionary بخت
walking dictionary فرهنگ متحرک
data dictionary لغت نامه داده
A dictionary tell you what words mean . فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
dictionary sort ترتیب واژه نامهای
lexicon [dictionary] واژه نامه
lexicon [dictionary] دیکشنری
lexicon [dictionary] کتاب لغت
lexicon [dictionary] لغت نامه
lexicon [dictionary] فرهنگ لغات
lexicon [dictionary] قاموس
data dictionary فهرست داده ها
data dictionary فرهنگ داده ها
dictionary program برنامه فرهنگ لغات
data directory dictionary فهرست لغت نامه داده ها
dictionary of occupational titles واژگان عنوانهای شغلی
eeglish persian dictionary فرهنگ انگلیسی به فارسی
This dictionary has many examples of how idioms are used . این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
This dictionary is published(printed) in three volumes. این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
symbol لیست بر چسب ها و نام ها در کامپایلر یا اسجلر که مربوط به آدرس آنها در برنامه که ماشین است
symbol سمبل
symbol علامت نمون
symbol اشاره
symbol رمز اشاره شاخص
symbol علامت ترسیمی علامت فرمولی
symbol نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
symbol نشانه یا تصویری که معرف چیزی است
symbol اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol نشان
symbol علامت
symbol رمز
symbol نشانه
symbol مظهر
symbol بصورت سمبل دراوردن
symbol رقم
symbol رمز اشاره
symbol نماد
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
external فاهری پدیدار
external مین کننده نیرو دارد تابه پورت سری کامپیوتر وصل شود
external ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
external فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
external 1-سخت افزار
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
external سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
external حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
external ثبات کاربر ذخیره شده رد حافظه اصلی ونه CPU
external مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
external صوری
external سطح فواهر
external بیرون
external بیرونی
external دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
external فاهر
external خارجی
external برونی
external خارج
external خارج یک برنامه یا وسیله
processing symbol علامت پردازش
punctuation symbol نماد نقطه گذاری
special symbol نماد ویژه
special symbol نماد خاص
phallic symbol نماد قضیب
nonterminal symbol نماد غیر پایانی
mnemonic symbol نماد حفظی
logical symbol علامت منطقی
logic symbol علامت منطقی
logic symbol نماد منطقی
flowchapt symbol نماد روند نما
flowchart symbol نماد نمودار گردشی
Symbol font نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
symbol manipulation دستکاری نمادها
abstract symbol نماد بی مسما
status symbol نشانهی شان و اعتبار
status symbol علامت مقام
status symbol نماد منزلت
variable symbol نماد متغییر
universal symbol نماد همگانی
tracking symbol علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
tracking symbol نماد پیگردی
terminal symbol نماد پایانی
term symbol نشانه جمله طیفی
symbol table جدول نمادها جدول نمادی
symbol table جدول علامت
symbol table جدول نمادها
symbol stringe رشته نمادی
shorthand symbol مخفف
aiming symbol ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
annotation symbol علامت حاشیه نویسی
flowcharting symbol علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
distinguished symbol نماد متمایز
accounting symbol علایم مشخصه حساب
terminating symbol نماد پایان بخش
decision symbol علامت تصمیم
terminal symbol علامت پایانی
appropriation symbol کد اعتبار
appropriation symbol کد بودجه
authority symbol نماد قدرت
connector symbol علامت اتصال
composite symbol علامت ترکیبی
base symbol علایم قراردادی مبنا
external ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
external oblique ماهیچهمورببیرونی
external socket پریز بیرونی
external force نیروی خارجی
external force نیروی بیرونی
external nose نمایبیرونیبینی
external gills دستگاهتنفسبیرونی
external ear گوشبیرونی
external function تابع برونی
external gear تاج دندانه خارجی
external indicator نشان دهنده وضع خارجی وسیله
balance of external liabilities and claims مانده مطالبات و بدهیهای خارجی
external command فرمان خارجی
external circuit مدار خارجی
external combustion احتراق خارجی
external command فرمان برونی
external control کنترل خارجی
external operation عملیات خارجی
external cost هزینه خارجی
external delay تاخیر خارجی
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
external docuhentation مستندات خارجی
external economies صرفه جوئیهای خارجی
external benefits فواید خارجی
external inhibition بازداری برونی
external interrupt وقفه خارجی
external validity اعتبار برونی
external variable متغیر خارجی
external pressure فشار برونی
external rectus عضله مستقیم برون چشمی
external reference مرجع خارجی
external reference ارجاع خارجی
external storage ثبات خارجی کامپیوتر
external reperence ارجاع خارجی
external reward پاداش برونی
external armature ارمیچر خارجی
external storage انباره خارجی
external security امنیت خارجی
external sense حس برونی
external sort جور کردن خارجی
external sort جورکردن خارجی
external transaction معاملات خارجی
external pressure فشار خارجی
external phase فاز برونی
external label برچسب خارجی
external load بار خارجی
external storage حافظه خارجی
external store انباره خارجی
external table جدول برونی
external memory حافظه خارجی
external menory حافظه خارجی
external modem تلفیق و تفکیک کننده برونی
external ophthalmia اماس برونی تخم چشم
external thread دنده خارجی
external sort مرتب سازی خارجی
external operation عملیات خارج از مملکت
input output symbol علامت ورودی- خروجی
token [symbol, abbreviation] مخفف
It is not much of a reputation (status symbol) for one. اینهم برای آدم شهرت نشد
symbol arrangement test ازمون نمادارایی
predefined process symbol علامت فرایند از پیش تعریف شده
predefined process symbol نماد فرایند از پیش تعریف شده
symbol digit test ازمون نماد- رقم
symbol substitution test ازمون جانشین سازی نمادها
external magnetic circuit مدار مغناطیسی خارجی
external fuel tank مخزنسوختبیرونی
external good order اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
external hard disk دیسک سخت برونی
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
external jugular vein شاهرگگردنبیرونی
external data file فایل اطلاعات خروجی
external saphenous vein سیاهرگ یا ورید مابض
external combustion engine موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
external auditory meatus گذرگاه برونی گوش
the Green Dot® [recycling symbol] علامت نقطه سبز [بازچرخی در محیط زیست]
kahn's test of symbol arrangement ازمون نماد ارایی کان
external tooth lock washer قفلواشوندهدندانهای
error due to external influence خطای محیطی [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com