Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (6 milliseconds)
English
Persian
final whistle
سوت پایان
[ورزش]
Other Matches
whistle
سوت
whistle
سوت زدن
whistle
صفیر
galton whistle
سوت گالتن
wet one's whistle
<idiom>
نوشیدن الکل
wolf-whistle
نوعیسوتکهسببتغییرصدااززنبهمردشود
to blow a whistle
سوت زدن
steam whistle
سوت بخار
slow whistle
تاخیر داور در سوت زدن پس از خطا
referee's whistle
سوت داور
home whistle
امتیاز واقعی یا فرضی
delayed whistle
سوت اعلام افساید
whistle a different tune
<idiom>
عوض کردن میل شخصی ویاعقیده گذشته
whistle in the dark
<idiom>
سعی درفراموش کردن ترس
wolf-whistle
<idiom>
سوتی که مرد برای جلب توجه زن(جذاب) می زند
steam whistle
سوت ماشین
whistle stop
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
starting whistle
سوت آغاز بازی
[ورزش]
whistle-stop
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
penny whistle
نی لبک ساده
penny whistle
نی کودکانه
whistle for the start of the second half
سوت آغاز نیمه دوم بازی
Whistle past the graveyard
<idiom>
تلاش برای بشاش ماندن در اوضاع وخیم
final value
ارزش نهایی
final
غایی
final
اخرین
final
مسابقه نهایی
final
قطعی
final
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
final
فینال
final
نهائی
final
تهایی
final
پایانی
final
نهایی
final
غایی قطعی
final
قاطع
quarter final
یک چهارم نهایی
quarter-final
یک چهارم نهایی
final state
حالت پایانی
final award
رای قطعی
final velocity
سرعت نهایی
final temperature
درجه حرارت نهایی
final term
جمله نهایی
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
final test
ازمایش نهائی
semi-final
نیمه نهایی
to have the final
[last]
word
<idiom>
حرف خود را به کرسی نشاندن
final shaving
پرداخت
[کوتاه کردن نهایی پرزها]
final judgement
حکم نهایی
Is that your final word ?
همین ؟( درمقام اتمام حجت یا تهدید )
And that is it period . I have nothing more to say . and that is final .
همان است که گفتم ( برو برگرد ندارد )
Cup Final
بازیفینال
semi-final
مسابقات نیم پایانی
semi-final
نیم پایانی
final set
حالتی که بتن بطور کامل گرفته و بقدرکافی سخت شده که بتوان قالب براری نمود
final result
نتیجه نهایی
final act
قطعنامه
final goods
کالای نهائی
final drive
محرکه محور عقب
final drive
چرخ گرداننده نهایی شنی
final decision
رای قطعی و نهایی
final drive
گرداننده نهایی
final diameter
قطر نهایی
final destination
مقصد نهایی
final demand
تقاضای نهائی
final cut
برش نهایی
final cinditions
شرایط فینال
final cinditions
شرایط پایانی
final assembly
مونتاژ نهایی
final assembly
نصب نهایی
final approach
مسیرنهایی فرود هواپیما
final approach
مسیر نهایی فرود
final act
سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
final goods
کالا برای مصرف نهائی
final heading
مسیر پرواز نهایی
final report
گزارش نهایی
final protocol
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
final process
دستور اجرای حکم
final price
اخرین قیمت
final price
قیمت نهائی
final position
وضعیت نهایی
final payment
پرداخت نهایی
final measurement
اندازه گیری نهایی
final heading
سمت پرواز یا حرکت نهایی
final payment
پراخت نهائی
final instrument
معادل act final
final act
سند نهایی
final invoice
صورت حساب نهایی
The judge will have the final say on the matter.
قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
final protective line
خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
full and final settlement
تسویه تمام و کمال
final setting time
مدت زمانی که بتن بدان درجه از سختی برسد که بتواندفشار معین را تحمل کند
final protective fires
اخرین اتشهای حفافتی
final awards judgements
احکام قطعی
final boiling point
نقطه جوش پایانی
final coordination line
اخرین خط هماهنگیها
and that is flat(final)!No arguments!
چون وچراهم ندارد !
final bomb release line
اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
It is bound (most likely)to happen . The die is cast . It is final and irrevocable.
بروبرگردندارد ( قطعی وحتمی است )
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com