English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (7 milliseconds)
English Persian
fishing jacket ژاکتماهیگیری
Other Matches
fishing ماهیگیری
still fishing ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
fishing ماهیگیری حق ماهیگیری
fishing ورزش ماهیگیری
fishing پشت بند گذاری
surf fishing ماهیگیری در موج
fishing line زه قلاب
fishing line ریسمان ماهی گیری
fishing rod چوب ماهیگیری
fishing rods چوب ماهیگیری
coarse fishing ورزشماهیگیری
fly fishing ماهیگیری با طعمه مصنوعی
fly-fishing ماهیگیری با طعمه مصنوعی
fishing boat کرجی ماهی گیری
fishing chair صندلی در قایق ماهیگیری
fishing expedition بازپرسی قانونی
put and take fishing انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
fishing tackle ابزار ماهیگیری
fishing net تورماهیگیری
match fishing مسابقه ماهیگیری درانگلستان
jump fishing ماهیگیری سیار برای کشف محل ماهیها
jug fishing ماهیگیری با بطری
drift fishing ماهیگیری از قایق شناور
ice fishing ماهیگیری از سوراخهای یخ
float fishing ماهیگیری با قایق متحرک
fishing vessel کشتی ماهی گیری
fishing gear اسباب ماهیگیری
fishing expedition تحقیق استنطاق
bow fishing ماهیگیری با تیر و کمان
jacket جلد کردن
jacket پوشه
jacket ژاکت
jacket نیمتنه
jacket جلد کتاب
jacket پوشاندن درپوشه گذاردن
jacket بوش پیستون
jacket روکش
jacket نیم تنه جنگی
jacket پوشش
jacket پوشاندن
jacket غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
jacket جلد
to dust one's jacket کسیرازدن
hacking jacket کت اسب سواری
hacking jacket کت سوارکاری
flak jacket جلیقهضدگلوله
to dust one;s jacket کسیراچوب زدن
to dust one;s jacket کسیراکتک زدن
yellow jacket زنبور زرداجتماعی
water jacket صندوق اب
sports jacket ژاکتمردانه
water jacket ابدان
strait jacket روپوش باز دارنده
strait jacket کت بند
safari jacket ژاکتسیروسیاحت
riding jacket لباسسوارکاری
outer jacket پوششخارجی
bomber jacket ژاکتیکوتاهکهبهدورکمروباسنمیبندند
donkey jacket لباس
donkey jacket کار
caraco jacket بالاتنهلباس
barrel jacket پوششلوله
sheepskin jacket ژاکتپوست
strait jacket بازداری کردن
strait jacket مانع
strait jacket هرچیزبازدارنده
strait jacket بازدار
steel jacket پوشش فولادی
smoking jacket لباس اسموکینگ
heating jacket ژاکت حرارتی
hearth jacket پوشش کوره
eton jacket نیم تنه کوتاه پسرانه
disk jacket جلد دیسک
cylinder jacket استری داخل سیلندر
cork jacket جامه چوب پنبهای که ادم رادر روی اب شناورمیسازد
blue jacket سرباز نیروی دریائی
dinner jacket لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jacket اسموکینگ
dust jacket کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
dust-jacket جلد کاغذی روی کتاب
dust-jacket کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
dust jacket جلد کاغذی روی کتاب
life jacket جلیقه نجات
life jacket لباس نجات لباس چوب پنبهای
registry jacket پاکت مخصوص نامههای سفارشی
shell jacket بالاتنه کوتاه دکمه دار نظامی
pea jacket کپنگ
smoking jacket ژاکت مردانه
pea jacket ژاکت ضخیم ملوانان
monkey jacket نیمتنه کوتاه و چسبانی که ملوانان می پوشند
mess jacket ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
life jacket کت نجات
life jacket سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
reefing jacket یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
The jacket is too tight in the arms. این ژاکت بازوهایش تنگ است.
pea jacket or coat جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
pea jacket or coat کپنک
colling water jacket پوشش اب سرد
double-breasted jacket ژاکتپیلیدار
This tie tones in with a brown jacket(coat). این کروات با کت قهوه ای جور می آید
The tailor ruined my suit ( jacket , dress ) . خیاط لباسم راخراب کرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com