English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
fixed center turret lathe ماشین تراش با مرکز ثابت
Other Matches
combination turret lathe ماشین تراش کاپستان مرکب
flat turret lathe ماشین تراش رولور تخت
lathe center مرکز یا محور دوران ماشین تراش
center lathe ماشین تراش متمرکز
turret رولور
turret برج توپخانه
turret برجک توپ یا تانک
turret جان پناه
turret برج گردان
turret برج کوچک
turret مناره کوچک
turret برجک
after turret توپ پاشنه
turret برج متحرک
turret tuner میزان ساز برجی
turret guns توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
turret guns توپهای برجک
power turret برجک برقی
sloped turret منارهکوچکسراشیب
forward turret توپ سینه
turret cap کلاهکرولر
turret guns توپهای برجک دار
turret motife طرح شیروان [این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
drum turret سر رولور استوانهای
flat turret head سر رولور تخت
five face turret head سر رولور پنج لبه
lathe چرخ تراش
lathe تراش دادن خراطی کردن
lathe دستگاه سوپاپ تراش
lathe چرخ کوزه گری
lathe ماشین تراش
lathe خراطی
lathe چرخ خراطی
center to center method روش اتصال مرکز به مرکزعکس هوایی
automatic lathe ماشین تراش خودکار
polishing lathe ماشین تراش پرداخت
capstan lathe ماشین تراش دوار
precision lathe ماشین تراش دقیق
duplicating lathe ماشین تراش نمونهای
engine lathe ماشین تراش با هرزگردهدایت و کشش
lathe operator تراشکار
chuck lathe سه نظام ماشین تراش
lathe work تراشکاری
lathe shop کارگاه تراشکاری
lathe dog گیره ماشین تراش
lathe mandrel مرغک ماشین تراش
lathe shop تراشکاری
bench lathe ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
lathe tool ابزار تراش
lathe tool تیغه تراش
semi automatic lathe ماشین تراش نیمه خودکار
car wheel lathe دستگاه ماشین تراش
automatic roughing lathe ماشین تراش سایشی خودکار
ingot boring lathe دستگاه مته شمش
ingot slicing lathe دستگاه جداکننده شمش
full automatic lathe ماشین تراش تمام اتوماتیک
lathe tool holder نگهدارنده تیغه تراش
automatic lathe operator اپراتور ماشین تراش خودکار
automatic coping lathe ماشین تراش خودکار
automatic stub lathe ماشین تراش
cam operated automatic lathe ماشین تراش اتوماتیک بادامکی
automatic lathe for taper turning ماشین تراش مخروطی
fixed قطعی
fixed ثابت
fixed مقطوع
fixed ماندنی مقطوع
fixed ثابت شده
fixed ماندنی
fixed معین
fixed گیردار
I'll get you all fixed up. همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
well fixed خوب تثبیت شده
well fixed ثروتمند
well fixed دارا
well fixed پولدار
fixed length با درازای ثابت
fixed format قابل ثابت
fixed fire اتش نشان شده
fixed fire اتش متمرکز
fixed light چراغ ثابت
fixed factor عوامل ثابت تولید
fixed portion سهام معینه
fixed factor عوامل تولید ثابت
fixed ersistor مقاومت ثابت
fixed point نقطه ثابت
fixed point با ممیز ثابت
fixed investment سرمایه گذاری ثابت
fixed inputs منابع ثابت
fixed inputs نهادههای ثابت
fixed income درامد ثابت
fixed material مواد پایدار
fixed idea تعصب
fixed pivot لولای ثابت
fixed idea فکریکه درذهن فرورفته وماندنی شده است
fixed pivot محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
fixed head با نوک ثابت
fixed geometry هواپیمایی با بال ثابت
fixed portion فرض
fixed point ممیز ثابت
fixed field میدان ثابت
fixed echo انعکاس ثابت روی صفحه رادار
fixed costs هزینههای ثابت
fixed cost هزینه ثابت و معین
fixed beam تیر ثابت
fixed beam تیر دو سر گیردار
fixed beam تیر گیردار
