English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (4 milliseconds)
English Persian
float guage اشل شناور
Other Matches
chain guage اشل زنجیری
bevel guage گونیای فارسی
wire guage اندازه سیم
catch of guage گیرنده بارانسنج
compression guage فشارسنج
compression guage مانومتر
water guage فشار سنج اب
oil guage فشار سنج روغن
oil guage درجه روغن
marking guage پیمایه
marking guage خط کش تیره دار
load guage قپان
float فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
float اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
float شناور بودن
float روی اب نگهداشتن شناور
on the float شناور
float well چاه شناور
float تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
float شناور ساختن در هوا معلق بودن
float سوهان زدن
float شناور
float شناور شدن
float شناور شدن شناور بودن
float بستنی مخلوط با شربت وغیره
float غوطه ور شدن پر شدن تا انتهی سر ریز شدن کالای اضافه برفرفیت انبار
float هاله
float شناور ساختن روی اب ایستادن
float ماله چهارسو
float جسم شناور بر روی اب سوهان پهن
float چوب پنبه
float ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
maintenance float شارژ انبار سیال
free float فرجه ازاد
maintenance float شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
free float مدت زمانی که یک فعالیت را میتوان به تعویق انداخت بدون اینکه در سایرفعالیتها اثر کند
prone float روی شکم با دستهای کشیده
rod float تعیین سرعت اب در کانال به طریقه جسم شناور
to float with the current <idiom> با جریان آب رفتن [اصطلاح مجازی]
float clamp گیرهشناور
float valve دریچه شناور
milk float عرابه یا چرخ شیر فروشی
back float شناور شدن روی اب
carburetor float شناور کاربراتور
life float قایق نجات
deadman's float شناور بودن با دستهای باز
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
float board پره
float bridge پل شناور
float factor ضریب شناوری
float fishing ماهیگیری با قایق متحرک
float gauging اندازه گیری سرعت اب درانهار بوسیله جسم شناور
float test ازمون شناور
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
float stone سنگ سایش
float light منور
float into position غوطه ور شدن
float into position شناور شدن
jelly fish float شناور شدن در اب با دست وپای دراز
tank gauge float درجهشناورتانکر
float type carburator کاربوراتور غواصکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com