Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
English
Persian
fitting clearance
بازی مناسب
Other Matches
fitting
سوارکنی
fitting
لوازم
fitting
جفت سازی
fitting
بموقع پرو لباس
fitting out
اماده کردن ناو
fitting out
حاضر کردن ناو
fitting
بمورد
fitting
بجا
fitting
مناسب
fitting
برازاندن
fitting
قطعه اتصال
fitting
اتصالات
fitting
قطعه نصب شده روی وسیله
an fitting
رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
fitting
ابزارگان
fitting
قطعه اتصال پیوندیها
fitting
اتصال
fitting
جاسازی
fitting
رابط
close fitting
چسباندن
close fitting
قالب تن
close-fitting
چسباندن
copy fitting
مطابقت کپی
fitting bolt
پیچ مناسب
zerk fitting
گریس خور
loose-fitting
گشاد
loose fitting
گشاد
fitting shop
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
flared fitting
رابط قیفی شکل
graphic fitting
خط کش ت شکل
graphic fitting
خط کش طراحی
pipe fitting
لوله کشی
ceiling fitting
چراغسقفی
compression fitting
اتصالاتفشرده
corner fitting
اتصالگوشهای
fitting piece
تکه اتصالی
fitting piece
بست
curve fitting
منحنی خوراندن
curve fitting
برازاندن منحنی
curve fitting
روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد
fitting allowance
کاملا" اندازه
fitting allowance
فوق العاده مناسب
fitting demension
بعد مناسب
fitting joint
اتصال مناسب
curve fitting
خم امایی
close-fitting
قالب تن
multiple light fitting
رابطچندلامپ
light output ratio of a fitting
راندمان نوری
She likes loose - fitting dresses .
از لباس های گشاد خوشش نمی آید
Clinging clothes. Tight-fitting dress.
لباس چسب تن
clearance
ترخیص گمرکی
clearance
اختیار
clearance
تهاتر
clearance
مفاصا
clearance
بازی
clearance
فضای بازی
clearance
هوا فضای خالی فاصله
clearance
تولرانس
clearance
فاصله باز
clearance
ترخیص
clearance
مجوز دستیابی به یک فایل
clearance
تصفیه
clearance
صلاحیت
clearance
تعیین صلاحیت کردن
clearance
برداشتن مانع
clearance
گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
clearance
ترخیص کالا ازگمرک
clearance
فاصله
clearance
اجازه زدودگی
clearance
پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
clearance
اجازه ترخیص اجازه نامه
clearance
تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
clearance
فضای بیکار
height clearance
ارتفاع مجاز
mine clearance
پاک کردن مین
flight clearance
اجازه پرواز
mine clearance
مین روبی کردن
valve clearance
لقی سوپاپ
tooth clearance
بازی دندانه
terrain clearance
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
site clearance
تخلیه کارگاه
security clearance
داشتن صلاحیت خدمتی
security clearance
برگ عدم سوء پیشینه
security clearance
تاییدصلاحیت
security clearance
تایید صلاحیت کردن
road clearance
انضباط و نظم حرکت در جاده
road clearance
تخلیه کردن جاده
road clearance
تخلیه جاده
presumption of clearance
فرض برائت درامور مدنی
presumption of clearance
اصل برائت
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
minus clearance
تولرانس منفی
minimum clearance
حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
clearance sales
فروش به منظور تصفیه حراج
flight clearance
تعیین امنیت پرواز
clearance inwards
اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance inwards
ورود کشتی به محوطه گمرک
clearance in ward
گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
clearance from obligation
برائت ذمه
clearance fit
اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
clearance diving
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clearance diagram
قواره
clearance capacity
فرفیت تخلیه بار اسکله
clearance capacity
فرفیت تخلیه بار
clearance angle
زاویه ازاد
certificate of clearance
مفاصا حساب
approach clearance
اجازه فرود
clearance inwards
مجوز ورود کشتی
clearance outwards
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance outwards
مجوز خروج کشتی
customs clearance
ترخیص از گمرک
excess clearance
تولرانس زیاده از حد
crest clearance
بازی نوک پیچ
clearance sale
فروش به منظور تصفیه حراج
clearance volume
کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
clearance space
چاک
clearance rate
نواخت جمع کردن مین
clearance rate
نواخت مین روبی
clearance papers
اسناد خروج کشتی از بندر
approach clearance
اجازه تقرب
hot valve clearance
فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
air traffic control clearance
اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
bankers automated clearance system
سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com