English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
file handing routine قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
Other Matches
handing نفر
handing کمک کردن بادست کاری را انجام دادن یک وجب
handing دادن
handing پیمان
handing عقربه
handing پهلو
handing طرف
handing دخالت کمک
handing شرکت
handing خط
handing دسته دستخط
handing دست
handing سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing کمک
handing یاری دادن
handing over اقباض
handing امضا
handing دستخط
handing دست به دست کردن
handing وضعی که بتوان گوی اصلی بیلیاردرا در هر نقطه گذاشت
handing over تفویض
handing تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
handing میلههای تسخیرشده حریف در پایان
handing خطای دست
handing بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
handing charge هزینه باربری
handing stolen goods اخفاء مال مسروقه
routine تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
routine روش جاری
routine امر عادی
routine طریقه عادی
routine امور غیر مهم
routine برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routine بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
routine مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routine بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
routine جریان عادی و دایمی
routine یک سری حرکت ژیمناستیک
routine روزمره کار عادی
routine جریان عادی عادت جاری
routine عادی
routine معمولی
routine کار عادی
routine خط مشی جاری
routine روتین
routine توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine روال
executive routine روال اجرایی
diagnostic routine برنامه تشخیص عیب
library routine روال کتابخانهای
library routine روال کتابخانه
library routine روال مجموعه ها
loading routine روال بارکننده
diagnostic routine روال تشخیصی
diagnostic routine روش تشخیص معایب در اثرازمایش
canned routine روال قالب ریزی شده
iterative routine حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
holiday routine برنامه روز تعطیل
routine work کار تکراری عادی
error routine روال خطا پرداز
generalized routine روال کلی
generalized routine روال تعمیم یافته
daily routine عادت جاری روزانه
diagnostic routine روال تشخیص
test routine روال ازماینده
target routine روال هدف
recursive routine زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند
recursive routine زیرتابعی که درحین اجرا خود را صدامیکند
recursive routine روال بازگشتی
recovery routine روال ترمیمی
production routine روال تولید
output routine روال خروجی
monitor routine روال مبصر
main routine روال اصلی
master routine شاه روال
relocatable routine روال جابجاپذیر
routine library کتابخانه روال ها
routine message پیام عادی
utility routine روال سودمند
tracing routine روال ردیابی
tracing routine روال رسام
tracing routine روال ردیاب
supervisory routine روال نافر
source routine روال منبع
sevice routine روال خدماتی
routine tests ازمایشهای تک به تک
maintenance routine روال تعمیر و نگهداری
bootstrap routine روال خود راه انداز
autostart routine روال اغازگر خودکار
closed routine روال بسته
interrupt serrice routine روال سرویس وقفه
file پرونده ستون
file ستون
associated file متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
file ساییدن پرداخت کردن
file سوهان زدن
file ردیف صف به صف کردن
file به خط کردن
file در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
file ستون کردن بایگانی کردن
I/O file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
file بایگانی کردن
file بخشی از داده روی کامپیوتر
associated file وقتی فایل را انتخاب می کنید
keep on file بایگانی کردن
file قطار
associated file سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
file name نام فایل
file name نام پرونده
file فهرست
file فایل
file صورت
file به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
file صف درپرونده گذاشتن
to file off or away باسوهان بردن
file دسته کاغذهای مرتب
to file off رژه رفتن
com file در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
to file off or away زدودن
com file COفایل
file در صف راه رفتن
file سوهان
file رژه رفتن
file اهن سای
to keep on file ضبط کردن
file بایگانی
file اصلاح کردن
file پرونده
to keep on file درپرونده نگاه داشتن
local file فایل محلی
to bite a file اب درهاون ساییدن
rank and file نفرات
to bite a file اهن سردکوبیدن
logical file فایل منطقی
rank and file شئون مختلف نظامی
logical file پرونده منطقی
three square file سوهان سه گوش
the rank and file توده مردم عادی
mill file سوهان دستی
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
threaded file فایل نخی
WAVE file روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
threaded file پرونده نخی
work file نوار مغناطیسی که برای فایل خراب شده به کارمی رود
master file فایل اصلی پرونده اصلی
master file شاه پرونده
multireel file پرونده چند حلقهای
work file فضای کاری که برای کار جاری اشغال شده است
file organization سازمان پرونده
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
amendment file پرونده ترمیمی
suspension file پوشهآویزان
hidden file فایل مخفی
hidden file فایل پنهان
ancestral file سیستم پشتیبانی فایل ها
ancestral file که فرزند فایل جاری است
to file an application to somebody از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
ascii file فایل اسکی
piggyback file فایلی که بدون اجبار به کپی مجدد ان می توان رکوردهایی را به انتهای ان اضافه نمود
to file a petition بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
spike file بایگانیسوزنی
indian file ستون یک
rotary file پروندهچرخشی
active file پرونده فعال
labeled file پرونده برچسب دار
inverted file فایل معکوس شده
to file past رژه رفتن
active file فایل فعال
invisible file فایل نامرئی
inverted file فایل وارونه
inverted file فایل معکوس
random file پرونده تصادفی
expanding file فایلگسترده
file guides راهنمایپرونده
granfather file نگهداری می شوند
the rank and file توده ارتش
source file فایل مبدا
scratch file فایل موقتی
scratch file ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
scratch file نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
suspense file پرونده معلق
suspense file پرونده بلاتکلیف
system file فایل سیستم
round file سوهان گرد
resource file فایل منبع
report file فایل گزارش
tag file فایل برچسب
tag file پرونده برچسب
scratch file فایل چرکنویس
sequential file فایل ترتیبی
sequential file پرونده ترتیبی
son file فایل پسر
son file آخرین گونه کاری یک فایل
single file به ستون یک
static file پرونده ایستا
single file به ستون یک حرکت کنید
single file ستون یک
single file یک ردیف ستون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com