Dictiornary-Farsi | fence month | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 80 (6 milliseconds)

English	Persian
fence month	ماه قرق
fence month	ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است


Other Matches

month	ماه
It is almost ( nearly ) a month since …	نزدیک یکماه است که ...
a month	یک ماه
the f.month	ماه روزه
the f. of the month	غره ماه
the f. of the month	اول ماه
month	ماه شمسی
month	ماه قمری برج
a month before <adv.>	یک ماه قبلش
this da y month	یک ماه دیگر از امروز
the fasting month	ماه روزه
solar month	ماه خورشیدی
the fasting month	شهر صیام
synodical month	month lunar
the intercalary month	ماه اضافی
the intercalary month	ماهی است درتقویم بنی اسرائیل که درهرروزه نوزده ...خورشیدی
In which month were you born ?	چه ماهی متولد شده یی ؟
three-month period	دوره سه ماهه
three-month period	سه ماه
beginning of the month	اول ماه
I will be staying a month	من میخواهم یک ماه بمانم.
For a period of one month.	به مدت یک ما ؟
In this holy month.	دراین ماه مبارک
On this holy month.	دراین روز مبارک
A one-month notice.	اطلاع قبلی یک ماهه
on credit month's	وام با وعده ..... ماهه
lunar month	ماه قمری
lunar month	ماه هلالی ,priod synodic lunation :syn
lunar month	month synodical
month's mind	ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
month's mind	تمایل
fence	شمشیر بازی
fence	خاکریز پناه دادن
fence	حفظ کردن نرده کشیدن
fence	شمشیر بازی کردن
fence	شمشیربازی
fence	روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
fence [around / between something]	نرده [دور چیزی] [بین چیزی]
fence	حصار
fence [around / between something]	حصار [دور چیزی] [بین چیزی]
fence	دیوار
fence	پرچین
ox fence	اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
fence	محجر سپر
fence off	کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
fence	نرده
Solar ( lunar ) month .	ماه شمسی ( قمری )
I shall be back this day month .	درست یک ماه دیگه برمی گردم
At the beginning of the month (year).	سرش ؟ بسنگ خورد
At the beginning of the month (year).	سر ماه ( سال )
snake fence	نرده مارپیچ
safety fence	جانپناه کنار راه
dead fence	پرچین
safety fence	جانپناه
picket fence	جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
to straddle the fence	نامطمئن بودن
snow fence	دیواره برفگیر
paling fence	حصارنردهای
batten fence	حصار با میله چوبی
rip fence	شکافنرداهای
a breach in the fence	سوراخی در حصار
snow fence	حفاظ برف
catch fence	نرده محکم سر پیچ
My earnings come to around 5ooo Tomans per month.	درآمدم به حدود 5000 تومان درماه می رسد
My rent is 2000 tomanas per month.	اجاره خانه ام ماهی 2000 تومان است
My salary doesnt last me to the end of the month.	حقوقم به آخر ماه نمی رسد
the horse refuses the fence	اسب از پر چین عقب میزند
rip fence slot	شکافنردهای
rip fence rule	حلقهشکافنردهای
rip fence guide	شکستنشیارحافظ
rip fence lock	قفلشکافنردهای
to make a virginia fence	مستانه راه رفتن
to make a virginia fence	تلوتلو خوردن
double apron fence	سیم خاردار دو دامنه
to [build / erect / put up] a fence	حصاری ساختن
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb>	مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
ring wall or ring fence	پرچین یامحجرگرداگرد
ring wall or ring fence	حصار گرد