fixed beam تیر دوسر گیردار
fixed bridge پل ثابت
fixed bridge پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
fixed casement قاب ثابت
fixed capacitor خازن ثابت
fixed condenser خازن ثابت
fixed assets دارائیهای ثابت
fixed assets درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
fixed assets داراییهای ثابت
fixed echo اکوی ثابت
fixed disk دیسک ثابت
fixed budget بودجه ثابت
fixed davit davit gantrytype : syn
fixed davit جرثقیل ثابت
fixed davit قایق بالابر ثابت
fixed costs هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
fixed costs هزینههای سرمایهای
fixed ammunition مهمات ثابت
fixed area ناحیه ثابت
fixed asset دارائی ثابت
fixed capital سپرده ثابت اموال ثابت یکان
fixed capital سرمایه ثابت
fixed weight وزن ثابت
fixed star ستاره ثابت
carbon fixed کربن ثابت
fixed spacing فاصله دهی ثابت
we fixed in the town در شهر ماندیم
fixed arch طاقثابت
fixed shell گلوله متصل
fixed base پایهثابت
fixed bayonet سرنیزهثابت
fixed round فشنگ ثابت
fixed round فشنگ کامل
fixed star ثوابت
fixed stars ثوابت
fixed system توزیع ثابت اب
fixed support بردگاه گیردار
fixed supply ذخیره معین کالای فاسد شدنی
fixed supply عرضه ثابت
carbon fixed ذغال ثابت
fixed storage حافظه ثابت
fixed storage انباره ثابت
fixed stock مالک انحصاری سهام
fixed wing هواپیمای بال ثابت
fixed reticle تار موی ثابت زاویه یاب
fixed blade تیغهثابت
fixed support تکیه گاه گیردار
fixed-wing هواپیمای بال ثابت
fixed price قیمت ثابت
Price are fixed here . دراینجا قیمتها ثابت هستند
fixed property اموال غیر منقول
fixed property سرمایه ثابت
fixed wing بال ثابت
fixed winglet بالچهثابت
fixed-wing بال ثابت
fixed spool قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
fixed radix با مبنای ثابت
fixed jaw اهرم ثابت
fixed reticle عدسی ثابت دوربین
fixed resources منابع ثابت
fixed platform سکویثابت
fixed disk [American E] دیسک سخت [رایانه شناسی]
heirs having fixed shares ذوالفرائض
fixed cost curve منحنی هزینه ثابت
net fixed investment سرمایه گذاری ثابت خالص
fixed interval schedule برنامه فاصلهای ثابت
moment at fixed ends لنگر سر گیردار تیر
total fixed cost کل هزینه ثابت
fixed bed polymerization بسپارش در بستر ثابت
fixed point part جزء کسری
fixed-roof tank سقفثابتمخزن
fixed head disk گرده با نوک ثابت
fixed distance marking خطمقطعثابت
fixed-gear bicycle دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
fixed disc [British E] دیسک سخت [رایانه شناسی]
fixed word length کلمه با طول ثابت
fixed wing aircraft هواپیما با بال ثابت
fixed length record رکورد باطول ثابت
fixed numeric format قالب عددی ثابت
fixed pitch propeller ملخ با گام ثابت
fixed ratio schedule برنامه نسبتی ثابت
fixed program computer computer program wired
fixed production coefficients ضرایب تولید ثابت
fixed point arithmetic حساب ممیز ثابت
fixed point notation نشان گذاری با ممیز ثابت
fixed point notation = قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
fixed point notation = نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
fixed point number عدد با ممیز ثابت
fixed point operation عملکرد با ممیز ثابت
fixed point representation نمایش ممیز ثابت
fixed post system سیستم پاسگاه ثابت
fixed length record رکورد با درازای ثابت
fixed wheel gate دریچه قرقرهای با محورثابت
fixed time call مکالمه در زمان معین و ثابت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com