Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 204 (6 milliseconds)
English	Persian
factors of production	عوامل تولید
Search result with all words
production factors	عوامل تولید
mobility of factors of production	تحرک عوامل تولید
non specific factors of production	عوامل غیر اختصاصی تولید
Other Matches
factors	حق العمل کار
factors	ده بار
factors	در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
factors	ثیر قرار میدهد
factors	هر عدد در ضرب که عملوند است
factors	چیزی که مهم است یا روی چیز دیگر اثردارد
m factors	عوامل موثر دربازاریابی که عبارتند از :messages ,motives,markets ,moneymerchandise and media
m factors	عوامل ام
factors	کارگزار
factors	نماینده
factors	ضریب
factors	عامل مشترک
factors	سازنده فاکتور
factors	عامل
factors	حق العمل کار نماینده
factors	فاعل
factors	سازه
factors	عامل ضرب ضریب
factors	وسیله
factors	وکیل
factors	فاکتور
unpredictable factors	عوامل غیر قابل پیش بینی
competitive factors	عوامل محرک رقابت
variable factors	عوامل متغیر
variable factors	عوامل قابل تغییر تولید
balancing factors	عوامل جبرانی
allocative factors	عوامل تخصیصی
aggravating factors	کیفیات مشدده
aerodynamic factors	عوامل ایرودینامیکی
adverse factors	عوامل نامساعد
adverse factors	شرایط نامساعد
complementary factors	عوامل مکمل
constant factors	عوامل ثابت
mitigating factors	کیفیات مخففه
institutional factors	عوامل نهادی
growth factors	عوامل رشد
group factors	عاملهای گروهی
psychological factors	عوامل روانی
releasing factors	عاملهای راه انداز
retarding factors	عوامل کند کننده
distribution factors	ضرایب توزیع
demand factors	پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
demand factors	جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
demand factors	عوامل تقاضا
motivational factors	عوامل محرکه
demand factors	عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
human factors engineering	مهندسی عوامل انسانی
computation of replacement factors	محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
production	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production	ارائه
production	اقامه
production	تولید محصول
production	حاصل دادن
production	تولید کردن
production	تولید
production	استخراج
production	فرآورده کارگاه
production	فراورده محصول
production	عمل اوری ساخت
production	فراوری
production	ایجاد
production	سرعت ساخت محصول
production	کنترل ساخت یک محصول
production	الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production	تولید حجم بزرگ محصولات
production	تولید دستهای
production	ساخت مواد برای فروش
production	ارائه ساخت
production	محصول عمل
over production	عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
over production	محصول زیادی
production technique	روش فنی تولید
production programme	برنامه تولید
production routine	روال تولید
power of production	نیروی تولید
production index	شاخص تولید
production account	حساب تولید
production technique	فن تولید
production rule	قاعده
production rule	تولید
production run	اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
production program	برنامه تولید
production process	روند ساخت
production overheads	هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
production period	دوره تولید
production of oil	استخراج نفت
production cycle	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
production missile	موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
production planning	برنامه ریزی تولید
production method	روش تولید
production part	بخش تولید
production management	مدیریت تولید
production process	فرایند تولید
production process	جریان تولید
production efficiency	کارائی در تولید
production base	مبنای تولید یا تولیدات ملی
scale of production	مقیاس تولید
series production	سری سازی
surplus production	تولید اضافی
electricity production	تولیدالکتریسیته
surplus production	مازاد تولید
surplus production	فزونی تولید
track production	فهور هدف
track production	شروع تعقیب هدف
volume of production	حجم تولید
production adviser	مشاوره محصولات
production desk	میزمحصولات
production of sound	تولیدات صدا
roundabout production	تولید با کارائی بیشتر
relations of production	رابطه تولید
production time	زمان ساخت
production capacity	فرفیت تولید
production coefficient	ضریب تولید
production control	کنترل تولید
production cost	هزینه تولید
production cost	ارزش ساخت
production efficiency	کارائی تولید
production engineer	مهندس تولید
production facility	سهولت تولید
production frontier	مرز تولید
production function	تابع تولید
production gap	شکاف تولید
production time	زمان تولید
production platform	سکویتولیدات
production line	خط تولید
energy production	تولید انرژی
energy production	تولید نیرو
factor of production	عامل تولید
factory production	تولید کارخانهای
flow of production	جریان تولید
flow of production	گردش تولید
food production	تولید غذا
forces of production	نیروهای تولید
full production	تولید کامل
full production	تولید در حداکثرفرفیت
census of production	امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
ingot production	تولید شمش
cost of production	هزینه تولید
census of production	امار سرشماری
census of production	امارگیری در خصوص تولید
production lines	خط تولید
mass-production	تولید انبوه
agents of production	عوامل تولید
aliterary production	فراورده یا محصول ادبی تالیف
aliterary production	تصنیف
an artistic production	عمل یا کار صنعتی
batch production	تولید زیاد یک نوع کالا
batch production	تولیدانبوه
branches of production	شاخههای تولید
branches of production	رشتههای تولید
bulk production	تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
bulk production	تقسیم سوخت درفروف کوچک
elasticity of production	کشش تولید
mass production	تولید ماشینی
mechanical production	تولید ماشینی
pilot production	تولید نمونه
means of production	ابزار تولید
mode of production	طرز تولید
period of production	دوره تولید
mass production	تولید انبوه
mode of production	شیوه تولید
mass production	بس فراوری
means of production	وسایل تولید
mode of production	وجه تولید
mass production	تولید بمقدارزیاد
pair production	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
production control room	اتاقکنترلمحصولات
piece production cost	ارزش تولید قطعه
production possibility bondary	مرز امکانات تولید
additional production personnel	عوامل دیگر تولد
aggregate production function	تابع تولید کل
pig iron production	تولید اهن خام
production indifference curve	منحنی بی تفاوتی تولید
production video switcher	دکمهنمایشگرمحصولات
production of electricity by the generator	الکتریسیتهتولیدشدهبوسیلهژنراتور
steps in the production of electricity	مراحلتولیدالکتریسیته
To step up ( increase ) production.	سطح تولید رابالابردن
He works in the production section .	درقسمت تولید کار می کند
pilot line production	تولید به حداقل در کارخانجات نظامی
nuclear power production	تولید انرژی هستهای
net primary production	تولید خالص نخستین
labor intensive production	تولید کاربر
index of industrial production	شاخص تولید صنعتی
homogeneous production function	تابع تولید همگن
mass production of goods	تولید انبوه کالا
mass production of goods	تولید توده وار کالا
fixed production coefficients	ضرایب تولید ثابت
multi stage production	تولید چند مرحلهای
production planning and control	برنامه ریزی و کنترل تولید
production resource planning	برنامه ریزی منابع تولید
production possibility frontier	مرز امکانات تولید
production possibility curve	منحنی امکانات تولید
production of electricity from nuclear energy	تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
large scale production method	روش تولیدانبوه
production/export riser system	صادراتدستگاهپایه
linear homogenous production function	تابع تولید خطی همگن
cobb doglas production function	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
large scale production method	روش تولیدبه مقیاس وسیع
production of electricity from solar energy	دستیابیبهالکتریسیتهبوسیلهانرژیخورشیدی
production/export riser system	تولیدات

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com